موتزارت با یک مثبت
یک برنامه مونوگرافیک از اپوزیسیون های معروف نبوغ سالزبورگ در CDC جریمه شده پخش می شد. < / span>
سالن اصلی فیلارمونیک کشور – سالن کنسرت چایکوفسکی – علیرغم فریادهای تهدیدآمیز روسپوتربنادزور ، فعالیت خود را ادامه می دهد. نجیب ، انسان گرایانه ، متعالی ، روشنگر – هرچه مثبت باشد ، تعداد کمی از مصداق ها وجود خواهد داشت – این معبد موسیقی در 80 سال تاریخ زندگی خود چه تعداد روح بهبود یافته است! p>
شمردن آن دشوار است. حداقل Rospotrebnadzor هرگز در رقابت با او پیروز نخواهد شد. p>
عصر 4 اکتبر 2020 قطعاً می توان به آنها – روح های شفابخش – نسبت داد. علی رغم برخی یادداشت های مهم که کمی در زیر دنبال می شود ، شکی نیست که پیام کلی عصر به طرز خوبی سعادتمندانه ، آرام کننده است. اینها دقیقاً همان احساساتی است که مردم در چنین زمان نامفهوم و آشفته ای به آنها احتیاج دارند. p>
ارکستر مشهور “Virtuosi of Moscow” در سالن کنسرت اجرا کرد و یک برنامه بزرگ موتزارت را ارائه داد. این را شاهزاده جوان والنتین اوریوپین – رهبر ارکستر درخشان موسیقی پلین موسیقی روسیه ، کلارینتیست در اولین تخصص ، دستیار طولانی مدت Teodor Currentzis در پرم ، و امروز – رئیس ارکستر فیلارمونیک در جنوب پایتخت روسیه ، در روستوف آن دان ، آغاز کرد. p>
انتظار می رود که او چیز غیرمعمولی را برای موتزارت مطرح کرده باشد: مطالعات آوانتزیس نمی تواند بی نتیجه باشد. در قسمت اول ، بیست و هفتمین کنسرتو پیانو بود – یک دامپروری سه بخشی ، تقریباً بدون درگیری ، که در آن صدای دلنشین و تکان دهنده یوری Favorin نوازنده پیانو بسیار مناسب بود. عقب گردانه “ p>
این یک مکالمه ظریف و روح انگیز در مورد زیبایی و ابدیت بود – مفاهیمی که به نظر می رسد در عین حال بسیار قطبی و ناسازگار هستند و در عین حال – نزدیک ، مزدوج. گفتگوی عظیم پیانو و ارکستر ، پر از ظریف ترین ملودیک ها و درخشان ، مانند یک اسپری شامپاین ، معابر درخشان ، فقط به زیبایی زیبایی منحرف نمی شود – با تمام ظرافت ، صافی پایدار و نور انکار ناپذیر ، حاوی عمق ، فلسفه و حتی نهان ، تراژدی را به سختی حدس می زنید. p>
قسمت دوم رکویم نامیرا است. نسخه فرانتس بایر که رهبر ارکستر آن را گرفت ، بدون شک برداشت مخاطب از این قطعه شناخته شده را تازه کرد ، در عین حال تعجب آور زیادی بود. به عنوان مثال ، با سرعتی که بسیار متحرک به نظر می رسید – برخی از قسمت های توده از آن بهره مند شدند ، و رنگ های غم انگیز و پویایی داخلی را به آن افزودند. و برخی ، برعکس ، – به ضرر ، شیرینی را افزایش می دهند و سایه ای از سطحی بودن ، اگر غیر اخلاقی نباشد. p>
این قطعاً معلوم شد ، به عنوان مثال ، “Lacrimosa” ضربه ، والس که در آن بسیار حکایت تلقی می شود. P >
یا ترکیب اتاق شرکت کنندگان. این امر به ویژه در گروه کر قابل توجه بود – به جای Intrada که در ابتدا برنامه ریزی شده بود ، یک مجموعه متخصص در موسیقی باروک و کلاسیک ، اما اکنون در قرنطینه حبس شده است ، آنها “استادان آواز همخوانی” لو لو کنتورویچ را دعوت کردند ، اما در یک ترکیب بسیار محدود: فقط بیست خواننده در یک گروه کر واقعی در چنین ترکیبی ، که صدایی یکپارچه به یاد می آورد ، آنها به هیچ وجه نمی توانند ادغام شوند – کل کنسرت یک گروه از سولیست ها به نظر می رسید ، البته ماهرانه ، اما افسوس ، شما به سختی می توانید یک جایگزین را کافی بنامید. p>
آنچه توسط یک مفهوم یا یک الزام دیکته شده است ” مجازات “مقامات واقعیت قرنطینه-همه گیر – گفتن آن صریح و دشوار است. p>
صمیمیت خود را در صدای ارکستر و تکنوازهای آواز نشان می داد – ساکت تر ، ساکت تر و حتی ساکت تر: به نظر می رسد این شعار اصلی رهبر ارکستر بود. در بعضی جاها لمس کرد ، بصیرت اضافه کرد ، در بعضی جاها مطاعانه بود و قانع کننده نبود. کسل کننده بودن زمینه صوتی سعی در فریب شنونده داشت – گویی که او در نوعی فضای مجلسی نشسته است و موسیقی به طور محرمانه درباره چیزی متعالی شخصاً برای او روایت می کند. p>
تنها مشکل این است که نه مقیاس سالن ، و نه شخصیت خود رکوئیم ، که در حضور قطعات غنایی ، بسیار شفاف و ظریف ، به طور کلی ، اپوس به هیچ وجه مجلسی نیست ، در نگاه اول ، با چنین ایده جالبی مطابقت ندارد. p>
کوارتت تکنوازان به طور کلی خوشحال شد ، هرچند بلافاصله. همانطور که می دانید ، سوپرانو ابتدا در Requiem آواز می خواند – یک اجرای کوتاه در اولین حرکت: اما در آنجا در متن کلی گروه کر خوانده می شود و واقعاً برجسته نمی شود. p>
نمایش واقعی صدا در شماره سوم Tuba to Mirum ، جایی که هر یک به نوبه خود صحبت می کند. و در ابتدا او تحت تأثیر قرار نگرفت – برای باس ولادیمیر بایکوف قسمت نسبتاً کم به نظر می رسید ، تنتور آنتون روسیتسکی به نظر می رسید مشخصه و با دردسر ، ماریو داریا تلیاتنیکووا در علم صدا فاقد یکنواختی است ، و سوپرانو نادژدا پاولوا با صدای کمرنگ ، البته تیز آواز می خواند. > ولادیمیر بایکوف: “من نمی توانم بدون موسیقی مجلسی زندگی کنم …” p>
اما به تدریج همه چیز در جای خود قرار گرفت ، و به عنوان مثال ، تعداد کوارتت “بندیکتوس” تقریباً لذت بخش بود – کیفیت اجرای گروه و زیبایی تلفیق صدا.
میزانسن عسل Telyatnikova شیفته ، صدای رسا Rositsky متقاعد شده ، نظافت پاولوا و شناور متعالی رنگ آمیزی لازم ، و زیبایی شناسی صدای بایکوف ، مرجعی برای رپرتوار اتریش-آلمان است ، که صدای او سبک بی عیب و نقصی پیدا کرد براق ، همه شک و تردیدها را از بین برد – بله ، این یک موتزارت واقعی است. p>
و در نتیجه ، جوانب مثبت بیشتر از معایب است: چرا چنین مرجعی چنین نیست؟ حداقل – یک آزمایش ، حداکثر یک آزمایش – یک قرائت تازه ، متفاوت از هر آنچه که قبلاً شنیده شده است – و این اپوس اغلب در سالن های مسکو ، عملاً مانند یک غذای معمولی به نظر می رسد. من امیدوارم که KZCh را ترک کنم – که او خیلی زود به اینجا خواهد آمد تا موسیقی عالی در اجرای زنده را بیش از یک بار لمس کند. p>
الکساندر ماتوسویچ p>