Konstantin Emelyanov. عکس توسط یوگنی اوتیوخوف
در اواخر ماه سپتامبر ، کنستانتین املیانوف پیانیست در تئاتر ماریینسکی اجرا کرد. این نوازنده 26 ساله کشف واقعی مسابقه بین المللی شانزدهم چایکوفسکی بود که سال گذشته برگزار شد.
همانطور که دنیس ماتسوئف پیانیست از او تعریف کرد ، این p> < p> “نوازنده ای ظریف و جالب فکر ، با صدایی اشرافی و آینده ای عالی.”
عاشق پیانیست p>
در مورد کنستانتین املیانوف ، اغراق نیست اگر از تولد یک ستاره جدید مکتب پیانو روسیه صحبت کنیم. پالس با بهره گیری از حضور نوازنده در سن پترزبورگ ، چندین س onال از او در مورد موضوعات موسیقی و موسیقی نزدیک به او پرسید. p>
– “Rossiyskaya Gazeta” شما را “یک سوپراستار ساکت” نامید. چه احساسی نسبت به چنین لقبی دارید؟ strong>
– البته ، من همیشه از نظرات مثبت منتقدان و مطبوعات در مورد برخی از سخنرانی هایم بسیار راضی هستم ، اما در مورد این عنوان خاص – “سوپراستار آرام” ، پس من اغلب شوخی می کنم که فقط صدای بسیار آرامی دارم و خیلی آرام صحبت می کنم ، به همین دلیل من یک “سوپراستار ساکت” هستم. p>
چه کسی کنسرت چایکوفسکی را اجرا خواهد کرد p>
– شما در رشته های مختلف تحصیل کردید موسسات آموزشی (آکادمی پیانو سیسیلی ، هنرستان مسکو …). آیا تفاوتی بین این مدارس وجود دارد؟ کدام مدرسه چه چیزی داده است؟ و کدام یک بزرگترین تضمین موفقیت را ارائه داده است؟ strong>
– من هنرستان مسکو را البته مادر بزرگ خود و مدرسه اصلی خود می دانم. معلمان من این بودند: سرگئی لئونیدوویچ دورنسکی ، نیکولای لوویچ لوگانسکی ، پاول تیگرانویچ نرسسیان و آندری الکساندروویچ پیسارف ، من از هر یک سپاسگزارم. من خیلی خوش شانس بودم! p>
در آکادمی راچمانینوف در سیسیل ، یک سال و نیم به موازات هنرستان آموزش دیدم و این یک تجربه بسیار ارزشمند نیز بود. استاد فوق العاده Epifanio Comis در آنجا تدریس می کند. در اجرای پیانو ظاهری کاملاً متفاوت و سنتهای متفاوت وجود دارد. این به تجدیدنظر در برخی از نکات بازی من کمک کرد. p>
من فکر می کنم هرچه دیدگاه های مختلف بیشتر باشد ، بهتر است. این روش خوبی برای گسترش افق دید شما و محدود نشدن به برخی سنت ها و کلیشه ها است. p>
کنستانتین املیانوف: “موسیقی یک موضوع باورنکردنی است” p>
– تورهای شما متفاوت برگزار می شود کشورها. آیا موفق می شوید بین اجراها برای دیدن جاذبه های محلی وقت پیدا کنید؟ و بیشتر از کجا آن را دوست داشتید؟ strong>
– متأسفانه دیدن چیزی در تور بسیار نادر است. من واقعاً عاشق سفر ، دیدن جاهای دیدنی مختلف و بازدید از موزه ها هستم ، اما در یک برنامه گردشگری این امر به ندرت امکان پذیر است. از آنجا که اغلب اوقات شما فقط یک تمرین برای یک کنسرت دارید ، و نه چندان مکان دیدنی ، بلکه هیچ چیز به جز هتل و سالن کنسرت نمی بینید. p>
وقتی موفق می شوید یک شهر یا کشور را بهتر بشناسید ، پس این البته ، خوشبختی بسیار بزرگ سفر به ژاپن یکی از آخرین برداشتهای زنده برای من بود. کمی بیشتر وقتم را در آنجا گذراندم و فرصت دیدن توکیو را پیدا کردم. ژاپن یک سیاره کاملاً متفاوت است ، یک ذهنیت کاملاً متفاوت است ، اما من واقعاً این کشور را دوست دارم. p>
– با گذشت زمان ، بسیاری از نوازندگان خودشان شروع به نوشتن موسیقی می کنند. نظر شما در این باره چیست؟ strong>
– بله ، بسیاری از افراد با گذشت زمان شروع به نوشتن موسیقی می کنند ، اما من از کودکی این مرحله را پشت سر گذاشتم. من زمانی که هنوز در یک مدرسه موسیقی در کراسنودار درس می خواندم ، آزمایش های آهنگسازی داشتم ، سپس سعی کردم چند آهنگ بسازم. p>
اکنون احساس نمی کنم این موضوع جلب شود ، زیرا فکر می کنم باید کاملاً باشد یک روش خاص تفکر ، بسیار خاص. و اگر در ابتدا آرزوهای بزرگی برای این کار ندارید و برای این مسئله تیزبین نیستید ، بهتر است کاری را که در آن مهارت ندارید انجام ندهید. p>
علاوه بر این ، من روزانه با موسیقی بزرگترین استادان همه زمانها ارتباط برقرار می کنم ، با شاهکارهای واقعی ، و من درک می کنم که هرگز چیزی از این سطح نخواهم نوشت. من این استعداد را ندارم ، و بنابراین حتی نمی خواهم وقت خود را صرف کاغذ کثیف موسیقی کنم. p>
اما من همیشه با خودم می گویم “قول نده” ، و بنابراین ، چه کسی می داند ، شاید در عرض چند سال به من بینش فرا خواهد رسید و ناگهان شما واقعاً می خواهید چیزی بنویسید ، اما تاکنون اینطور نبوده است. p>
کنستانتین املیانوف: «حرفه ما عملی است و به تماس مستقیم نیاز دارد. مانند پزشکان “ p>
– اگر فیلم تماشا کنید … فیلم های زیادی وجود دارد که پیرامون آنها پیانیست ها – واقعی یا تخیلی (” پیانیست “،” کتاب سبز “،” مسابقه “،” پشت لوستر “) “، پیانوی بزرگ ، و غیره ، و غیره). از نظر حرفه ای ، سینما تا چه اندازه زندگی یک پیانیست را به درستی منعکس می کند؟ چه فیلمی را بیشتر دوست داشتید؟ strong>
– بله ، من چند فیلم را تماشا کردم. البته این “پیانیست” ساخته رومن پولانسکی و همچنین فیلم “درخشش” است که براساس وقایع واقعی ساخته شده است: در مورد یک پیانیست استرالیایی که از کودکی آرزو داشت سومین کنسرتو راخمانینوف را یاد بگیرد و وقتی سرانجام این کار را کرد ، دیوانه شد. p>
من این را جادوی سینما می دانم. هنوز هم در سینما صحنه ها به گونه ای نشان داده می شوند که بیننده را مجذوب خود کنند. البته ، در برخی از فیلم ها آنها سعی می کنند واقع بینی آنچه اتفاق می افتد را حفظ کنند ، اما هنوز هم برای یک عکس جالب کارهای زیادی انجام شده است. بنابراین ، من آن را به عنوان چیزی واقعاً نزدیک به واقعیت درک نمی کنم. p>
گاهی اوقات ، اگر فیلم خود جالب است ، تماشای آن بسیار جالب است ، اما من آن را با مشکلات واقعی و ویژگی های حرفه ای ترکیب نمی کنم. p>
میخائیل فورمن ، نبض p>