اچآری بلافونته قهرمان من بود. او برای من همه چیز را معنا کرد. من او را در حوالی انتشار 12 Years a Slave ملاقات کردم و او مربی شد. من در جوایز حلقه منتقدان فیلم نیویورک جایزه بهترین کارگردانی را دریافت کردم و هری سخنرانی شگفت انگیزی داشت: او در مورد دیدن جانی وایسمولر در نقش تارزان در سینما در کودکی صحبت کرد و اینکه چگونه به تصویر کشیدن افراد آفریقایی تبار باعث شد که او احساس شرم کند. سیاه باشد
ببینید او چه کرد – اولین آلبوم او بیش از 1 میلیون رکورد فروخت. او نزدیک ترین معتمد مارتین لوتر کینگ بود و از خانواده اش حمایت می کرد. او سازمان دهنده اصلی برای مشارکت مردم هالیوود در جنبش حقوق مدنی بود و افرادی مانند سیدنی پواتیه را به همراه آورد. او به بابی کندی، النور روزولت نزدیک بود. و او یک هنرمند بود، و او یک بازیگر بود؛ او با براندو درس خواند، براندو یکی از بهترین دوستان او بود. او واقعاً یک مرد رنسانسی بود، و ظاهر فوق العاده ای داشت. او همه چیز داشت، اما خدمتش همیشه به مردمش بود. او به من گفت که روزهای حقوق شهروندی ترسناک بود – آنچه او فداکاری کرد و آنچه برای خیر مردم انجام داد باورنکردنی بود.
هری سازش نکرد. وقتی نقشهایی را که فکر میکرد لیاقتش را دارد نمیگرفت، فقط رفت و موسیقیاش را اجرا کرد. و من فکر میکنم که این بینش از مربی او پل رابسون بود که گفت: “چرا آهنگت را نمیخوانی؟”
هری فهمید که او یک مرد سیاهپوست دیاسپورا است – پیشینه او در جامائیکا بود، تربیت او در آمریکا بود، و او به عنوان یک مرد سیاه پوست در صنعت سرگرمی به دنیا سفر کرد. او یک آمریکایی بود، اما یک انترناسیونالیست – یک مرد جهان. او در آفریقا بود، در کوبا بود، در اروپای شرقی بود. دسترسی هری جهانی بود – او شهرت جهانی داشت. رانندگی او باورنکردنی بود. تا زمانی که زمین نخورد متوقف نشد.
ما برنامه هایی برای ساخت فیلمی درباره رابسون داشتیم و مدتی روی آن کار کردیم، اما بعضی چیزها همیشه با هم جمع نمی شوند. آخرین باری که از هری شنیدم، زمانی بود که پیامکی از او و همسرش پم دریافت کردم که میگفت آنها تازه تبر کوچک را تماشا کردهاند: «عالی، آفرین، ما عشق و افکارمان را در این دوران دیوانهوار میفرستیم، پم و هری.»
فرزند هند غربی که در آمریکا بزرگ می شود و به اوج ستاره ای بین المللی می رسد. اون هری بود من او را خیلی خیلی دوست داشتم.