اولگا پرتیاتکو: “من سعی می کنم هر روز با شکرگزاری زندگی کنم”

Category: اخبار روز موسیقی

اولگا پرتیاتکو

یکی از بهترین سوپرانوهای غنایی جهان، اهل سنت پترزبورگ، اولگا پرتیاتکو در تالار بزرگ فیلارمونیک و در تالار زریادیه با برنامه ای از موسیقی مجلسی و آوازی توسط آهنگسازان معروف اپرا، از جمله رمان های عاشقانه راخمانینوف و داستان پائولین ویاردو

این خواننده به ولادیمیر دودین موسیقی شناس گفت که امروز به چه چیزی علاقه دارد و چگونه دنیای اپرا در حال تغییر است.

– پوستر کنسرت شما روی یک پایه در نزدیکی تالار بزرگ فیلارمونیک که با نام های آهنگسازان بزرگ اپرا واگنر، موتسارت، بلینی، گونود جذاب است. اما ویژگی برنامه جدید، با توجه به متن آن در وب سایت فیلارمونیک، در کار صمیمی مجلسی-آواز این نویسندگان است؟

– من پوستر را ندیده ام، راستش را بخواهید، منطق بخش فروش را نمی دانم، کار من این بود که یک برنامه خوب و جذاب بسازم و آن را خوب بخوانم.

به نظر شما “برنامه خوب” چیست؟ شما آن را به همراه پیانیست سمیون اسکیگین جمع آوری کردید، اینطور نیست؟

– این برنامه هم شامل موسیقی مجلسی و هم اپرا خواهد بود – در این صورت همه چیز تابع یک ایده است. سمیون بوریسوویچ یک نابغه در برنامه نویسی است. دو تا هستند، حتی سه تا در یک کنسرت. ما با محبوب ترین لالایی ها از سی دی خود “آهنگ برای مایا” که به دخترم تقدیم شده است، شروع می کنیم.

سپس یک بلوک عاشقانه توسط راخمانینوف وجود خواهد داشت و در قسمت دوم – داستان عشق تورگنیف و پائولین ویاردوت که 40 سال به طول انجامید. آثاری از این هنرمند با استعداد شگفت‌انگیز و آریاهایی از کارنامه او، از جمله نورما و روزینا، وجود خواهد داشت. به علاوه، من همچنان حقایق و نقل قول های جالب را خواهم خواند. فیلمنامه قسمت دوم توسط اسکیگین نوشته شده و به عنوان یک اجرای انفرادی در نظر گرفته شده است.

اولگا پرتیاتکو: “اکنون به چیزی دسترسی دارم که قبلا غیرقابل تصور بود”

– با پیانیست های مختلف اجرا داشتید. چه چیزی سمیون بوریسوویچ را مجذوب خود کرد؟

– احتمالاً نمی دانید، اما سمیون بوریسوویچ امتحان ورودی من را در کنسرواتوار برلین انجام داد و سپس با او رپرتوار اتاقی خواندم. همانطور که می گویند، خوش شانس. او تجربه گسترده، کنسرت و تمرین ضبط گسترده با همه نوازندگان بزرگ ما و دانش دایره المعارفی دارد. و فقط صحبت با او، داستان های بی پایان و شوخ طبعی او شادی زیادی به ارمغان می آورد.

– مخاطبان سالن در سال های اخیر چگونه تغییر کرده اند؟ سرها خاکستری می شوند یا جوان تر می شوند؟

– میدونی، همه جا فرق می کنه. در روسیه تعداد زیادی از جوانان در سالن حضور دارند که نمی توانند شادی کنند، در آلمان نیز به طور کلی برنامه ای برای کار با کودکان در هر سالن کنسرت که به خود احترام می گذارد وجود دارد. اما به اندازه کافی سر خاکستری وجود دارد، و این عالی است!

“آهنگ برای مایا”

– همراه با رپرتوار مجلسی، کنسرت دارای یک اپرای کالت است – کاواتینای نورما از اپرای بلینی به همین نام. شما هنوز این قسمت را به طور کامل نخوانده اید – شاید قبلاً قصد دارید؟

– در این برنامه نورما بخشی از ایده فیلمنامه است، اما در این قسمت واقعا سال آینده اولین حضورم را خواهم داشت.

– شما خواننده ای هستید که همیشه به دنبال چیزهای جدید و جالب هستید و رازهای تسلط را در شبکه ها به اشتراک می گذارید. در حال حاضر چه جستجوهایی انجام می دهید؟

نمی توانم بگویم که دنبال چیزی هستم. من سعی می کنم فقط زندگی کنم، هر روز با شکرگزاری زندگی کنم، و زمان نشان می دهد که همین الان است. خوب ، سمیون بوریسوویچ اسکیگین نمی گذارد شما خسته شوید ، او همیشه پروژه های جدید ، برنامه های جدید را مطرح می کند ، ما دائماً با او چیزی یاد می گیریم.

اولین بازی های زیادی وجود دارد، فصل آینده به تعداد چهار نفر از جمله “پرستو” پوچینی در تورین، مرثیه وردی با استاد زوبین متا، روزالیند در “خفاش” در بولونیا، “نورما” در هامبورگ خواهد بود. محال است بیکار بنشینیم و خدا را شکر کنیم!

الهام گرفته از ماه

– در این فصل شما بسیار با Staatsoper برلین همکاری کرده اید. آیا می توان آن را گل سرسبد ایده های اپرا در اروپا دانست؟

– فکر می کنم حق با شماست. با توجه به اینکه این تئاتر می تواند بهترین رهبران ارکستر و کارگردانان و همچنین مشهورترین خوانندگان را بخرد، نتیجه همیشه جالب است.

– اخیراً، شما در نقش الکترا در Idomeneo موتزارت در گروه بازیگران پر ستاره – با آنا پروچازکا و ماگدالنا کوژنا و با استاد برجسته سیمون راتل در سکو اجرا کردید. آیا تمرینات زیادی قبل از اکران انجام شد؟ چه چیزی سبک کار راتل را متمایز می کند؟

– قرار بود این اجرا در سال 2020 نمایش داده شود، اما کووید برنامه ها را خراب کرد. تنها سه سال بعد، تئاتر موفق شد زمانی را برای جمع آوری همان بازیگران پیدا کند. تمرینات زیادی بود، استاد راتل تقریباً در تمام تمرینات کارگردان حضور داشت که نادر است. شاید این توضیح دهنده چنین نتیجه بالای کار باشد.

سایمون انسان بسیار مثبتی است، او با نور خود همه اطرافیان را مانند خورشید روشن می کند. او نه تنها با هنرمندانش، بلکه با همه، با مهمانداران، با کارگران صحنه، شیرین ترین است. همیشه با جزئیات کار می کند، اما بدون فشار، با احترام فراوان.

سیمون راتل و ماگدالنا کوژنا برنده جوایز معتبر چک شدند

– Idomeneo توسط دیوید مک‌ویکار روی صحنه رفت، که او را از دو اثر او در تئاتر ماریینسکی می‌شناسیم، بریتن، چرخش پیچ و مکبث. او در Idomeneo برلین چه نوع دنیایی را خلق کرد؟ الکترا شما چقدر منفی کرد؟

– در اجرای او، همه چیز نسبتاً انتزاعی به نظر می رسید، اما کلاسیک و حتی محافظه کارانه، می توانم بگویم، با حداقل مناظر – شخصیت اصلی موسیقی بود، هیچ چیز از آواز خواندن منحرف نمی شد. الکترای من شخصیتی است که جدا از هم ایستاده است، بنابراین حتی از نظر زیبایی شناختی او فردی از دنیای دیگری بود، نه از یونان. در اولین تمرین‌ها، او به من گفت که از شخصیت اصلی فیلم «مکبث» کوروساوا الهام گرفته است، بنابراین الکترا در اجرای او چنین بانوی مکبث ژاپنی، یک شرور آب خالص بود.

– شما اولین حضور خود را در لوکرزیا بورجیا اثر دونیزتی انجام دادید، در مازپا اثر چایکوفسکی ماریا را خواندید، در توراندوت لیو را خواندید. آیا این نشان دهنده تمایل به عدم راندن خود به محله یهودی نشین یک نقش است؟

– خب، من نمی گویم که یک نقش نوعی قفس است. لوکرزیا ادامه منطقی رپرتوار بل کانتو من شده است، همین الان قطعات جدی، بل کانتو جدی در دسترس من قرار گرفته است، من قبلا مری استوارت و آنا بولین را از دونیزتی خوانده ام، نورما به زودی منتظر من است.

ماریا در مازپا یک استثنا بود. و من شگفت زده شدم که این پروژه به طور کلی و شخصاً چه موفقیتی به دست آورد. با رهبر ارکستر دیگری، همه چیز می توانست متفاوت باشد، اما کریل پترنکو یک کمال گرا شناخته شده است، و ساز در دست او یک ساز جدی است – ارکستر فیلارمونیک برلین!

عالی بود لیو اولین اولین حضور من در پوچینی شد (به هر حال آخرین بار نیست) – یک تجربه آسان و سپاسگزار. قسمت به خوبی و با غزل نوشته شده است، مخاطب همیشه با قهرمان همدردی می کند، جایی برای آوردن شخصیت وجود دارد – یعنی هر چیزی که من دوست دارم.

کریل پترنکو به عنوان بهترین رهبر ارکستر اپرا شناخته می شود

– از تصاویر شما در شبکه های اجتماعی می توان فهمید که با موسیقی عجیب و غریبی برای مکان هایی مانند رکوئیم اوسیپ کوزلوفسکی به سنگاپور سفر کرده اید. چگونه این امر ممکن شد؟

– این پروژه توسط آژانس Primavera برای من سازماندهی شد که با آن به عنوان بخشی از حمایت از انتشار سی دی با لالایی، کنسرت هایی را نیز کار کردیم. در آسیا هم برای من کار می کنند. رکوئیم کوزلوفسکی اولین نمایش آسیایی این اثر شد. استاد آلمانی هانس گراف سال هاست با ارکسترهای روسی همکاری می کند، او موسیقی روسی را بسیار دوست دارد و آن را به هر شکل ممکن تبلیغ می کند.

هر سه تکنواز اهل سنت پترزبورگ بودند – من، اولسیا پتروا و بوریس استپانوف، باس اتریشی کریستوف سیدل کمی از گروه کر ما دور بود.

اولسیا پتروا: “من برای حرفه خود می ترسیدم”

– امروزه چه تغییراتی در جنبش اپرا در اروپا قابل توجه است؟ چه آداب و عادات جدیدی در سالن های کنسرت و تئاتر مشاهده می کنید؟

– و من متوجه تغییر خاصی نشدم، به نظر من همه چیز طبق معمول پیش می رود.

ولادیمیر دودین، نزاویسیمایا گازتا


راستی:

joker123 casino malaysia minyak dagu mega888 apk pussy888 xe88 joker123 super 8 ways ultimate live casino malaysia live22 malaysia mega888 apk 免费电影 casino malaysia