تیاسطوره آفرینش اسمیت ها معروف است: جانی مار با الهام از مستندی از ساوث بنک شو در مورد همکاری ترانه سرایی لیبر و استولر، بدون اعلام قبلی در آستان موریسی ظاهر می شود، پس از دعوت شدن برای انتخاب یک قطعه برای نواختن، با تایید خواننده مواجه می شود. انتخاب پسر کاغذی B-side 1966 Marvelettes، روز بعد، زمانی که این جفت بلافاصله هر دو دستی که گهواره را تکان می دهد و کودکان کوچک رنج می برند، مدیتیشن فوق العاده آنها در مورد قتل مورها را می نویسند: شواهد فوری مبنی بر این که شراکت و گروه به قول مار بعداً “کارها را متفاوت انجام می داد”.
این داستانی است که زندگینامه مار در سال 2016، Set the Boy Free را تایید می کند. اما این کتاب همچنین نقطه پیدایش دیگری را برای اسمیتها پیشنهاد میکند، چند سال قبل، زمانی که او برای اولین بار ملاقات میکند، سپس توسط مدرسهاش مأمور میشود تا مراقب همکلاسی مشکلدار خود به نام اندی رورک باشد. رورک که از پسزمینهای پولیتر از پیشینه مار میآید، عملاً توسط والدین مطلقهاش به حال خود رها شده بود و عادتی به مواد مخدر در خود ایجاد کرده بود که هروئین را در بر میگرفت. این زوج دوستان و شرکای موسیقی شدند و با هم در گروه های نوجوان اجرا کردند. اسمیت ها ابتدا سعی کردند بدون رورک کار کنند، اما نتوانستند: پس از یک کنسرت، مار، نوازنده باس، دیل هیبرت را اخراج کرد و دوستش را با وجود تردید در مورد مصرف مواد مخدر، فراخواند.
این تصمیمی بود که باعث ایجاد مشکلاتی برای اسمیت ها در اوج کارشان شد – رورک در سال 1986 پس از دستگیری به دلیل داشتن هروئین برای مدت کوتاهی از کار برکنار شد – اما با این وجود تصمیم درستی بود. به راحتی می توان اسمیت ها را به عنوان یک نمایش دو نفره ترسیم کرد: موریسی و مار آهنگ ها را نوشتند. علاوه بر این، هر دو آنقدر هنرمندان با استعداد و اصیل بودند که تقریباً غیرممکن است که بر چهرههایی که تحت الشعاع قرار میدهند، برش دهند. در واقع، این خط فکری است که به ویژه موریسی در دهههای اخیر با قدرت دنبال کرده است، و کمکهای بخش ریتم اسمیتز را ناچیز میداند، و به قول به یادماندنی وکیلی که به مایک جویس دستور داده بود که درامر مایک جویس را به راحتی بازی کند، به گونهای رفتار میکرد. قابل تعویض به عنوان قطعات یک ماشین چمن زنی.
اما این درست نیست رورک به همان اندازه که مار یک گیتاریست بود، یک نوازنده باس با استعداد بود: زمانی که گای پرت، نوازنده افسانهای باس به دنبال مواد مخدر، به تمرینات دعوت شد، با این فرض که هیچکس متوجه غیبت رورک نمیشد، وارد شد (او بعداً نوشت: «بپذیریم، چطور بسیاری از مردم اذیت میشوند؟») اما متوجه شد که از «پیچیدگی» چیزی که انتظار میرفت یاد بگیرد شگفت زده شد. در بازگویی پرات، وقتی آشکار میشود که دستگیری رورک مانع از سفر او به ایالات متحده نمیشود، آه کلی آسودگی تقریباً محسوس است.
با دقت به سوابق اسمیتز گوش دهید و شواهد موجود است. او گفت که رورک یک سبک پیچیده اما روان در نوازندگی ایجاد کرد تا این واقعیت را جبران کند که گروه فقط یک گیتاریست داشت. در سال 1984 Heaven Knows I’m Miserable Now یا سال بعد در The Headmaster Ritual، باس او و گیتار مار با مهارتی کاملاً حیرت آور دور یکدیگر می چرخند. در همین حال، رورک در این مرد جذاب با یکی از معروفترین ریفهای گیتار در تاریخ آلترناتیو راک، در کنار هم کار میکند و آهنگ را در این روند پیش میبرد. اگر به دیدگاهی رمانتیک از چیزها تمایل داشتید، ممکن است پیشنهاد کنید صدایی که مار و رورک با هم تولید کردند، دلیلی بر صمیمیت طولانی مدت شخصی آنها بود. در آهنگ عنوان The Queen Is Dead، نوازندگی رورک حتی بیشتر پیشرونده است: بهرغم پیچیدگیهای آن، به نظر میرسد که باس به خشم وحشیانه آهنگ ضربه میزند.
او همچنین شواهد فراوانی از گستردگی تأثیرات موسیقی که به صدای اسمیت ها وارد شده بود، ارائه کرد، چیزی که با توجه به جهان بینی موسیقی محدودی که رهبر گروه آنها در مصاحبه ها از آن حمایت می کرد، نادیده گرفتن آن آسان بود. موریسی ممکن است فکر میکرد که رگی «شرارت» است، اما واضح است که رورک این دیدگاه را نداشت: به بخش باس او در حلقه لاستیکی B-side 1986 گوش دهید. موریسی از روح مدرن “منفور” بود – “این مزخرفات ناخوشایند” – اما در فیلم “بربریسم از خانه شروع می شود” که به طور مرتب به عنوان بهترین نمونه از بازی رورک در آثار اسمیتز یاد می شود، او بیس کوبنده ای می نوازد که صدایی از آن خارج نمی شد. جایگاهی در دنیای “مزخرفات کشف شده”. او متعاقباً اعتراف کرد: «فکر نمیکنم موریسی فکر میکرد جالب بود.
با این وجود، پس از جدایی اسمیت ها، رورک و جویس به بازی با موریسی ادامه دادند. رورک حتی به طور موقت جایگزین مار بهعنوان همکار خود در تعداد انگشت شماری از آهنگها شد، که Girl Least Likely To احتمالاً بهترین است، و نمونه دیگری از توانایی او در قرار دادن فانک پشت صدای موریسی در تک آهنگ November Spawned a Monster در سال 1990 وجود دارد. یعنی تا زمانی که تندی بر سر توزیع پول در گروه سابقشان به وجود آمد.