شروع کرد
اف آهنگسازان موسیقی کشورشان را کاملاً مسلط می کنند ژان سیبلیوس (1865-1957). ظهور او به عنوان آهنگساز قد و قامت بین المللی در دهه های اول قرن بیستم همزمان با مبارزه فنلاند برای تعیین سرنوشت و استقلال بود. اگر در دهه های پس از مرگ وی ، موسیقی وی به عنوان محافظه کار کنار گذاشته شد ، اکنون وی به عنوان یکی از بزرگترین و اصلی ترین آهنگسازان سمفونیک از زمان بتهوون پذیرفته شده است.
موسیقی ای که ممکن است تشخیص دهید
شعر لحن کوتاه Finland Awakens ، فنلاندیا پس از اولین اجرای خود در سال 1899 به Finlandia تغییر نام داد ، به سرعت به سمبل مبارزه فنلاندی برای ملیت تبدیل شد و شناخته شده ترین اثر سیبلیوس باقی مانده است.
سرودی که با آن خاتمه می یابد همچنین به عنوان پایه و اساس یک سرود مسیحی عمل می کند ، هنوز هم روح من باشد – شاید آن را در موسیقی متن فیلم Die Hard 2: Die Harder نیز به کارگردانی رده هارلین ، فینی ، دیده باشید. .
intermezzo از مجموعه Karelia 1893 آهنگ اصلی برنامه برنامه فعلی ITV در این هفته بود که از 1956 تا 1978 اجرا می شد ، در حالی که در Castle Gates ، از موسیقی اتفاقی سیبلیوس گرفته تا نمایش نامه Maeterlinck Pelléas و Mélisande ، همچنان ادامه دارد بی بی سی آسمان در شب ، همانطور که از سال 1957 آغاز شده است. و نوجوانان دهه 1980 از دیروز موفق به دریافت توزیع Strawberry Switchblade شدند تا از اینکه آنها را به عنوان موضوع اصلی معروف سمفونی پنجم معرفی کرد تشکر کنند.
زندگی او …
سیبلیوس در Hämeenlinna ، در جنوب پادشاهی بزرگ آن زمان فنلاند ، بخشی خودمختار از امپراتوری روسیه متولد شد. پدرش در سه سالگی درگذشت و مادر و مادربزرگش او را بزرگ کرد. زبان اول این خانواده سوئدی بود ، اما او از سن 9 سالگی در مدارس فنلاندی صحبت کرد و خیلی زود مجذوب افسانه های فنلاندی شد ، به ویژه داستان های عامیانه جمع آوری شده در کالوالا ، که برای اولین بار در سال 1835 منتشر شد.
در آن زمان او دروس پیانو و ویولن را می دید. او از نوجوانی به فراوانی آهنگسازی می کرد ، با وجود استعداد آشکار موسیقی ، تحصیل در رشته حقوق را آغاز کرد ، در همان زمان در موسسه موسیقی هلسینکی (آکادمی سیبلیوس فعلی) ثبت نام کرد. خیلی زود او قانون را رها کرد و تمام وقت موسیقی را فرا گرفت ، و اولین دروس رسمی آهنگسازی را دریافت کرد. (در همان زمان دانشجویی بود که نام کوچک خود را از یوهان به معادل فرانسوی آن ، ژان تغییر داد.) هنگامی که آهنگساز Ferruccio Busoni به عنوان یک معلم پیانو به م instسسه پیوست ، این دو دوست شدند. در آن زمان سیبلیوس در حال فهمیدن بود که هرگز به ویروووسی ویولون که آرزو داشت باشد تبدیل نخواهد شد و بوسونی آهنگسازی او را تشویق کرد. در سالهای دانشجویی ، او بیشتر روی موسیقی مجلسی تمرکز کرد ، اگرچه فقط یک کوارتت زهی بالغ نوشت ، پنج حرکت Voces Intimae در سال 1909.
سیبلیوس در حدود سال 1909 عکس گرفت. عکس: کرونیکل / عکس Alamy Stock Photo
مطالعات بیشتر آهنگسازی در برلین و وین بین سالهای 1889 و 1891 شامل مواجهه با سمفونی های آنتون بروکنر بود ، شاید در نتیجه آن او شروع به نوشتن موسیقی ارکسترال کرد که در بازگشت به هلسینکی انجام داد. او همچنین کار بر روی یک پروژه بسیار بلند پروازانه تر ، سمفونی کرال Kullervo را بر اساس قسمت هایی از Kalevala آغاز کرد. این در اولین اجرای خود موفقیت چشمگیری داشت ، اما سیبلیوس از انتشار اجازه نمره تا بعد از مرگ خودداری کرد. او در سال 1892 ازدواج کرد ، و او و همسرش Aino ماه عسل خود را در کارلیا ، منطقه شرق فنلاند که منبع بسیاری از داستانهای کالوالا است ، گذراندند و باعث الهام بخشیدن به چندین اثر سیبلیوس پس از آن شدند – مجموعه کارلیا ، مجموعه چهار افسانه Lemminkäinen (دومین آنها ، The Swan of Tuonela ، زندگی مستقلی را به عنوان محبوب ارکسترال به دست آورده است) و اولین شعر متن ، En Saga.
شعر سمفونیک یا لحن ، معمولاً یک قطعه ارکسترال تک حرکت است که توسط متنی ادبی یا تصویری شکل می گیرد ، اما مفهوم سیبلیوس از فرم (که 16 تای آنها را به طور کلی نوشت) با برداشت ریچارد اشتراوس معاصر وی تفاوت اساسی داشت . رویکرد او از En Saga تا Tapiola با شکوه و عاطفه در سال 1926 بسیار توصیف کننده تر از توصیف واقعی و ساده لوحانه بود و سازمان موسیقی همیشه بسیار منظم بود. در برخی از اشعار ، مانند Pohjola’s Daughter (1906) و The Oceanides (1914) ، ساختار در اصل سمفونیک است.
تنها اپرای Sibelius که تکمیل شد دوشیزه در برج یک کاره بود ، اگرچه لیبرتو سوئدی کاملاً بی اثر آن به این معنی بود که پس از اولین نمایش آن در سال 1895 او امتیاز را پس گرفت (تا دهه 1980 دوباره شنیده نشد). شاید نوعی درک از آنچه که اپرای سیبلیوس بالغ به نظر می رسید ناشی از شعر شدید لونوتار با صدای سال 1913 با اوج گرفتن سوپرانوی داستان خلق کالوهالا باشد.
اما توالی آثاری که شهرت سیبلیوس بر آنها بنا شده است با دو سمفونی اول به ترتیب در 1899 و 1902 تکمیل می شود. اگر اولی (به همین ترتیب کنسرتوی ویولن سال 1905) گاهی اوقات کمی بیش از حد به چایکوفسکی مدیون است ، پس دوم شروع به آشکار کردن صدای مختصر سیبلیوس بالغ می کند ، که در کارهای بعدی متمایز و اصیل تر می شود.
… و زمانها
اولین نمایش سمفونی اول و نسخه نهایی فنلاندیا همزمان با افزایش موج ملی گرایی بود ، زیرا خودمختاری فنلاند تحت حکومت روسیه توسط تزار نیکلاس دوم ، که سعی در سرکوب زبان و فرهنگ کشور داشت ، تهدید شد. موسیقی سیبلیوس ، در کنار نقاشی های آکسلی گالن-کالله ، به عنوان نمادی از مقاومت در نظر گرفته می شد ، و سمفونی دوم او گاهی اوقات به عنوان تصویری از مبارزات کشور تعبیر می شود ، هرچند که خود سیبلیوس همیشه معتقد بود که سمفونی های او آثار انتزاعی هستند.
ربع اول قرن بیستم یکی از پرتلاطم ترین دوره های تاریخ موسیقی بود ، اما موسیقی سیبلیوس همچنان مسیر مستقل خود را دنبال می کرد و جریانات چرخشی مدرنیسم در اروپا آن را به سختی تحت تأثیر قرار می داد ، اگرچه او با بسیاری از رهبران ملاقات کرد آهنگسازان آن روز – دبوسی ، شوئنبرگ ، اشتراوس و معروف مالر ، که با آنها در مورد سمفونی صحبت کرده است. سیبلیوس اعتقاد خود را به انضباط و انسجام تفکر سمفونیک حفظ کرد ، در حالی که مالر اعلام کرد که سمفونی “باید مانند جهان باشد ، باید همه چیز را در بر بگیرد”.
گاهی ادعا می شود که سمفونی چهارم تاریک و درونگرا ، که برای اولین بار در سال 1911 اجرا شد ، پاسخ سیبلیوس به موسیقی شوئنبرگ و فرسایش صدای آن بود. اما به نظر می رسد که بدبینی سمفونی بیان اوضاع شخصی او باشد. نوشته شده بود در حالی که وی تحت عمل جراحی برای برداشتن تومور از گلو بود ، و او را مجبور به ترک نوشیدنی کرده است ، اگر فقط به طور موقت باشد.
مطمئناً خوش بینی با سمفونی پنجم بازگشت ، در سال 1915 به عنوان یک اثر چهار جنبشی به نمایش درآمد و چهار سال بعد به شکل سه حرکتی که امروزه شناخته می شود ، اصلاح شد. مضمون معروف راک در فینال آن ، یکی از به یادماندنی ترین موضوعات در همه کارهای او ، الهام گرفته از مهاجرت قوها بر فراز Ainola بود ، خانه ای در حومه فنلاند که سیبلیوس و همسرش بیش از 50 سال در آن زندگی می کردند. سمفونی ششم وی که برای اولین بار در سال 1923 اجرا شد ، دوباره متفاوت بود: از نظر شفافیت تقریباً نئوکلاسیک ، استفاده از هارمونی های مد و پرهیز از شعارهای سمفونیک سنتی ، و گاهی اوقات به نظر می رسد از نظر روحیه به چندصدایی رنسانس نزدیکتر از هر چیزی در سنت سمفونیک باشد. و هفتم با پیکربندی مجدد آنچه سمفونی ممکن است بیشتر باشد ، تمام عملکردهای فرم را به یک حرکت واحد ارگانیک فشرده کرد ، گویا سرانجام شعر سمفونی و لحن تلفیق شده است.
هفتمین سمفونی آخر سیبلیوس بود. اولین بار در سال 1924 با شعر لحن تاپیولا ، احضار از جنگل های فنلاند ، و موسیقی اتفاقی برای تولید Shakespeare’s Tempest به سرعت دنبال شد ، اما پس از آن 30 سال سکوت کامل وجود داشت. نوشیدن زیاد عوارضش را گرفته بود. چند مینیاتور وجود داشت – سیبلیوس در طول کار خود کارهای کوچک ، از جمله بیش از 100 آهنگ و 150 قطعه پیانو ، نوشته بود – و شایعات مربوط به سمفونی هشتم همچنان ادامه داشت. او حتی ممکن است چنین کاری را به اتمام رسانده باشد ، اما نسخ خطی را در دهه 1940 سوزانده است. چند صفحه طرح باقی مانده است و حتی در سالهای اخیر نیز اجرا شده است.
چرا موسیقی او هنوز مهم است
اگرچه او هرگز به عنوان چهره ای آوانگارد مانند معاصران مدرنیست خود استراوینسکی ، شوئنبرگ و بارتوک در نظر گرفته نمی شد ، سیبلیوس در بسیاری از آهنگسازان جوان در سالهای جنگ بسیار تأثیرگذار بود. در انگلستان ، آهنگسازانی چون واگن ویلیامز ، آرنولد باکس و ای جی موران او را به خاطر اصالت و سخت گیری سمفونی هایش تحسین می کردند ، در حالی که در اولین کار سمفونی ویلیام والتون در کار موضوعی و حتی شکل چندین مضمون آن ، موسیقی سیبلیوس را مدیون موسیقی عظیم است بدهی. پس از مرگ وی در سال 1957 ، شهرت سیبلیوس برای چندین دهه در معرض گرفت گرفت ، قبل از اینکه قد او به عنوان یکی از بزرگترین آهنگسازان قرن 20 به جهانیان شناخته شود ، اگرچه او همچنان سایه بزرگی را بر موسیقی در فنلاند ، جایی که یک نسل از آهنگسازان به رهبری کایجا سااریاهو و مگنوس لیندبرگ قبل از اینکه سرانجام با آنچه موسیقی وی می تواند به آنها ارائه دهد ، کنار آمدند تا از نفوذ او خلاص شوند.
اجرایی های عالی
ویولونیست لئونیداس کاواکوس (با ارکستر سمفونیک لندن). عکس: Tristram Kenton / The Guardian
ضبط شده ها در اوایل دهه 1930 توسط رابرت کاجانوس ، دوست نزدیک سیبلیوس ، نزدیکترین ایده ای است که ما به ایده های آهنگساز درباره نحوه تفسیر موسیقی وی داریم. تفسیرهای برجسته ای از سمفونی ها و شعرهای لحن از دهه 1950 و 60 توسط رهبرانی از جمله فون کاراجان ، برنشتاین ، باربیرولی و آنتونی کالینز کم نیست ، در حالی که در دهه 1990 برچسب BIS یک بررسی کامل از آثار سیبلیوس را با بیشتر ارکسترال آغاز کرد. آثاری که توسط سمفونی لاهتی اجرا شده و توسط Osmo Vänskä انجام شده است. در آن مجموعه نیز اجرای کنسرتوی ویولن توسط لئونیداس کاواکوس سزاوار جایگاهی در کنار گزارش های کلاسیک توسط جاسکا هیفتز و جینت نوو است.