ویولونیست راویل Islyamov – در مورد میوه های انزوا ، عشق به زبان های خارجی و تمایل به تدریس.
– یک سال پیش رقابت چایکوفسکی برگزار شد. شما یکی از جوانترین شرکت کنندگان بودید و علی رغم این که فقط به نیمه نهایی رسیدید ، در کنسرت گالا اجرا کردید. چگونه بود؟
– بله. صبح روز 30 ژوئن ، والری آبیسالوویچ گرگیف با من تماس گرفت و پیشنهاد داد که در کنسرت گالا در سن پترزبورگ شرکت کنم.
در واقع ، این شوک برای من بود ، زیرا من انتظار چنین چیزی را نداشتم. اما من مجبور شدم خودم را سریع جمع کنم ، زیرا فقط یک ساعت و نیم به آنها فرصت داده شد تا آماده شوند ، و من فقط چشمانم را باز کردم و هنوز حتی از رختخواب خارج نشده بودم. بنابراین ، هیچ وقت برای هر گونه شوک و هیجان وجود نداشت ، لازم بود که به سرعت آماده شوید و “پاهای خود را” در پیتر ایجاد کنید (لبخند می زند) .
در این روز ، قرار بر این شدم که یک دانش آموخته فارغ التحصیلی و ارائه دیپلم در مدرسه موسیقی مرکزی را داشته باشم. من مجبور شدم از همه این موارد غافل شوم ، اما پشیمان نیستم – اجرای با ارکستر تئاتر ماریینسکی و والری آبیسالوویچ برای من در مراسم فارغ التحصیلی یک حضور واقعی بود.
– آیا می توان گفت مسابقه چایکوفسکی زندگی شما را تغییر داده است؟
– البته ، گفتن بسیار مناسب است. من معتقدم که هر رویدادی تا حدی زندگی فرد را تحت تأثیر قرار داده و آن را تغییر می دهد
اگر ما در مورد مسابقه چایکوفسکی صحبت کنیم ، زندگی من از نظر حرفه و فعالیت کنسرت بسیار تغییر کرده است – کنسرت ها به میزان قابل توجهی افزایش یافته اند. همچنین ، به لطف این رقابت ، خانه موسیقی سن پترزبورگ ویولن گوارنی دل گسو را به من داد ، که توسط جیووانی باتیستا ویوتی مشهور اجرا شد ، که 29 کنسرت ویولن را نوشت ، که جوانان هنوز هم در آن تحصیل می کنند.
مسابقات چایکوفسکی یکی از مشهورترین و معتبرترین مسابقات جهان است. بنابراین ، گذر نه تنها به مرحله نیمه نهایی ، بلکه حتی به دور اول چنین مسابقه ای نیز برای هر موزیسینی که می خواهد به چیزی برسد ، یک دستاورد بزرگ است.
– شما یکی از جوانترین شرکت کنندگان در این مسابقه بودید. آیا از عدم وجود تجربه عالی هنری و کنسرت موسیقیگران دیگر هراس داشتید؟
– اگر درمورد تجربه صحبت کنیم ، مطمئناً شرکت کنندگان مسن سالها ، اگر نه ده ها سال ، هم کنسرت دارند و هم فعالیت های رقابتی دارند. بنابراین ، البته ، در واقع آنها تجربه بیشتری دارند. اما هنگام شرکت در این رقابت ، احساس کمبود تجربه نکردم ، زیرا بازی در صحنه را بر اساس تجربه خود بازی نمی کنم – من را اینجا و اکنون بازی می کنم : چگونه می بینم ، چگونه احساس می کنم چه کاری انجام می دهم ، چگونه من در حال حاضر با کار ، موسیقی و ارتباط با موسیقی ارتباط دارم
بسته به آب و هوا ، روحیه شما می توانید به روش های مختلف بازی کنید – این بازی تحت تأثیر عوامل بسیاری ، داخلی و خارجی است. به عنوان مثال ، حتی رطوبت هم به شدت ویولون و کمان را تحت تأثیر قرار می دهد – این فیزیک است. بنابراین نادرست است که بگوییم احساس کمبود تجربه کردم. بهتر … حتی نمی دانم چگونه آن را صحیح بگذارم.
من معتقدم که تجربه در حرفه های کاربردی که چیزی تولید می کنند مفید است ، اما موسیقی هنوز از بدن ، در تخیل وجود دارد ، و در اینجا ما در مورد تجربه صحبت می کنیم …
البته ، نقش خود را بازی می کند ، اما محتوای معنوی و ذهنی مجری – و حتی بیننده: با ارزش تر است: بسته به جهان بینی خود ، بینندگان می توانند موسیقی را از طرق مختلف و در سطوح مختلف درک کنند.
عملکرد راویل Islyamov در اولین دور از رقابت چایکوفسکی . من S. باخ – Chaconne از Partita شماره 2 d-mol BWV 1004:
– آیا شما در حال بررسی اجراهای رقابت خود یا سایر شرکت کنندگان هستید؟
– علاقه مند شدم لحظاتی از فینال را ببینید. من صحبت هایم را چند بار مرور کردم. از دوستان به کسی توصیه شده بود که تماشا کند ، و من خودم علاقه مند بودم که از دورهای اول به گوش برخی از شرکت کنندگان بپردازم.
– آیا اجراهایی وجود دارد که به خصوص از آنها لذت می برید و تماشای آنها را توصیه می کنید؟
– راستش ، من حتی نمی دانم چه کسی قابل تشخیص است. به نظر من ، همه شرکت کنندگان بسیار شایسته هستند. ویولن های بد در مسابقه چایکوفسکی (لبخند می زند) اجرا نمی کنند.
وقتی نتایج دور دوم اعلام شد ، به این ترتیب پیش آمد که من از قبل به سالن آمدم و به عملکرد آخرین شرکت کننده ، سرگئی دگادین رسیدم. شاید او را به خاطر بسپارم زیرا فقط می توانم به طور زنده به آن گوش فرا دهم ، اما من خود بازی را هم دوست داشتم – بیهوده نبود که او جایزه اول را دریافت کرد.
من همچنین دوست داشتم که چگونه او توانست برنامه را به روشی جالب بسازد. اگر در دور اول ، رپرتوار تقریباً با شرایط مسابقه مشخص شده بود ، در مرحله دوم شرکت کننده نه تنها مهارت خود را در نواختن ویولن نشان داد بلکه توانایی تهیه صحیح ، صحیح و جالب برنامه را نیز داشت. به نظر من ، دگادین این کار را کرد ، برنامه او بارگیری نشد و مطابقت آسان داشت.
من خیلی ناعادلانه فقط به یک نوازنده متوقف شدم – فکر می کنم هر کس “مورد علاقه” خود را دارد. به عنوان مثال ، برخی از همکلاسی هایم با احساسات دلپذیر سخنرانی مارک بوشکوف ، و سایر موسیقیدانان نیز همینطور است.
مارک بوشکوف:” صدای ما صدای ما است. شما باید عاشق صدای خود باشید “
– وقتی برای اولین بار با هم ملاقات کردیم ، من از ظاهر شما بسیار تحت تأثیر قرار گرفتم و آنچه شما پخش می کنید – هیچ “ستاره” ای نیست ، شما فقط ویولون خود را بعد از کلاس در هنرستان بسته بندی کردید. با این وجود ، نمی توان درک این نکته را که بسیاری در مورد شما آموخته اند ، نادیده گرفت و توجه بیشتری به شخص شما نشان داد ، که شما مشهور شده اید. چگونه نمی توان به “ستاره” ، موقعیت اغوا کننده “ستاره در حال ظهور” تسلیم شد؟
– اوه … راستش ، من هیچ وقت برای “ستاره” شدن ندارم – کار زیادی دارم (لبخند می زند) . بعد از مسابقه چایکوفسکی ، من به معنای واقعی کلمه نیمی از ماه استراحت کردم ، اما استراحت نکردم – من برای امتحانات ورودی هنرستان آماده می شدم. بنابراین ، کارهای زیادی برای انجام دادن وجود داشت ، و دیگر وقت فکر کردن در مورد چگونگی ارتقاء خود و احساس توجه به خودم وجود نداشت.
دعوت های بیشتر از طرف سازمان های کنسرت – از انجمن فیلارمونیک مسکو ، از خانه موسیقی سن پترزبورگ – آغاز شد. مطمئناً من را خوشحال می کند – چرا؟ از آنجا که این حرفه من است و من بدون کنسرت ، من واقعاً کار نمی کنم و زندگی نمی کنم
(پدر راویل فرید Islyamov در مصاحبه شرکت می کند)
– فرید ، من یک فرصت منحصر به فرد برای پرسیدن سوال به والدین دارم. هر والدینی نسبت به فرزند خود نگران است ، می خواهد او را از خطا در امان نگه دارد و اگر ما در مورد یک کودک خلاق صحبت می کنیم ، که موفقیت برای او به دست آمده ، حتی بیشتر از این. شما چه چیزی را برای محافظت از راویل از چه چیزی می خواستید؟
Farid Islyamov: من فکر می کنم مهم است که به فرزند خود ایمان داشته باشید و همیشه از او حمایت کنید ، و به او اعتماد به نفس خود و نقاط قوت خود را القا کنید. نکته اصلی که من می خواستم او را در سن مدرسه به او یاد بدهم ، وقتی تأثیر من بر او قابل توجه بود ، این است که همه چیز فقط از طریق کار حاصل می شود و شما نمی توانید به توانایی های خود تکیه کنید ، و همچنین در صورت عدم موفقیت هرگز تسلیم نشوید.
صادقانه ، نگران نباشید ، من در کار او دخالت نمی کنم – حداقل سعی می کنم. با دیدن اینکه چقدر شلوغ است ، می ترسم از دخالت در آن استفاده کنم.
قبل از مسابقه چایکوفسکی ، راویل یک مسابقه موسیقی تمام روسیه داشت که در آن مقام اول را کسب کرد. آماده سازی این بود … چگونه بگوییم … آه ، یادآوری (لبخند می زند) ترسناک است . پس از آن – آماده شدن برای مسابقه چایکوفسکی و حتی فارغ التحصیلی از مدرسه و امتحانات ورودی به هنرستان.
از بیرون مشخص بود که او در برابر وسوسه های توجه قرار ندارد ، او تمام روز کار کرد. وظیفه من مداخله نکردن با او ، کمک به جایی در او نبود. من حتی نمی دانم چه چیز دیگری را بگویم
– آیا موسیقی دیگری در خانواده شما غیر از راویل وجود دارد؟
– نه ، هیچ کس. ما یک خانواده غیر موزیکال معمولی روسیه هستیم (لبخند می زند) . والدین من کارگر یک خانواده دهقانی هستند ، والدین همسرم معلم مدرسه روستا هستند ، من مهندس رادیو هستم ، همسرم یک کارمند دولتی است.
اما این بدان معنا نیست که اصلاً در زندگی ما موسیقی وجود نداشته است. در زمان کودکی ، مادر راویل فارغ التحصیل مدرسه موسیقی روستا ، پیانو است. والدین من بسیار زیبا آواز می خوانند ، بنابراین من از کودکی نیز موسیقی را دوست داشتم.
وقتی راویل خیلی جوان بود ، ما اغلب “کنسرت” برای مادر خود در خانه “برای شادی همسایگان” برپا می کردیم (لبخند می زند) .
در واقع ، راویل به طور اتفاقی وارد موسیقی شد ، ما هیچ هدفی نداشتیم که او را به عنوان یک موسیقیدان حرفه ای بسازیم ، ما او را به موسیقی تبدیل کردیم تا او را منحرف کنیم ، بنابراین صحبت کنیم. راویل عاشق فیزیک ، ریاضیات ، زبانها بود – او هنوز به کلاس اول نرفته بود. به طوری که او در مدرسه حوصله خود را نداشته باشد (زیرا او قبلاً برنامه دبستان را در اختیار داشت) و برای اینکه به طریقی او را از همه کلاسها منحرف کنیم ، تصمیم گرفتیم: سعی خواهیم کرد که او را به موسیقی بسپاریم. این نیز به لطف پایداری معلم انگلیسی اتفاق افتاد
یک بار راویل به پیانو در خانه خود نزدیک شد و موسیقی را با گوش صدا گرفت. این معلم انگلیسی گفت: “تا زمانی که آن را در مدرسه موسیقی گوش ندهید ، نزد من بیایید.” ما او را دور کردیم تا او را از کتابهای درسی ، کتابها منحرف کنیم ، زیرا او زیاد می خواند. و همین اتفاق افتاد که آنها (لبخند زدند) را بالای سر خود گرفتند
قبل از این ، سرگرمی های راویل در علوم دقیق ، تربیت بدنی ، زبان های خارجی هدف گرفته شده بود. او انگلیسی می دانست ، چینی صحبت می کرد ، اسپانیایی را می آموخت. وی در سن 6 سالگی ، در بین دانش آموزان دبیرستانی ، یک المپیاد را بدست آورد ، وی به یک شعبه از دانشگاه زبانشناسی نیژنی نووگورود دعوت شد تا در یک مدرسه تابستانی با دانش آموزان دبیرستانی شرکت کند.
اما به محض اینکه او ویولون را برداشتیم – همه چیز پرواز کرد. همانطور که با موسیقی ملاقات کرد ، دیگر نتوانست خودش را پاره کند. ویولن همه چیز را گرفت
– این یک چیز است که والدین یا اشخاص ثالث در مورد مسیری دشوار و دشوار که بازدید فرزندان و والدین آنها برای طی کردن برای تحصیل در مدارس ویژه پایتخت باید طی کنند ، گفت: چیز دیگری است – برای یادگیری در مورد آن اولین فرد. هنگام عزیمت به مسکو با چه مشکلاتی روبرو شدید؟ در ولادیمیر شما یک زندگی ، یک خانواده ، یک روش زندگی داشتید – همه چیز را از دست دهید تا فرزندتان بتواند در مسکو تحصیل کند … چگونه است؟
– ما بلافاصله حرکت نکردیم. ابتدا معلمی پیدا کردیم – اکنون مرحوم Galina Stepanovna Turchaninova … او به مدت 2 سال با راویل کار کرد و تنها پس از آن گفت: “وقت آن است که وارد مدرسه موسیقی مرکزی شوید.”
خوب ، چه کار کنیم؟ به نظر می رسید که ما می خواهیم “از مسکو” بازدید کنیم ، اما گالینا استپانوونا به وضوح مسئله حرکت را مطرح کرد. مجبور شدم همه چیز را رها کنم و به مسکو بروم. مجبور شدم زندگی خود را به طور ناگهانی ، بسیار ناگهانی تغییر دهم. صادقانه بگویم ، من نمی دانم که آیا می توانم الان فکر می کنم این کار را انجام دهم یا نه. من حتی نمی توانم تصور کنم که چگونه تصمیم گرفتم پس از آن قدم بردارم.
ویولونیست و معلم گالینا استپانووا تورچانینوا درگذشت
و به همین ترتیب من با راویل به مسکو آمدم. مامان در خانه ماند ، او از عقب ما دفاع کرد. من می توانم شغل خود را ترک کنم ، ممکن است کسی به کودک خود بگوید که به هیچ جا نرسیده است
فکر می کنم اگر شما برنامه ریزی درستی داشته باشید ، قطعاً قدرت های بالاتر به شما کمک می کنند. در راهم با مردی روبرو شدم که به اسکان در مسکو کمک کرده و در آینده کمک کرده است. من شغلی پیدا کردم ، ما یک آپارتمان را اجاره کردیم.
– ظاهراً همه چیز به موقع اتفاق افتاد و جهان به شما کمک کرد.
– خیلی هم فکر کنید (لبخند می زند) . چیزی باید مرا از بالا هل دهد (لبخند می زند) . و کمک به مردم مهربان – که البته بسیار ملموس بود
– راویل ، اکنون با بسیاری از سرگرمی های شما اتفاقات پیش می رود؟ یا موسیقی همه چیز را گرفت؟
راویل: صادقانه بگویم ، پس از گذراندن این رشته ها در مدرسه ، من هرگز به آنها بازگشتم ، زیرا موسیقی برای من پیش آمد. اما این بدان معنی نیست که من فقط این دانش و سرگرمی را از ذهنم بیرون انداختم
پدر به او اجازه نخواهد داد که دروغ بگوید: تقریباً هر روز چیزی را می گویم که باعث می شود او مرا “ریاضیدان” بنامد – اثری از گذشته ریاضیاتی که اغلب از آن عبور می کند. اما در مطالعه علوم موسیقی بسیار کمک می کند. مشخص است كه بسياري از موسيقي شناسان و نظريه پردازان شباهت هايي بين هماهنگي ، تئوري موسيقي و قوانين رياضي دارند.
– شما سال اول هنرستان را تمام کرده اید. کنجکاو درباره چگونگی گذراندن امتحانات در وضعیت همه گیر؟
– امتحانات خوب پیش رفت – اگر به نتیجه نگاه کنید. البته ، یادگیری از راه دور برای کسانی که عادت ندارند در یک کامپیوتر بنشینند و به طور کلی از تمام مزایای فن آوری دیجیتال بهره مند می شوند بسیار آسان نبود.
در زندگی من ، کامپیوتر نقش بزرگی را ایفا می کند: من موسیقی را می نویسم و از برنامه های رایانه ای برای ضبط یادداشت ها استفاده می کنم. البته اینها درسهایی با استاد من است که بعضی اوقات از طریق FaceTime صورت می گیرد. وقتی یک استاد دارای سفرهایی – هم کنسرت و هم حرفه ای است – می تواند به صورت آنلاین کلاس درس برگزار کند ، بنابراین ما از سفرهای او رنج نمی بریم ، درس را از دست نمی دهیم.
یادگیری از راه دور برای من آسان بود ، و من می خواهم در مورد مزیت بزرگ آن بگویم ، اگرچه در بعضی موارد هنوز آموزش معلمان با دانش آموزان “زنده” لازم است. دروس هنرستان از اوایل شروع می شود ، و این همیشه برای من بسیار مشکل ساز بوده است – من باید برخیزم و بروم ، زیرا من ، مانند بیشتر دانشجویان ، در مرکز زندگی نمی کنم. و به همین ترتیب – بلند شد ، به مانیتور رفت و به درس وصل شد. به نظر من ، این یک وقت پس انداز بزرگ است.
به ریتم قرنطینه. قسمت 3. آموزش آنلاین
در اصل ، امتحانات با همان قالب دروس برگزار می شدند ، ما در کنکور به سوالات مربوط به تاریخ موسیقی خارجی پاسخ سوالات دادیم. با توجه به اینکه معلم نتوانسته همه اتفاقاتی که در پشت دوربین رخ می دهد را ببیند ، دوره امتحان کمی تغییر کرده است: به جای دو سؤال با آمادگی ، یک سؤال را با آماده سازی و دیگری بررسی سریع پاسخ دادیم. معلم سؤالی را از دوره گذشت پرسید و ما مجبور شدیم سریع و بدون آمادگی ، به طور واضح و واضح به آنها پاسخ دهیم.
هیچ امتحانی در اجرای رشته ها وجود نداشت ، اما تست ها – این به این دلیل بود که همه نمی توانند خود را بنویسند ، همه در خانه پیانو ندارند. البته ، بازی کردن روی رکورد دشوارتر است ، اما تا آنجا که من می دانم همه این کار را کردند
– غیر از کلاسیک ، در لیست پخش خود چه می توانید ببینید؟
– چه سؤال پیچیده ای! (لبخند می زند) اکنون خواهیم دید. البته من می توانم به موسیقی پاپ معاصر یا جاز گوش دهم ، اما آنها به من به اندازه موسیقی کلاسیک لذت نمی بخشند.
لیست پخش من در 2 جهت حاکم است. معمولاً هنگام مسافرت ، در قطار ، هواپیما ، قطعه مورد علاقه من – کنسرتو پیانو دوم راچمانینوف را گوش می کنم. این البته یک شاهکار است. بعضی از افراد کنسرت سوم را بیشتر دوست دارند ، اما به من نزدیکی کمتری دارند
علاوه بر راخمانینف ، من کلاسیک های زیادی دارم – از باخ گرفته تا شوستاکوویچ و همچنین برامز ، بتهوون ، پروکوفیف ، ریمسکی-کرساکوف.
جهت دوم در لیست پخش من موسیقی از بازی های رایانه ای است. در بین آنها نمونه های بسیار خوبی وجود دارد! البته ، در مفهوم ، محتوای ذهنی و معنی ، پایین تر از کلاسیک است ، اما اگر فقط می خواهید در پس زمینه استراحت کنید و به موسیقی گوش دهید ، بسیار عالی است.
وقتی من برای امتحانات آماده می شدم ، من به موسیقی کلاسیک گوش نمی دهم که نیاز به توجه و فداکاری دارد ، بنابراین من از طریق بازی ها به موسیقی گوش کردم. البته صدای ارکستر سمفونیک در موسیقی “بازی” نیز برای من ارجح است.
< strong> – در مورد کنسرت های راچمانینف ، من یک تئوری داشتم که دوستداران موسیقی هنوز به کسانی که بیشتر به کنسرت دوم علاقه مند هستند و کسانی که عاشق کنسرت سوم هستند تقسیم می شوند.
– بله ، من هم به این موضوع رسیدم. اما این نیز به اعدام بستگی دارد.