ناامیدانه به دنبال سرچاله ها: قلب های تنها که عشق را در صفحات آخر پیدا کردند | موسیقی

Category: اخبار روز موسیقی

Fسربرگ رام در هاستینگز به رمانتیک های جدید در نورویچ ، ستون های قلم و ستون های قلب تنها جز a اصلی مجله های موسیقی از دهه 1970 تا 1990 بود. هواداران امیدوار ، پرشور و بی حوصله عکس ها ، نام ها ، آدرس ها و وسواس های خود را برای چاپ ارسال می کردند و انگشتان خود را عبور می دادند و امیدوار بودند که پاسخ بزرگی دریافت کنند. چند دهه قبل از ظهور مجامع آنلاین ، طرفداران نامه های دست نویس را رد و بدل می کردند ، و مانند افرادی مانند پت بناتار و وایت اسنک عجله می کردند. یوتیوب های نوجوان از Scunthorpe و Southend می توانند عاشق شوند ، یخ شکسته شده توسط عشق مشترک آنها به Siouxsie و Banshees. این تبلیغات عموماً علاقه به موسیقی را منتقل می کردند ، اما در میان خطوط فریادها برای ارتباط ، خواهش برای عشق وجود داشت.

به عنوان یک موسیقی وسواسی از یک شهر کوچک در یورکشایر ، دیدم که افکار و احساسات خودم در آنها پیچیده است و شروع به تعجب کردم: چه شد که جویندگان؟ آیا آنها عاشقانه راک اندرول پیدا کردند؟ آیا آنها هنوز عاشق باهاوس و Alien Sex Fiend هستند؟ زندگی چگونه رقم خورد؟ بنابراین من برخی را ردیابی کردم.

“این چگونه من شوهرم را ملاقات کردم”

کلی ماسکل 39 ساله در اورپینگتون کنت زندگی می کرد. طرفدار: Smashing Pumpkins.

'زن آمریکایی وحشی'… کلی با شوهر شان پری در یک برنامه ، و کرنگ او!  آگهی در سال 1999.
‘زن آمریکایی وحشی’… کلی با شوهر شان پری در یک برنامه ، و کرنگ او! آگهی در سال 1999. کامپوزیت: عکس های شخصی ارائه می شود

من بعد از اینکه در سال 1997 از آمریکا به انگلیس نقل مکان کردم ، آگهی گذاشتم. 16 ساله بودم و مدرسه ، دوستانم ، همه چیزهایی را که می دانستم پشت سر گذاشتم. انگیزه من تنهایی و ناامیدی بود. من می خواستم گروههای موسیقی زنده ببینم اما خودم راحت احساس راحتی نمی کنم. من حدود 100 پاسخ دریافت کردم. من با چند نفر ملاقات کردم و به صورت دوربرگردان ، نحوه آشنایی من با شوهرم است. یک نفر که نوشت دوست پسر من شد. این نتیجه ای نداد ، اما مردی که برای ازدواج ادامه می دادم دوست خوب او بود. اکنون 15 سال با هم هستیم.

من امروز در یک شرکت بزرگ دارویی کار می کنم ، اما هنوز همه گروه ها را دوست دارم. Smashing Pumpkins همیشه جایگاه ویژه ای در قلب من خواهد داشت. من هنوز هم می گویم که من یک گوشت هستم ، و من هم وارد steampunk شدم. با سبک ویکتوریایی گوتیک ، کرست ها و موارد دیگر همراه است. آن زمان من چنین پوست سختی نداشتم. اگر به کسی نامه می نوشتم و آنها جواب نمی دادند ، فکر می کردم: “چه مشکلی برای من وجود دارد؟” حیف است که قلم های قلمی چیز دیگری نیستند زیرا هیچ چیز بهتر از گرفتن نامه های منظم از در نبود. وقتی به ایمیل تبدیل شد ، جادوگری خود را از دست داد.

“من در ویدئو رادیو گاگا بودم”

استفان والیس ، 65 ساله ، در هیچین ، هرتفوردشایر زندگی می کرد. طرفدار: Iron Maiden.

استفان والیس
“می خواهم با سربرهای زن تماس بگیرم”… استفان والیس ، و راکر جوان در کرنگ! سال 1982 مرکب: تهیه شده توسط موضوع

من و چند همسر این کار را برای خنده انجام دادیم. در آن روزها هیچ رایانه ای نبود ، همه اینها با نامه بود. من به عنوان باربری بیمارستان کار می کردم و هفته ای حدود 2 پوند در آنجا زندگی می کردم. صدها پاسخ دریافت کردم اینگونه بود که با همسرم آشنا شدم. او عکس من را دید و تصمیم گرفت بنویسد – و من از این بابت مشکلی نداشتم! او ژاپنی است و قبلاً با دوستانش به انگلیس می آمد. او در سراسر جهان به دنبال گروهی به نام King’s X رفت. ما اولین بار در یک کنسرت Iron Maiden در لندن آشنا شدیم و از آنجا ادامه داشت. حدود سال 1990 ، ما ازدواج کردیم.

من هنوز هم به دیدن گروههای موسیقی قدیمی و گروههای جدید دیگر می روم. الان 65 ساله ام. مورد علاقه من در همه زمان ها کوئین است. من اولین بار آنها را در سال 1973 در Hammersmith Odeon لندن دیدم و 40 سال در باشگاه هواداران بودم. من در فیلم رادیو گاگا حضور داشتم: حدود 400 طرفدار همه دعوت شدند و همه ما مجبور شدیم کت و شلوارهای سفید بپوشیم. من هنوزم جایی را در خانه آورده ام ، باید اکنون ارزش یک ثروت را داشته باشد.

من تصادف موتور کرده ام ، هر دو دستم را شکسته ام ، اما اوضاع واقعاً آنقدر تغییر نکرده است. من الان در بیمارستان به عنوان سرآشپز کار می کنم. کاری که من در آن روزها انجام دادم ، الان هم انجام می دهم ، به جز اینکه آنقدر لگر نمی خورم ، خیلی گران است. ای کاش موسیقی یاد می گرفتم. روزهای اول ، من خیلی مشغول موتور سواری بودم. من تا الان می توانستم ستاره راک باشم!

“او یک خانم واقعی پای آمریکایی بود”

گری فریزر 55 ساله در ادینبورگ زندگی می کرد. طرفدار: انگشتان کوچک سفت.

اقدام دوگانه… گری فریزر ، و تبلیغ او با دوست خود دیوی در زندگی های پانک ، 1983.
اقدام دوگانه… گری فریزر و تبلیغات او با دوست خود دیوی در زندگی های پانک ، 1983. عکس: Murdo MacLeod / The Guardian

من و رفیق داوی من تازه مدرسه را ترک کرده بودیم و بیکار بودیم. ما تبدیل به سرمویی شدیم. اگر کارت dole خود را نشان دهید ، فقط می توانیم به نمایشگاه هایی برویم که در آن ها رایگان دریافت می کنید. پاسخهای زیادی از این آگهی دریافت کردیم. ما هرگز با کسی ملاقات نکردیم ، اما من حدود دو یا سه بار در سال ، حدود 10 یا 15 سال ، به یک قلم در آمریکا نامه نوشتم. او نوع واقعی خانم آمریكایی پای بود. از آنجا که سبک زندگی او بسیار متفاوت با سبک زندگی ما بود ، ما باهم ارتباط برقرار می کردیم.

برادر من از سال 1968 که همه رگی جامائیکا و اسکای اصلی بود ، در صحنه اصلی اسکین هدی حضور داشت. با گذشت زمان ، ما فهمیدیم که این صحنه نژادپرستانه بیشتر شده است – و بیرون آمدیم. هشت ماه بعد از ظاهر شدن آن تصویر ، من پدر شدم. من بچه بودم که پدر شدم. اکنون سه نوه و چهار بچه دارم. زندگی من اکنون چیزی شبیه تصور آن نیست. من دو بار ازدواج کردم ، چهار فرزند تا سه زن دارم. از نظر مالی خوب هستم اما رسیدن به جایی که الان هستم زمان زیادی طول کشیده است.

من از جوانی بسیار تکانشی بودم. وقتی 16 ساله بودم ، فکر کردم که به اندازه کافی بزرگسال هستم ، بنابراین هرگز امتحان نمی کردم. توصیه من به جوان ترم این است که به آن پایبند باشم ، در غیر این صورت قبل از اینکه به یک کار مناسب برسید 45 ساله خواهید شد. برگرد ، تحصیلات را شروع کن و دیک بودن را متوقف کن. اکنون من مدیر شورای ادینبورگ هستم که مسئول مجموعه های سطل آشغال است. من هنوز کت خلبان اصلی خود را از سال 1984 به دست آورده ام. این لباس را بارها و بارها ، برای دلتنگی می پوشم.

“من آرزو داشتم که به چسترفیلد بروم”

لسلی کریپس 54 ساله در سیرنستر ، گلاسترشایر زندگی می کرد. طرفدار: Siouxsie & the Banshees.

لسلی کریپس ، با حضور خود در 1983 در Punk Lives.
“دوست دارم از punx / punkettes بشنوم”… Lesley Cripps ، با حضور خود در 1983 در Punk Lives. عکس: آدریان شرات

وقتی 17 ساله بودم حتی نمی توانستم 21 ساله باشم. آرزوهای زیادی نداشتم ، شاید به همین دلیل پانک بودم. تا زمانی که خیلی بزرگتر شدم به عقب نگاه کردم و فهمیدم که بسیاری از عصیان من به دلیل عصبانیت بود. پدر و مادرم از هم جدا شدند و زندگی من همیشه آسان نبود.

ما قبلاً به خانواده ای در چسترفیلد مراجعه می کردیم و من آرزو داشتم که به آنجا بروم ، به همین دلیل در تبلیغات به آن اشاره کردم. اما هرگز این اتفاق نیفتاده است. یادم نیست کسی هیچ وقت با من تماس گرفته باشد. من تعجب می کنم ، اگر آنها داشتند ، آیا ممکن است واقعاً نقل مکان کرده باشم؟

من کاملا شیطان بودم ، اما پشیمان نیستم ، زیرا در نهایت این باعث شد که من فرد بهتری باشم. مدتی کار خیریه حمایت از خانواده به نام Home Start را انجام دادم. فهمیدم چه مشکلی برای آنها بود. زندگی من از آن زمان فوق العاده بوده است. من سفرهای زیادی انجام داده ام و اکنون یک کار مدیریتی برای خانه های لوکس تعطیلات انجام می دهم. هیچ کس تصور نمی کند من یک پانک باشم. خال کوبی ها را سرپوشیده نگه می دارم.

‘کرانگ یک سال طول کشید تا عکس من را چاپ کند’

“مرا از خستگی نجات بده”… آدام کاکس ، و نحوه حضور او در کرنگ! 1999 کامپوزیت: عکس های شخصی ارائه می شود

آدام کاکس 38 ساله در ورکسپ ، ناتینگهام شایر زندگی می کرد. طرفدار: Deftones.

من در ورکسپ در میدلندز شرقی ، شهری کاملا بن بست ، زندگی می کردم. هیچ کس در اطراف موسیقی یکسانی نداشت. قبل از اینترنت نوجوان بودن و تلاش برای ملاقات با همفکران کار دشواری بود. من کمی در مرحله اتاق زغال سنگ بودم – عصیانگر اما خیلی دیوانه. من یک عکس برای کرنگ ارسال کردم اما چاپ آن بیش از یک سال طول کشید. در آن زمان ، من کاملا متفاوت به نظر می رسیدم.

من هنوز پاسخهای زیادی دریافت کردم و با افراد زیادی ملاقات کردم. ما فقط می توانستیم مغازه های موسیقی را بگردیم و یک شنبه بعد از ظهر در شهر و نزدیکترین شهرها ، شفیلد و ناتینگهام گپ بزنیم. علایق اصلی من موسیقی ، به هر شکلی ، و مهاجرت به خارج از شهری بود که در آن زندگی می کردم.

از آلبوم های اولیه Fear Factory و Machine Head هنوز هم بارها و بارها بازی می کنم ، اما به طور کلی به سمت پانک رفتم. من تا اواسط دهه 2000 به مدت 10 سال در یک گروه هاردکور به نام Legacy بازی کردم. ما چند آلبوم ساختیم و اروپا را گشتیم. اکنون من در یک کالج کار می کنم ، و به دانشجویان با نیازهای اضافی کمک می کنم. زندگی زندگی است ، فقط در هم بشکنید. من از چگونگی اوضاع کاملاً خوشحالم ، گرچه هنوز هم برای دهه 90 دلتنگ هستم: گوش دادن به کورن و گروههای موسیقی آن دوران ، رفتن به میخانه محلی راک و مست واقعاً مست.

“من یک پاسخ از دختری در لهستان گرفتم”

جف مارتین (در آگهی تبلیغاتی خود را Geofrey Mute می نامید) 54 ساله در کینگ لین ، نورفولک زندگی می کرد. طرفدار: لعنتی.

“من به پنیر هستم”… جف مارتین در سال 1983 آگهی ای را در Punk Lives قرار داد. عکس: مارتین گادوین / گاردین

من در سن 16 سالگی در مدرسه جک می کردم و می رفتم به تعداد زیادی از کنسرت های پانک. به اصطلاح دوستانم تبلیغاتی برای شوخی گذاشتند. من چیزی در مورد آن نمی دانستم تا اینکه مردم شروع به گفتن کردند: “ببین ، تو آنجا هستی!” فقط یک پاسخ از دختری در لهستان دریافت کردم. همه چیز کمی شرم آور بود زیرا از طرف هم سن و سال های من شگفت زده می شد. نامه متأسفانه مدتهاست که رفته است.

کینگ لین آسان ترین مکان برای بزرگ شدن نبود. کل ما خارج از کشور بودیم. ما با کسی که به اندازه کافی پانک نبود ، بیرحم بودیم. ما قبلاً به آنها “پانك های پنیر” می گفتیم – افرادی كه آخر هفته فقط پانك می پوشیدند. من هنوز هم گاهی اوقات به پانک گوش می دهم و هنوز هم خودم را به عنوان یکی از نظر نگرش طبقه بندی می کنم اما نه از نظر لباس و ظاهر. من هنوز هم طغیان طغیان دارم ، اما قدرت را پایین نمی آورم. سپس دوباره ، من برای موزه تاریخ طبیعی کار می کنم.

من یک کیوریتور ارشد در lepidoptera هستم. من از حدود 10 سالگی شروع به جمع آوری پروانه ها و پروانه ها کردم. وقتی پانک آمد و باید کنار گذاشته می شد ، زیرا این نوع کار شما نبود ، اما من دوباره آن را برداشتم. اگر به من بگویید که چگونه می توانم اینجا بیایم ، یک تعجب بزرگ بود. جاه طلبی من فقط رفتن به کنسرت ها و زندگی در یک چمباتمه زدن بود.

‘من نامه هایی از سراسر جهان گرفتم’

پل بولگر 56 ساله در واترفورد ایرلند زندگی می کرد. طرفدار: Black Sabbath (تا قوانین اوباش آلبوم)

“باید موهای بلند داشته باشد و از فوتبال متنفر باشد”… پل بولگر ، با 1982 كرنگ! خود. مرکب: تهیه شده توسط موضوع

من و همرزمانم همه فلزکار سنگین ، پانک و سرم پوست بودیم ، به باشگاه جوانان می رفتیم ، سعی می کردیم با دختران پیاده شویم و وقتی توانایی مالی آنها را داشتیم برای خرید سوابق به دوبلین می رفتیم. من در پشت کت چرمی آرمهای باند نقاشی نقاشی می کردم.

برای خندیدن ، من از خودم در دستگاه عکس وولورث عکس گرفتم و آن تبلیغ احمقانه را نوشتم. من از سراسر دنیا کیسه نامه گرفتم. من هنوز با یک زن و شوهر در ارتباط هستم. یک دختر اسکاتلندی بود که در سال 1983 برای ماندن در کنار ما آمد و در نهایت فقط با خواهرانم در پاتوق بود.

من در گروهی به نام Purple Haze بودم. ما ناک اوت مایکل شنکر ، عقرب ها و آهنین دوشیزه بودیم. من الان عاشق گوش دادن به موسیقی مان هستم اما واقعاً نمی توانستم آن را بخوانم. صدای من همیشه بیشتر به سمت چیزهای آبی ، ریشه دار و روستایی متمایل شده است ، کاری که اکنون انجام می دهم. من یک آلبوم دارم من باید در سنی که هستم بهتر بدانم ، اما دمار از روزگارمان درآورد ، لذت خوبی است.

من برای دو ماه به آلمان رفتم و پنج سال بعد با یک خانواده برگشتم. من هرگز مشهور و ثروتمند نشدم ، اما آنچه خواستم انجام داده ام. در زمان تهیه آن عکس ، من تصمیمی گرفتم که هرگز به جز صحبت کردن ، طراحی کردن ، نوشتن یا آواز خواندن ، هزینه دیگری دریافت نمی کنم. در 30 سال گذشته ، این همان کاری است که من انجام می دادم.

joker123 casino malaysia minyak dagu mega888 apk pussy888 xe88 joker123 super 8 ways ultimate live casino malaysia live22 malaysia mega888 apk 免费电影 casino malaysia