فیلیپ چیژفسکی و گروه موسیقی Questa
موسیقی کلاسیک دوباره در گالری ترتیاکوف پخش می شود. پروژه موزه جشنواره T نامیده می شود. این برای سومین بار با مدیریت هنری ایگور رایخلسون آهنگساز و پیانیست برگزار می شود.
شب های موسیقی مجلسی در سالن وروبل برگزار می شود. به گفته مدیر گالری ، Zemfira Tregulova ، جو بسیار ویژه ای وجود دارد ، ماهیت خاصی از رابطه بین شنوندگان (آنها همچنین تماشاگران نقاشی هستند) و نوازندگان وجود دارد. p>
درست است. رویداد بسته موزه هم هنری ، هم آموزشی و هم سکولار است. پوستر این جشنواره شامل کنسرتی از میخائیل پلتنف ، عصر آیگل اخمتشینا و پاول میلیوکوف است و هنوز همه چیز اعلام نشده است ، شگفتی هایی در حال آماده سازی است. p>
اولین کنسرت جشنواره اجرای ارکستر Questa Musica و رهبر ارکستر فیلیپ چیژوسکی ، با حضور خواننده سوتلانا بود. کاسیان این برنامه غیر پیش پا افتاده شامل دوازدهمین سمفونی هایدن ، کنسرتو بازل استراوینسکی و چرخه ای از آهنگ های لوسیانو بریو بود. p>
سمفونی بزرگ سه بخشی ، بدون منو ، بزرگ ، ساخته شده در نوع “سریع-آهسته-سریع” ، نوشته شده در 1763 ، و این انتخاب چیژفسکی ترجیح دادن آهنگسازی آهنگساز جوان به سمفونی های معروف بعدی است. p>
Chamber Haydn (دو اوبو ، دو باسون ، دو شاخ و تار فرانسه) با تمام جزئیات در قلعه ، آندانته (با تغییر کلیدی به جزئی) و presto ، پخش انواع لهجه های غیرمعمول ، “انحرافات و شگفتی ها” ، وقتی اصالت به عنوان منشأ یک خلق و خوی موسیقی خاص تلقی می شود. p>
اما انحراف سرگرم کننده ، همانطور که سمفونی های اولیه هایدن نامیده می شود ، همیشه سرگرم کننده نیست. مالیخولیا و تعمق بخش دوم Chizhevsky تقریباً غم انگیز بود ، قسمت سوم پر جنب و جوش ، همانطور که نویسنده در نظر داشت ، احساسات مثبتی را برمی گرداند. p>
کنسرت بازل ، که توسط استراوینسکی پس از جنگ جهانی دوم به دستور سوئیس نوشته شد ، با مخالفت و همراهی چیژفسکی همراه شد ادامه خلق و خوی تنظیم شده توسط هایدن. محاسبه ای در پشت درخشش ظریف پنهان است ، در اینجا درخششی است که به عنوان محاسبه پنهان شده است. در تمام ظرایف آن گرمی آشکار وجود دارد ، که با صدای واضح سرد “فلزی” استراوینسکی جایگزین می شود ، و “جهانی بودن” جدا شده را جلب می کند. p>
ارکستر کنسرت را به عنوان دوئل یک آگاهانه پیش پا افتاده (حرکت دوم) ارائه داد ، در “تکان دادن” ویولن های تقریباً آزار دهنده ، و به دنبال آن کشش های تند تکرار ، سکته های کوتاه و تیز. موسیقی متن فیلم های بسیاری را به یاد می آوردم: هرکسی از کنسرت بازل الهام نگرفت … p>
چرخه آوازی “آوازهای عامیانه” بریو (11 ترانه برای ارکستر مجلسی و مزارو سوپرانو) یک نادر در عرض های ما است. آمریکایی ، ایتالیایی ، فرانسوی ، قفقازی ، به بسیاری از زبانها و آداب و رسوم مختلف – بریو این تنظیم گلدان را به پای همسرش ، خواننده بی نظیر کتی بربریان قرار داد. p>
سوتلانا کاسیان این چرخه را در کنسرت مسکو خواند ، و او موفق شد لذت را منتقل کند و غمگینی ، احساسی و درام ، که برای ثبت نام های بزرگ نوشته شده است. و همچنین نبوغ “فنی” آهنگساز ، که کارهای جالبی را برای فلوت و ویولا به وجود آورد ، که با لذت های صدا رقابت می کند. از این گذشته ، بریو چنین خواننده ای را در اختیار داشت که جاودانگی تجربیات عاشقانه اش به وحی تبدیل شد. p>
پس از کنسرت ، فیلیپ چیژفسکی strong> در مورد انتخاب برنامه ، تدارکات کنسرت و رابطه اش با زمان موسیقی صحبت کرد. < / p>
– به نظر می رسید ارکستر با شور و شوق خاصی بازی می کند. strong>
– فکر می کنم همه بیش از قبل از همه گیری ، از کنسرت ها و تمرین ها قدردانی کنند. هر صدایی که روی ساز زده می شود معجزه ای کوچک است. کنسرت تمرین و آفلاین یک رویداد است. p>
– چگونه در این پروژه شرکت کردید؟ strong>
– دوستان ما از آژانس شب های مسکو به ما پیشنهاد دادند که در جشنواره T کنسرت برگزار کنیم. موسیقی مجلسی قسمت بزرگی از مجموعه مجموعه ما است. بعلاوه ، این یک فرصت عالی برای اجرای کار جدید است. p>
– سمفونی های اولیه هایدن در مقایسه با سلفی های بعدی نسبتاً کم پخش می شوند. چه چیزی شما را به این موسیقی جذب کرد؟ strong>
– سمفونی های هایدن طراوت را نفس می کشند! به یاد دارم یک بار از سوفیا گوبیدولینا پرسیدم که موسیقی او با کدام آهنگساز بهترین ترکیب در یک برنامه است. و او ، بدون تردید ، پاسخ داد: “با هایدن.” در واقع ، موسیقی او تقریباً با هر دوره و جهت گیری سبک کاملاً ترکیب شده است. p>
من همچنین چرخه سه بخشی را در سمفونی ها دوست دارم. خوب ، چرا موسیقی کاملاً درخشان و بدون شک به مخاطب نشان داده نمی شود؟ p>
– و کنسرت بازل؟ strong>
– همانطور که می دانید ، استراوینسکی کنسرت بازل را در هالیوود نوشت ، بسیاری از ارجاعات مختلف به موسیقی محبوب آمریکایی وجود دارد. اما در قلب یک طراحی کلاسیک سفت و سخت است. نئوکلاسیسیسم استراوینسکی تیز ، متضاد ، کنایه آمیز ، زیباشناختی است. من آن را دوست دارم! p>
– پس از استراوینسکی “خشک” – احساسات جنوبی بریو …. strong>
– بریو ، با حس سبک و رنگهای شگفت انگیز صدا ، انواع مخلوط های تمبر را دست و پا می زند. ایتالیایی ها به طور کلی رفقای “گوش” هستند (شارینو را با رونوشت خیره کننده موسیقی Gesualdo “Le Voci Sottovetro” به یاد بیاورید). p>
چرخه “آهنگ های عامیانه” بسیار نفیس است! Berio چقدر زیبا با مردم باور نکردنی با لباس های باور نکردنی رفتار می کند. به رغم پیچیدگی وحشیانه همه قسمت ها ، گوش دادن به آن بسیار آسان است. p>
– آهنگ های ارمنی و آذربایجانی در “آهنگ ها” بریو وجود دارد. آیا برای شما مهم بود که تقریباً در کنار شما به نظر برسند؟ strong>
– این برنامه مدتها قبل از این اتفاقات وحشتناک شکل گرفت. اما ، واقعاً ، موسیقی توانایی بسیاری از چیزها را دارد ، از جمله. و آشتی مردم.
– اگر تدارکات کنسرت را مطالعه کنید ، به نظر من راه از عقلی ذهنی به عقلی کاملاً منطقی بود – و بازگشت به مرحله جدید. strong>
– همه آثار در برنامه زیبایی دارند. در اینجا می توانید خط را از موسیقی سمفونیک نویسنده تا موسیقی محلی از طریق تحول در استراوینسکی دنبال کنید. اما هر موسیقی “جدی” از موسیقی محلی بیرون آمد ، بنابراین می توانیم درباره یک چرخه خاص صحبت کنیم. صادقانه بگویم ، این برای من درجه دوم است. سازگاری مهم است. p>
– اخیراً گفتید: “شما فقط وقتی موسیقی قدیمی را می دانید که می دانید اکنون چه اتفاقی می افتد می توانید موسیقی قدیمی را پخش کنید. باید به یاد داشته باشیم که همه چیز زمانی جدید و برای اولین بار بود. ” strong>
– در نمرات قدیمی اطلاعات کمی وجود دارد. تمپو ، پویایی ، دکوراسیون ، تعداد نوازندگان گروه Contino و غیره اغلب مشخص نشده است. چون همه از همه چیز اطلاع داشتند. تقریباً همه موسیقی قابل رقص است ، مسئله “سرعت” اجرا مطرح نشد – همه می دانستند که این رقص ها می توانند برقصند ، اما هنوز هم درجه بندی وجود دارد. بلندتر ، ساکت تر ، طول نت ، خواه تریل شود یا نه – این رابطه مستقیمی با سبک قطعه و سلیقه اجرا دارد. تعادل ارکستر ، نسبت سرعت ، پویایی تکرارها ، سایر ظرایف تفسیر … همه اینها باید مورد توجه قرار گیرد ، البته با در نظر گرفتن ویژگی های یک قطعه خاص ، دانش سبک و سنت ، البته اجازه دادن به موزه ها و نفتالین. با احساس طراوت و آزادی. p>
من به طور کلی متقاعد شده ام که در هنر هیچ وقت وجود ندارد. همه موسیقی مدرن است ، چه ده قرن پیش نوشته شده باشد و چه امروز. p>
– اگر وقت نباشد ، آیا باید برای “اصالت” تلاش کنیم؟ strong>
– ابتدا باید به دنبال کیفیت باشید. تنظیم کم ، رشته های رشته ای و سایر ویژگی های عملکرد اصیل به خودی خود هدف نیستند. من همه اینها را خیلی دوست دارم اما آرام هستم. من واقعاً می خواهم نمایش آیین بهار استراوینسکی را در مورد تاریخی ، یعنی اجرا کنم. سازهای اوایل قرن بیستم. p>
مایا کریلووا p>