منمنصفانه است که بگوییم آلیسون گلدفراپ رابطه پیچیده ای با شهرت دارد. در سال 2000، در حوالی زمان موسیقی فلت مانتین، اولین آلبوم شگفتانگیز ویل گرگوری، شریک موسیقی او و ویل گریگوری در نقش گلدفراپ، او پس از یک روز کامل مصاحبه به خانه بازگشت. او اکنون به یاد می آورد که هیچ کس هرگز به ما نگفته بود که مصاحبه ممکن است شامل چه مواردی باشد.
بعدها، زمانی که موفقیت این دو با آلبوم 2005 که نامزد جایزه گرمی شد و میلیونها فروخت، سوپرنچر (Supernature) افزایش یافت – آلبومی که الکتروپاپ داغ و جذاب آن بر مدونا و کایلی تأثیر میگذاشت – روزنامهنگاران اغلب تفاوت بین آلیسون گلدفراپ شوخباز و ورزشکار را برجسته میکردند. : ستاره موسیقی پاپ استار و واقعیت ساکتتر و پوشیدهتر خارج از صحنه.
او لبخند میزند: «میتوانم بگویم که روزنامهنگاران مرد ناامید شدهاند که من با چکمههای بلند ران نیامدهام، یا تازیانهشان را نمیزنم». “آنها می خواستند من این سلطه گر باشم. من مردم را ناامید کردم و این باعث ناراحتی من شد زیرا فکر کردم: “من در زندگی واقعی خسته کننده نیستم.”
در حالی که نفوذ تجاری گروه نسبت به چهار آلبوم بعدی آنها اندکی کاهش یافت (آخرین آنها، Silver Eye، در سال 2017 منتشر شد)، اغلب احساس می شد که این عقب نشینی از تابش خیره کننده نور کانون، مناسب بانوی بازیگر اصلی آن است. او میگوید: «در اطراف سوپرنچر، کار را بسیار سخت دیدم. “من یک شخص خجالتی هستم.”
این تضاد بین شخصیت پاپ و انسان، فانتزی و واقعیت، قرار است دوباره توسط The Love Invention، اولین آلبوم انفرادی پیشرانندهاش آغاز شود. با الهام از ایتالو-دیسکو، الکتروپاپ و موج نو، دقیقاً به میدان رقص طراحی شده است. با این حال، برای گلدفراپ، چماقبازی یک اتفاق نادر است: «من یک سناریوی بیرونی را ترجیح میدهم، مانند یک مهمانی ریو یا یک مهمانی ساحلی… اما در عین حال این شدت را دوست دارم. یک باشگاه گرم و عرقریز میتواند سرگرم کننده باشد.»
پس چرا الان یک آلبوم انفرادی بسازیم؟ “چرا حالا؟” او تکرار می کند یک مکث وجود دارد، یک اتفاق عادی در طول مدتی که با هم هستیم – در دو نوبت او اتاق را ترک میکند تا قبل از تصمیمگیری درباره پاسخ، از مدیرش راهنمایی بخواهد، و در مورد دیگر او بلند میشود تا دفترچهاش را بگیرد تا بتواند یادداشتهایی را که نوشته است بخواند. . “خب، چرا که نه؟” او در نهایت می گوید، نه بی دلیل. «این یک زمان طبیعی برای انجام آن به نظر می رسید. [In the past] من به تور می روم و ویل پروژه دیگری در حال حرکت خواهد داشت. او همیشه خوش اخلاق است و من فکر کردم: “خب، من دوست دارم چیز دیگری را نیز امتحان کنم.”
اوایل بارداری The Love Invention که در استودیوی خانگی او در لندن شروع شد و در طول همهگیری آماده شد، توسط گلدفراپ که کنترل خلاقانه کامل داشت، تقویت شد. او می گوید: «این به من اعتماد به نفس خاصی داد که قبلاً واقعاً آن را تجربه نکرده بودم. “فقط من در یک اتاق بودم.”
با این حال، شبح این که آن یک “البوم انفرادی” است، بسیار زیاد بود، بنابراین برای مدتی فقط یک EP بود. فکر کردم: “من نمی توانم یک آلبوم بسازم، فشار زیادی است، خیلی بزرگ است، این فقط یک بازی کوچک است.” قابل کنترل به نظر می رسید.» وقتی او آهنگ ها را به لیبل جدیدش، Skint Records برد، همه چیز به سرعت تغییر کرد و آنها درخواست بیشتری کردند. آهنگهای گلدفراپ با تهیهکنندگان ریچارد ایکس (Sugababes، MIA) و جیمز گرینوود، هنرمند الکترونیکی AKA، Ghost Culture، که صمیمیت (تپشآمیز تکآهنگ So Hard So Hot)، از دست دادن (In Electric Blue) و در آهنگ اصلی، سلامتی را لمس میکنند. فرهنگ – حس سرگرمی بیشتری نسبت به برخی از خروجی های دقیق تر و پر زحمت گروه او دارد. او می خندد: “من عادت دارم از پنجره به بیرون خیره شوم و بعداً 10 بیسکویت فقط یک فیدر را بالا می آورند.” من و ویل هر دو چنین هستیم.
در حالی که آلبومهای گلدفراپ اغلب در حومه شهر ساخته میشدند و فقط گهگاه فضای بینظیرشان را منعکس میکردند (درخت هفتم عامیانه ۲۰۰۸)، The Love Invention در لندن ساخته شد. نه اینکه گلدفراپ به پیوندهای جعلی بین صدای عرقریز و چسبناکش و این واقعیت که در شهری شلوغ و آخر شب ضبط شده است توجهی نمیکند. همچنین او را به روایتهای منظمی در مورد سکون قرنطینه که نیاز به رقصیدن را تشویق میکند کشیده نمیشود (او میخندد: “نه. ببخشید، بله. نه.” او میگوید، او برخی از شادترین آهنگهایش را در کنار رودخانهای که به آرامی در وسط یک جنگل میچرخد، نوشته است. او به سرش اشاره می کند: «اینجا، جایی است که من زمان زیادی را در رویاپردازی می گذرانم. اگر استودیوی کوچک من را در خانه من می دیدید، فکر می کنید: “خدایا، به نظر عمیقا غیر الهام بخش است.” این یک پورتال است. همه چیز یک پورتال است.»
این توانایی برای فرار به دنیای خودش زود به دست آمد. گلدفراپ که در انفیلد، شمال لندن، کوچکترین فرزند از شش فرزند به دنیا آمد، در آلتون در همپشایر بزرگ شد، جایی که در مدرسه صومعه محلی تحصیل کرد. وقتی از او میپرسم که آیا او برای اولین بار متوجه شد که میتواند به سبک Sound of Music بخواند، قبل از پایان دادن پاسخ میدهد: «من خیلی در مورد این موضوع صحبت کردهام، بنابراین ممکن است کسلکننده باشد». پس از رد شدن در امتحان ورودی برای ادامه تحصیل در سطح متوسطه مدرسه، زندگی او پیچید و در 13 سالگی با جمعیت اشتباهی روبرو شد. در حالی که او اعتراف می کند که “بسیار وحشی” است، برخی از تجربیات او در آن زمان – دزدی ماشین، بو کشیدن چسب – اغراق آمیز شده است. او ادامه می دهد: “در طرح بزرگ کارها، فقط یک تابستان بود که من این کار را انجام دادم.” من مطمئناً چسب را به طور مرتب بو نمیکشیدم – اگر اینطور بود من در اطراف نبودم.»
در 16 سالگی، او به لندن نقل مکان کرده بود و در یک چمباتمه زندگی می کرد، قبل از اینکه برای مدت کوتاهی به بلژیک نقل مکان کند. چهار سال بعد او به مدرسه هنر رفت و با قطعه فارغالتحصیلیاش که شامل یودلینگ در حین دوشیدن یک گاو تقویتشده بود، شروع به فعالیت در موسیقی کرد. در سال 1994، او قبل از حضور در آلبومهای Dreadzone و Tricky با گروه رقص Orbital کار کرد. او در مورد زمان خود با دومی می گوید: «این شدید بود. “احساس می کردم بعد از آن هر کاری می توانم انجام دهم.” تا سال 1999، او با گریگوری در نقش گلدفراپ موسیقی می ساخت. من خیلی پیر بودم – وقتی با آن قرارداد امضا کردم، سی و چند ساله بودم [Goldfrapp’s label] بی صدا،» او می گوید. کمی احساس کردم زمان در حال تمام شدن است.
تمایل گلدفراپ به ساخت موسیقی رقص هوشمند و همیشه در حال تغییر، که معمولاً با ماکسیمالیسم پاپ ارائه می شود، به سرعت توجه مدونا را به خود جلب کرد. مطبوعات مدونا اولدفراپ را لقب دادند، در حالی که نقل قولی جعلی منتشر شد که به گلدفراپ نسبت داده می شد و مدونا را به عنوان «همیشه کپی کارهای دیگران» رد می کرد. گلدفراپ اکنون میگوید: «در واقع من او را تحسین میکنم. من یک بار او را ملاقات کردم و کاملاً شگفت زده شدم. او به سمت من رفت تا با من دست بدهد و من به یاد دارم که تمام اتاق می چرخید. او اخیراً چیزی شگفت انگیز از این جمله گفت: “فقط من هنوز این کار را انجام می دهم رادیکال است.” خیلی درست می گوید.»
مانند مدونا، گلدفراپ اغلب مجبور بود با افرادی برخورد کند که خلاقیت او را تضعیف میکنند یا برای رفتار ستارههای پاپ محدودیت سنی قائل میشوند. به یاد میآورم که یک روزنامهنگار به من گفت: «تو تازه 40 ساله شدی، فکر میکنی برای پوشیدن آن دامنهای کوچک پیر شدهای؟» چیزهایی مثل آن.” همچنین بر روی تمایلات جنسی او تمرکز شد، به طوری که یک مصاحبه کننده در سال 2010 آشکارا از او پرسید که آیا او یک لزبین است یا خیر. او به آرامی می گوید: “من همیشه در مورد آن ابهام دارم.” من فقط احساس نمی کنم که این یا آن هستم. من فکر می کنم مردم در طول زندگی ما همیشه تغییر می کنند. من احساس نمی کنم که یکی هستم یا آن دیگری.»
بازگشت آلیسون گلدفراپ به موسیقی پس از تابش خیره کننده ی خشن دهه ی 00 آسان بود – فرو رفتن انگشت پا در آب های متلاطم و سپس عقب نشینی شتابزده. در عوض، The Love Invention یک آلبوم پاپ بزرگ و جسورانه است، برای سر و قلب، ساخته شده توسط کسی که از فانتزی فرار از خلق یک شخصیت لذت می برد. با این حال، او نمی تواند کاملاً از واقعیت فرار کند. در حالی که او امیدوار است در این آلبوم تور برگزار کند، میداند که ترکیب برگزیت و کووید به این معنی است که «هزینه زیادی پول دارد. آنجا سخت است.” در حال حاضر، او در خانه، در پورتال خود خوشحال است و سرگرمیهای اخیر خود را انجام میدهد.
او لبخند می زند: «من دوست دارم سنگ جمع کنم. من به آنها وسواس دارم. من هیچ سنگ قدیمی را بر نمی دارم. باید نوعی علاقه داشته باشد.» ستاره خفته پاپ دوباره ظهور می کند: “من به هر چیزی که چشمک می زند جذب می شوم.”
اختراع عشق منتشر شده است 12 می.