ضبط کنسرت دانیل لوزاکوویچ با ارکستر فیلارمونیک مونیخ
بازبینی جدیدی درباره نسخه Deutsche Grammophon در وب سایت موزیوم منتشر شده است. بتهوون کنسرتوی ویولن در دی ماژور.
ضبط کنسرت دانیل لوزاکوویچ با ارکستر فیلارمونیک مونیخ به رهبری استاد ماسترو والری گرگیف. p>
اگر نیازی نیست والری گرگیف به کسی معرفی شود ، سپس دنیل لوزاکوویچ هنوز برای همه شناخته نشده است. گرچه هنوز سرنوشت او ، اگرچه استانداردهای داستان های مربوط به اعجوبه نابغه را تکرار می کند ، اما به طور کامل در قالب ها نمی گنجد. علاوه بر این ، اکنون لوزاکوویچ بیست ساله است و در لیگ بزرگسالان بازی می کند. و روی ویولن استرادیواریوس ، اهدا شده برای استفاده برای استعداد. p>
بیوگرافی یک ویولونیست جوان – حتی فیلمبرداری کنید ، فیلمنامه ای آماده. لوزاکوویچ در استکهلم متولد شد ، فرزندی از ازدواج یک یهودی بلاروسی و یک زن قرقیز ، یکی از سه فرزند خانواده ای که هیچ ارتباطی با موسیقی ندارد. p>
هنگامی که پسر را “برای پیشرفت عمومی” به یک مدرسه موسیقی فرستادند ، فوراً ویولن را انتخاب کرد ، اگرچه آنها اصلاً نمی خواستند به او بیاموزند: آنها می گویند خیلی دیر است. بعد از درس اول ، معلم پدر و مادرش را صدا كرد (آنها می خواستند پسر تنیس باز شود) و پرسید: آیا مطمئن هستید كه پسرتان هرگز ویولن ننواخته است؟ در غیر این صورت ، او یک نابغه است. پس از آن ، طبق معمول ، پیروزی در مسابقات مهم ، بازبینی مشتاقانه ، اجراهایی – از سنین پایین – در مکان های معتبر با ارکسترهای معتبر و همان ارکسترها. لوزاکوویچ در سن 15 سالگی با Deutsche Grammophon قرارداد انحصاری امضا کرد که باعث شد وی کوچکترین “مشتری” این برچسب در کل تاریخ وجود خود باشد. p>
همکاری نزدیک با والری گرگیف نیز از همان اوایل آغاز شد. لوزاکوویچ از کنسرت سال نو 2015 در سالن کنسرت چایکوفسکی مسکو با رهبر ارکستر روسی دوستانه خلاق بوده است. آنها با هم در تئاتر ماریینسکی ، و در جشنواره عید پاک ، و در جشنواره روتردام گرگیف بازی کردند. و ستارگان شبهای سفید. پس از پنج سال اجرای مشترک کنسرت بتهوون و در سالگرد 250 سالگی تولد آهنگساز ، نوازندگان با ارکستر فیلارمونیک مونیخ ضبط کردند: گرگیف یک سرآشپز دعوت شده است. p>
دانیل لوزاکوویچ: “سختگیرترین منتقد من من هستم خودش “
لوزاکوویچ در فیس بوک خود نوشت: p>
” آلبوم بتهوون بیرون است! از 8 سالگی آرزوی من است که این کنسرت را ضبط کنم ، که بهترین کنسرت برای من است. با یکی از رهبران محبوب من در همه زمان ها بازی کنید. ” یک فضای منحصر به فرد ، تمرکز متفاوتی از انرژی مخاطب اتفاق می افتد و موسیقی پر جنب و جوش تر می شود. “ p>
بتهوون تنها کنسرتوی ویولن خود را در سال 1806 نوشت و این البته پلی است بین قرن هجدهم گذشته و نوزدهم ، بین کلاسیک های وین و عاشقانه وین. قرار است ویولن در اینجا معجزه کند ، اما بلافاصله ، مدتی منتظر ساعت خود می ماند ، در حالی که ارکستر صحبت می کند. p>
اولین حرکت – Allegro ma non troppo – با صدای تمپانی آغاز می شود ، سپس باد وارد می شود ، صداها رشد می کنند ، چرخش قدرت ، صداهای موسیقی قویتر می شوند. و ناگهان یک ویولن تکنوازی با این گروه کر شروع به گفتگو می کند. مثل یک ستاره راهنما. یا شاید ، مانند تنها ماندن در میان جمعیت. در اینجا هیچ تعارضی وجود ندارد ، این فقط یک مکالمه است ، البته گفتگوی “صلح”. ویولن راهنمای لابیرنت مضامین بتهوون است ، مرثیه ای در میان رعد و برق ، خطوط یک سخنران تنها بین اظهارات “گروه کر” قدرتمند. p>
حرکت دوم – لارگتو – ساکت و تصفیه شده است: ویولن در اینجا ، با نفس گسترده و آرام ، سلطنت می کند ، و صدای زمزمه شاخ های برنجی از “تصاویر ملودیک تکنوازی های ویولن” به عنوان تمرین سولیست در تغییر لرزش پشتیبانی می کند. او متفکر است ، سپس مالیخولیایی می کند ، سپس به اعتراف می افتد. موسیقی شناسان می گویند به نظر می رسد صدای ویولن بتهوون “باد” است. پاشیدن ناگهانی ارکستر در فینال ، گذرگاه های کوتاه آشفته به معنای انتقال به تلاطم حرکت سوم است. p>
Rondo / Allegro نهایی عنصر رقص شدید ، شادی شادی به شکل بازتاب در موضوعات لندلر است و خلق و خوی جشن ، تأیید کننده زندگی است. مکث های نمره مانند یک چشمک توطئه آمیز است ، ویولون با شادی و حیله گری در برابر “بالش” موزون سازهای بادی آواز می خواند ، حتی کلاهبرداران ، دور یک ملودی بدون عارضه می چرخند ، ظرافت های فلسفی را دور می اندازند و در یک تجربه “ساده” از لذت وجود قرار می گیرند. p> <گرگ یو کنسرتوی بتهوون را کاملاً سنگین ، نه چاق ، بلکه وزین ، تأکید می کند که بر فشار خود قاطعانه تأکید می کند ، البته بدون عبور از لول. بلکه آن را در مکث های قابل توجه برجسته کنید. به همین دلیل است که پیانو و پیانیسمو که ضبط شده اند همیشه منادی یک انفجار موسیقی هستند. حتی در قسمت دوم ، جایی که توری بافته می شود. و مطمئناً در فینال ، هنگامی که رقص از بین می رود ، اما فقط به منظور آتش گرفتن با آتش بازی آکورد قبل از فینال. این یک تفسیر عاشقانه نیست و بازی در تضاد نیست ، بلکه تجربه ای از نشاط موسیقی بتهوون و احتمالات تمبر است. p>
با چنین ارکستری ، یک لوزاکوویچ بسیار ظریف ، که پیانوی او عموما مانند تار عنکبوت در آفتاب است ، به خصوص در اولین حرکت مانند یک صلح دوست به نظر می رسد ، اگرچه وظیفه او ، به نظر من ، متفاوت است: بازرسان به “متانت ، خلوص صدا و تکنیک” ویولون اشاره کردند ، نه اینکه تصادفاً کلمه “poise” را در اولویت قرار دهند. دیگران ترکیب اشتیاق و دقت را ستودند. این البته درست است. گوش دادن به حداقل کدنزاها (کرایسلر) که اصلاً تزئینی نیستند ، کافی است که گویی س questionsال می پرسد. p>
در لارگتو ، ویولن به نظر می رسد زیرزمینی است ، و این چشمگیر است ، درست مثل اپرای آریا پارلانت ، با خرید جواهرات ، می تواند قدرتمندتر از aria di bravura باشد ، یک گزارش رنگ آمیزی. با این حال ، در Rondo ، مدت زمان کوتاه ، مانند کشیدن دقیق شمشیر ، بین شجاعت و حساسیت فاصله دارد. و یک فینال مشترک پیروزمندانه ، جایی که ارکستر و ویولون قدرت متقابل و همفکری خود را بدست می آورند. p>
ادوارد ولفسون: “انگیزه من این است که تقاضا کنم ، برای کمک به استعدادهای عظیم”
ترکیب او از مقیاس و طرز کار ، پویایی انعطاف پذیر بازی ، ظرافت درجه بندی بین forte و پیانو ، احساسات کامل: در اینجا ظرافت ، بیان ، تفکر و اعتماد صمیمانه است. تصفیه تصحیح شده این ابزار ، مانند یک توپ به یک عکس بسکتبال ، برجسته نیست ، بلکه به معنای آشکار کردن معنی آن است. p>
“تنها هدف از فضیلت ، کمک به موسیقی است” ، p>
– می گوید لوزاکوویچ. p> < p> همه چیز مانند بتهوون است ، در مورد او گفته شده است: 1 ، چهار و نیم دقیقه از حال و هوای کاملاً متفاوت: لوزاکوویچ درونگرایی باخ را بعد از برونگرایی بتهوون – با تمرکز و آرام آرام بیان می کند. و این جهش زمانی در تاریخ موسیقی یک بیضوی را ایجاد می کند ، نه یک نقطه کامل. p>
مایا Krylova ، MUZIUM