احمد جمال، پیانیست، آهنگساز و رهبر گروه موسیقی جاز، در سن ۹۲ سالگی درگذشت.
دختر او، سمیه جمال، به نیویورک تایمز تایید کرد که علت مرگ سرطان پروستات بوده است.
جمال با شروع یک حرفه حرفه ای موسیقی از سن 14 سالگی، در طی هفت دهه، صدایی منحصر به فرد را ساخت که از مرزهای ژانر فراتر رفت. مینیمالیسم، کلاسیک، مدرنیسم، پاپ: احمد گاهی اوقات از نظر توانایی او در نوآوری و تأثیرگذاری بر سایر نوازندگان به تلونیوس مونک تشبیه می شد: پیانوی او توسط افرادی مانند De La Soul، Jay-Z، Common و Nas نمونه برداری می شد. مایلز دیویس، نوازنده ترومپت، زمانی گفت: “همه الهام من از احمد جمال است” و در خاطرات خود نوشت که دوستش “من را با مفهوم فضا، سبکی لمسش، و نحوه بیان نت ها، آکوردها و قسمت ها از بین برده است.” “.
جمال که در سال 1930 در پیتزبورگ به نام فردریک راسل جونز به دنیا آمد، زمانی که عموی او را به چالش کشید تا او را روی پیانوی خانوادگی کپی کند، از سه سالگی شروع به نواختن موسیقی کرد. او «انواع نتهای موسیقی» را در تمام ژانرهای اهدایی عمهاش بلعید و از هفت سالگی شروع به دریافت آموزش رسمی کرد، سپس در سن 10 سالگی آهنگسازی کرد. او متوجه آثاری از آهنگسازان کلاسیک فرانسوی موریس راول و کلود دبوسی شد. . در اوایل نوجوانی در کلوپ های شبانه اجرا می کرد. او یک بار به مجله Down Beat گفت: “من در زمان استراحت، بین ست ها جبر انجام می دادم.”
پس از ازدواج، در سال 1950 در شیکاگو ساکن شد و از مذهب باپتیست خانواده اش به اسلام گروید و یکی از اولین اجراکنندگان آفریقایی آمریکایی بود که به طور علنی از ایمان مسلمان خود صحبت کرد. او در گفتگو با مجله تایم در مورد نام احمد جمال گفت: «من اسمی برگزیدهام. این بخشی از پیشینه و میراث اجدادی من است. من نام اصلی خود را دوباره تثبیت کردم. به درخت انگور و انجیر خودم برگشتم.»
جمال موسیقی جاز را که در تمام عمرش آن را «موسیقی کلاسیک آمریکایی» مینامید، در گروه خانهای برای سالن هتل پرشینگ شیکاگو اجرا کرد – یکی از محبوبترین افراد سیاهپوست از افرادی مانند سمی دیویس جونیور و بیلی هالیدی، و جایی که او آلبوم موفق خود را در سال 1958 ضبط کرد. احمد جمال در پرشینگ: اما نه برای من. این آلبوم 1 میلیون نسخه فروخت و بیش از 100 هفته در نمودارهای مجله بیلبورد باقی ماند و جمال را در زمانی که راک اند رول در حال افزایش بود و جاز شروع به زوال می کرد، به یک نام آشنا تبدیل کرد.
او و گروه همیشه در حال چرخشاش به اجرای برنامه در کلوپهای شبانه در سراسر ایالات متحده برای تماشاگران فداکار ادامه دادند: جمال عمارتی خرید و کلوپ شبانهاش را راهاندازی کرد، الحمرا (که طبق اعتقادات مذهبیاش مشروب نمینوشید): کلوپ یکی از مجموعهها بود. از سرمایه گذاری های تجاری ناموفق که در نهایت او را درگیر بدهی کرد.
ازدواج اول او در سال 1962 به طلاق انجامید و در سال 1963 پس از مصرف بیش از حد ظاهری در بیمارستان بستری شد. او تا سال 1964 تور و ضبط را از سر نگرفت و برای اقامت طولانی مدت در کلوپ شبانه ویلیج گیت به نیویورک نقل مکان کرد.
نسخه کیبوردی او از تم از M*A*S*H در سال 1970 مورد تحسین منتقدان قرار گرفت و پس از آن آلبوم مهم دیگری به نام The Awakening با نوازنده بیس جمیل ناصر و درامر فرانک گانت منتشر شد.
من قبلاً 20٪ قطعات خودم و 80٪ کارهای دیگران را انجام می دادم. او در سال 2013 به گاردین گفت: «بعد از مدتی موتزارت را در خود، دوک الینگتون یا بیلی استریهورن را در خود کشف میکنید. زمان می برد تا خودتان را کشف کنید. شما همچنین باید بازیکنانی را پیدا کرده و نگه دارید که با کاری که انجام می دهید هماهنگ باشند. شما آن همدلی، کیفیت نفس کشیدن با هم را دارید.»
در دهه های 1980 و 90، جمال به اجرای بی وقفه ادامه داد و چندین آلبوم زنده منتشر کرد و شهرت خود را به عنوان یکی از بهترین نوازندگان زنده جاز حفظ کرد. او در سال 1994 توسط بنیاد ملی هنرها به عنوان استاد جاز معرفی شد و در سال 2017 موفق به دریافت جایزه یک عمر جایزه گرمی شد.
اولین دخترش مومینه کانتس در سال 1979 درگذشت. از او سومین همسر و مدیر سابقش، لورا هس هی، به یادگار مانده است. سمیه، دخترش با همسر دومش؛ و دو نوه
او در مورد توانایی خود برای ادامه اجرا و تور در دهه 80 زندگی اش به گاردین گفت: «این یک هدیه الهی است، این تنها چیزی است که می توانم به شما بگویم. ما نمی آفرینیم، ما کشف می کنیم – و فرآیند کشف به شما انرژی می دهد… ریتم در موسیقی بسیار مهم است و زندگی شما نیز باید ریتم داشته باشد.
“شما می توانید به درستی ورزش کنید، به درستی غذا بخورید – اما مهم ترین چیز درست فکر کردن است. همه چیز به هم ریخته است، و این یک دست کم گرفتن است. خیلی چیزها به خاطر طمع از دست می رود.
«در حال حاضر رویکردهای اصیل و ناب بسیار کمی برای زندگی وجود دارد. اما این موسیقی یکی از آنهاست و همچنان ادامه دارد.»