“این افراد دوست شما نیستند”. p>
برای هر کسی که همیشه در روزنامه نگاری فرهنگ کار کرده باشد – یا آرزو دارد آن را انجام دهد – این مروارید خرد ، از نویسنده افسانه ای راک ، لستر بانگ (فیلیپ سیمور هافمن) به محافظ نوجوان چشم ماه خود ویلیام میلر (پاتریک فوگیت) در تقریبا مشهور کامرون کرو ، یکی از اساسی ترین حقایق تجارت است. و اکنون 20 سال پس از اکران فیلم ، در حالی که شبکه های اجتماعی موانع بین نویسندگان و هنرمندان را از بین برده اند ، این خط همچنان واقعی تر است – و می تواند مورد تاکید مجدد قرار گیرد. p>
روانشناختی آمریكایی در 20 سالگی: هجو شروری كه مثل همیشه تند باقی می ماند h2>
با توجه به خاطرات خود كرو به عنوان نویسنده مجله زودرس ، تقریباً معروف بسیار چیزهای مختلف است – داستان شیرین و شیرین آمیز ، فراخوانی فوق العاده زنده فرهنگ راك اواسط دهه 70 ، نامه ای عاشقانه به خود موسیقی – اما در هسته اصلی آن ، این فیلم به اندازه همه مردان رئیس جمهور یک فیلم در مورد روزنامه نگاری است ، حتی اگر آنچه در مورد آن نوشته می شود به اندازه حمله واترگیت نتیجه ای نداشته باشد. درس سخت ویلیام این است که یاد بگیرد چقدر دشوار است که بتواند از واقعیت شخصی خود فاصله بگیرد ، به خصوص وقتی که در اغوا کننده ترین دنیایی است که می توان تصور کرد. این واقعیت که این یک داستان نتیجه ای نیست ، آن را بدتر می کند: وودوارد و برنشتاین هیچ مشکلی برای فاصله گرفتن از عوامل شرور دولت نداشتند ، اما یک گیتاریست عالی که فقط می خواهد شما او را زیبا جلوه دهید؟ به همین راحتی که به نظر می رسد آسان نیست. p>
و اینطور نیست که کرو کاملاً موفق شود. کرو به عنوان نویسنده ویژگی های وی در رولینگ استون ، به خاطر تشکر کردن پروفایل ها معروف بود ، نه به دلیل پرتاب شعله به سبک Bangs ، و ازدواج او با گیتاریست قلب ، نانسی ویلسون ، که آهنگ را برای آهنگ های تقریباً معروف ساخته بود ، اثبات کافی این است که او در امان نبوده است به اغوای با این حال فیلم در مورد لذت ها و رنج های سرگردانی صادقانه است و اینکه روابطی که واقعی به نظر می رسند می توانند معامله ای باشند و گاهی برعکس. شخصیت های آن به عشق مشترکی به موسیقی محدود می شوند که منجر به لحظاتی از سعادت عمومی می شود ، اما این اشتیاق همراه با احساسات و انگیزه هایی سازگار نیست. اوقات خوب به ناچار همراه با خماری است. p>
بسیاری از جزئیات مربوط به سابقه ویلیام مستقیماً از زندگی کرو گرفته شده است: مادر وی (با بازی فرانسیس مک دورماند در اینجا) استاد بود. او در مدرسه سه کلاس را پشت سر گذاشت و یک بلوغ ناجور را در دبیرستان تضمین کرد. (ظاهر جوانی او به او اجازه داد ، در سن 22 سالگی ، برای نوشتن رمان Fast Times خود در Ridgemont High ، به عنوان سالمند مخفی شود.) و او با بانگ ، سردبیر مجله Creem مکاتبه کرد و اولین داستان جلد Rolling Stone خود را در گروه برادران آلمن در سن 16 سالگی. او بیوگرافی خود را به روشهای جذاب تقریباً معروف معروف می کند – گروه موسیقی ترکیبی او ، استیلواتر ، یک حد متوسط است که کاملاً درک شده است – اما اصل تجربه او مانند یک خاطره زنده ارائه می شود ، رنگ دلتنگی و چشم انداز به اندازه مساوی. p>
ساختن فیلم پیرامون یک قهرمان منفعل مانند ویلیام ، که از نظر ماهیت و تجارت ناظر است و توسط شخصیتهای با ادعای بیشتری در اینجا جمع می شود ، بسیار دشوار است. هنگامی که Rolling Stone او را به جاده می فرستد تا چند هزار کلمه در مورد Stillwater بنویسد ، گروهی در حال ظهور با یک گیتاریست مغناطیسی و سه نفر “خارج از تمرکز” ، ویلیام به طور طبیعی به فضای راحت پرواز می رود روزنامه نگار دیواری چشمان فوگیت بسیاری از داستان ها را می گویند – گاهی اوقات بسیار ناظر ، اما همچنین هنگامی که نمی تواند اشتیاق خود را برای حضور در صحنه یا اشتیاق خود به پنی لین (کیت هادسون) ، “باند کمک” ، که خود را به عنوان منصوب می کند ، پنهان کند. راهنمای او. p>
یک مسئله با تقریباً مشهور ، به ویژه در برش تئاتر ، این است که به نظر می رسد پنی لین یک خلق و خوی غریب است که فقط به عنوان کاتالیزور تجربه روی سن ویلیام اختراع شده است. برش کارگردانی بسیار بهتر ، بدون عنوان: Bootleg Cut و حدود 40 دقیقه طولانی تر ، پنی و ویلیام را در شرایط مساوی قرار می دهد ، هر کدام توسط راسل هاموند (بیلی کراودوپ) ، گیتاریست کاریزماتیک Stillwater شیفته ، اما کند درک می کند که راسل سپرده خواهد شد آنها در پایان تور. کرو عاشق ایده آلیست ها است – جان کوزاک تصور نمی کند که آینده ای جز مراقبت از دوست دخترش در Say Anyothing Say باشد ، و نماینده ورزشی تام کروز در جری مگوایر زندگی او را برای چشم اندازهای نابتر از بین می برد – و ویلیام و پنی اساساً ساده لوحانی هستند که به موسیقی اهمیت می دهند اول ، و خود را برای ناامیدی آماده کنند. یک ستاره راک به یک اسطوره شناس و یک قطعه جانبی در جاده احتیاج دارد ، اما هرکدام با تاریخ انقضا مواجه می شوند. p>
عکس: کلمبیا تریستار
با این حال لحن کلی تقریباً معروف بسیار سخاوتمندانه است ، حتی نسبت به روحانی بیهوده مانند راسل ، که حداقل صدمات ناشی از خود را تشخیص می دهد. به سختی شخصیتی در فیلم وجود دارد که کرو چندان به آن علاقه نداشته باشد ، که ممکن است بهترین حس نوستالژی باشد ، اما با غریزه او مربع را می بیند تا بهترین ها را در همه ببیند. ویلام و بنگس اشتراکات کمی دارند – بنگس با خنده اندازه مرد جوان را می گیرد ، “هیچ چیز لعنتی در مورد شما وجود ندارد که بحث برانگیز باشد” – اما کرو آن را به عنوان یک منبع اصطکاک درک نمی کند ، حتی به عنوان او ، از طریق ویلیام ، منظره بسیار روشن تر از صحنه سنگ. Bangs برای ویلیام به عنوان فرشته روی دوش او مفید است – توصیه او در مورد چگونگی نگه داشتن سردبیر در پروفایل Stillwater (“به او بگویید این یک تفکر در مورد یک گروه از گروه میانی است که با محدودیت های خود در چهره خشن ستاره ای مبارزه می کند “) مخصوصاً انتخابی است – اما او در یک گالری بزرگتر از شخصیت ها قرار گرفته است ، که کودک هر بینشی را که مجبورش می کند از آن می گیرد. کرو به ما یادآوری می کند که جوان بودن و تأثیرپذیری چه حسی دارد ، حتی به عنوان یک انسان گران قیمتی درجه بندی.
اما مهمتر از همه ، هنگامی که یک حافظه خود را به یک قطعه موسیقی متصل می کند و می توان آن را از طریق یک قطره سوزن فراخوانی کرد ، تقریباً Famous از ویژگی های یک آهنگ پاپ استفاده می کند. سکانس Tiny Dancer در اتوبوس Stillwater به دلایل بسیار مشهورترین فیلم در این فیلم است ، صبح یک صبح بعد از زشت ترین حساب گروه. اما کرو فیلم را با چنین لحظاتی خارج از زمان پر می کند: خواهر ویلیام (Zooey Deschanel) هنگامی که از خانه به سیمون و گارفونکل در امریکا می رود ، راسل و ویلیام که به یک مهمانی در خانه Topeka ، کانزاس می روند ، برای مدت کوتاهی به پنجره سمت مسافر نگاه می کند. نیل یانگ همه می دانند این هیچ کجاست ، حتی ریف قاتل گیتار که می تواند آهنگی متوسط مانند Stillwater’s Fever Dog را در شرایط مناسب جذاب جلوه دهد. p>
تقریباً معروف در مورد تعقیب این احساس و جاده پر از دست انداز برای تعالی است. p>