تیاعضای مؤسس Moldy Peaches در حال یادآوری استعداد خود در لباس های فانتزی هستند. کیمیا داوسون درباره لباسی که روی جلد تنها آلبوم استودیویی آنها در سال 2001 پوشیده بود، میگوید: «من کت و شلوار اسم حیوان دست ام را از یک حیاط فروشی خارج از یک مغازه لباس فروشی خریدم که سوخته بود. یک دسته دود روی آن لکه میشود.»
آدام گرین میگوید: «به یاد میآورم که لباس رابین هودم را پوشیدم و اینطور بودم: «عالی!»». خندهدار است، استروکس تصمیم گرفت که مثل همیشه برای نمایشهایشان لباس بپوشند، به همین دلیل بود که لباسهای جذاب خود را به پایان رساندند. اما ما هم این کار را کردیم. ما فقط انجام دادیم ما نسخه آن.”
Moldy Peaches با این لباس، با انتشار آهنگهای زیبا، اما نه که انگار در سطل زباله ضبط شدهاند، از همتایان جالب خود با کت چرمی در انفجار ایندی راک دهه 00 نیویورک متمایز شدند: «چند نفر از افراد نامناسب که داوسون میگوید که احساس نمیکردم در دنیا پذیرفته شدهام.
داوسون در یک مرکز روزانه بزرگ شده بود که پدر و مادرش در آنجا کار می کردند، یک «عجیب سیاه» که خودش را «عجیب سیاه» توصیف می کرد و لباس زره او بود. او می گوید: «من یک هویت ابرقهرمانی داشتم. اگر بتوانم این شخصیتهای فانتزی را خلق کنم، دنیا برای من امنتر بود.» او 20 ساله بود که با گرین 13 ساله در یک مغازه ضبط موسیقی در کوه کیسکو، شهری در 45 دقیقه شمال منهتن آشنا شد و آنها شروع به نوشتن آهنگ هایی کردند که از سادگی (و خامی) کودکانه برای انتقال دنیای پیچیده درونی استفاده می کرد. سالها بعد، آنها به شهر نیویورک نقل مکان کردند، گروهی را گرد هم آوردند و اولین فیلمی به نام خود را منتشر کردند که نوجوانان خارجی را در بر میگرفت، با بازیهای ویدیویی و ارجاعات کارتونی، ناهنجاریهای اجتماعی، انرژی شاد، آوازهای زمینبازیمانند، مزخرفات سنگآمیز و در آهنگ. هیچ چیز بیرون نیامد – بیگانگی از “دختران زیبای لاغر اندام که دوست دارند در مورد گروه ها صحبت کنند”.
آنها می گویند که هلوهای کپک زده “پیرتر و کپک زده تر” هستند و برای اولین نمایش های تیتر رسمی خود در 20 سال گذشته اصلاح شده اند. گرین میگوید آلبوم کالت آنها همچنان «از رختکن به رختکن منتقل میشود». “این یک رکورد دبیرستانی در تمام این مدت بوده است.” اما آنها مانند چند گروه دیگر از اوایل دهه 00 نیویورک، پس از انتشار اخیر مستند Meet Me in the Bathroom (بر اساس کتاب لیزی گودمن در سال 2017 با همین نام) بازگشته اند. هنگامی که داوسون و گرین در اکتبر گذشته در لس آنجلس اجرا کردند، در عرض یک هفته به آنها پیشنهاد شد.
در فیلم، آن لباسهای خرگوش و رابین هود در کلیپهای لرزان و دانهدار این جفت روی صحنه ظاهر میشوند. داوسون و گرین با تعجب متوجه شدند که فیلم آنها فیلم را باز می کند. داوسون امیدوار بود بینندگان آن را بهعنوان «هلوهای کپکزده» تفسیر نکنند که زمینهای برای حرکتی فراهم میکند که به جهانیان Strokes، Yeah Yeah Yeahs، Interpol و LCD Soundsystem داد. صحنه ضد فولک که آنها به آن تعلق داشتند، گروهی آزاد از نوازندگان خارجی که در مکانی به نام کافه ساید واک گرد هم آمده بودند، یک دهه قبل از ورود هلوها آغاز شده بود.
کافه ای که در سال 2019 تعطیل شد، در این فیلم ظاهر می شود. ما یک پل بنکس جوان از اینترپل را می بینیم که در آنجا اجرا می کند، همانطور که کارن او، که آن طرف خیابان زندگی می کرد، اجرا می کند. اما داوسون میگوید: «باید نقش بیشتری داشت». گرین موافق است: «این بخش مرکزی موسیقی شهر نیویورک بود.
من در اوایل بهبودی از الکل بودم [addiction]داوسون ادامه میدهد، و اینجا مکانی بود که میتوانستید بدون قضاوت، کار خود را انجام دهید. او احساس می کرد که توسط “نابغه های خلاق” از جمله جفری لوئیس، ریک شاپیرو، رجینا اسپکتور، همسر اسپکتور، جک دیشل و توبی گودشنک (که هر دو در هلوهای کپک زده هستند) و Prewar Yardsale در آغوش گرفته شده اند. گرین میگوید: «این پتری دیش سریع برای هنر و ایدههای جدید شد. ما کلاس ضد مردمی خودمان را ایجاد کردیم.»
دوستی با استروکس به آنها کمک کرد فارغ التحصیل شوند. هلوهای کپک زده با همان برچسبی که در بریتانیا، راف ترید (Rough Trade) داشتند، امضا کردند و در توری که تب نیویورک در این سمت از اقیانوس اطلس فوران کرد، از آنها حمایت کرد. داوسون می گوید: «این یک ضرب وشتم کامل بود. گرین میگوید: «در نمایش لیورپول، ما با لیبرتینها آشنا شدیم و آنها دموی خود را به ما دادند. ما فهمیدیم که نیویورک بخشی از یک زورگویی است و در این گردباد گرفتار شدیم.
آلبوم آنها ابتدا در بریتانیا منتشر شد، اما زمانی که در ایالات متحده منتشر شد، مصادف با 11 سپتامبر بود. پس از آن، آنها با گروه Strokes به تور رفتند و مجبور شدند آهنگی را از لیست مجموعه خود حذف کنند. داوسون میگوید: «ما برای اولین قرار تور آمریکا، سریال نیویورک مانند یک قبرستان را بازی کردیم. این ترانه ای بود که مدت ها قبل از حملات نوشته شده بود و با این حال اشعار آن در مورد “همه سنگ قبرها در آسمان خراش” به طرز ناراحت کننده ای نشسته بود. او می گوید: «وقتی کارمان تمام شد، مردم سکوت کردند. ما 20 سال دیگر آن آهنگ را پخش نکردیم.
گروه Moldy Peaches در سال 2002، زمانی که گرین 21 ساله بود، راه خود را از هم جدا کردند. از بیرون به نظر می رسید که قبل از شروع کار تمام شده بود، اما در آن زمان آهنگ های آنها 10 سال از عمر آن گذشته بود. داوسون میگوید: «به نظر میرسید که همه ما باید کار خودمان را انجام دهیم. بین من و آدام اختلاف سنی زیادی وجود دارد. او می خواست در راک اند رول حضور داشته باشد و من چند سالی بود که هوشیار بودم. برای داوسون، «بچه ابدی»، ایستادن در کنار همسالانش به سختی مهمانی میکردند یا حتی راه خود را گم میکردند، ترسناک بود – عضو اصلی گروه، آرون ویلکینسون، در سال 2003 بر اثر مصرف بیش از حد دوز درگذشت.
گرین میگوید: «زمانهای تاریکی وجود داشت، و داوسون اذعان میکند: «نگرانی زیادی برای بسیاری از مردم داشتم.»
هر دو موزیسین حرفههای پرباری داشتند: داوسون هشت آلبوم انفرادی پانکی و لو-فای منتشر کرده است، از جمله آلبومی برای کودکان (Alphabutt در سال 2008)، در حالی که گرین 11 آلبوم منتشر کرده است، هنرهای تجسمی ساخته و در سال 2011 The Wrong Ferarri را کارگردانی کرده است که یک آلبوم عجیب است. فیلم اسکروبال که او در حالی که کتامین زیاد نوشته بود. او خاطرنشان میکند: «ما قطعاً در جهتهای مخالف پیش میرفتیم.
موفقیت بزرگ The Moldy Peaches در واقع سالها پس از جدایی آنها رخ داد، زمانی که داوسون برای موسیقی متن فیلم کمدی عاشقانه فوق العاده جونو در سال 2007 انتخاب شد. هر کس دیگری جز تو باد دومی به عنوان آهنگ عاشقانه زوج عجیب و غریب داشت. نسخه ای که توسط ستاره های فیلم، الیوت پیج و مایکل سرا خوانده شد، در جدول 100 بیلبورد داغ قرار گرفت و حتی توسط کارلا برونی – بانوی اول فرانسه – در تلویزیون فرانسه پوشش داده شد. گرین در ابتدا از اینکه افراد زیادی می توانند با دنیای عجیب و غریب خود ارتباط برقرار کنند شگفت زده شد، که بیشتر آنها زمانی که او هنوز یک نوجوان بود ثبت شده بود. «این کمی بدبوتر و بدتر و غیرقابل دسترس از، برای مثال، دنیای [the Strokes’ debut album] آیا این است؟، که واقعاً دوست داشتنی آن آسان است،» او می گوید.
اما دقیقاً به همین دلیل است که چنین جهانی دارد: این یک آلبوم نوجوان اساسی است، چسبناک و مملو از انواع اشعار فوق خاص که امروزه در موسیقی پاپ بسیار رایج است، اما با احساسات عمیقی که جزئیات را در بر می گیرد. غالباً آنها آهنگهای مختلف را روی هم میخواندند، دروننگری که پا به پا میشد، یا سعی میکردند شما را در لحظات دردناک و دردناک بخندانند، مانند زمانی که تلفن در فیلم «هیچچیز بیرون نمیآید» خاموش میشود. این یک گرگ در لباس خرگوش است. گرین میگوید: «ما ایدههای متناقضی را نشان دادیم که به یکدیگر میمالیدند تا مردم را خلع سلاح کنیم. برخی از قسمتهای شعر لطیف هستند و بخشهای دیگر بسیار روانگردان و بیرحمانه هستند.»
آنها به این که چگونه میتوان آن اشعار را امروز درک کرد، حساس هستند و برای انتشار مجدد ۲۰ سالهشان در سال ۲۰۱۸، یک توهین توانا را در سریال Like a Graveyard در نیویورک ویرایش کردند. داوسون میگوید: «ما قصد نداشتیم عمداً به هیچ یک از جوامع به حاشیه رانده شده آسیب برسانیم، فقط زمان متفاوتی بود. یکی دیگر از آهنگهای آنها – و یکی از بهترینهایشان – آهنگی شاد به نام Who’s Got the Crack است که دارای این دوبیتی است: «من دوست دارم وقتی موهایم پوفی است / من آن را دوست دارم وقتی به من سر میزنی». “چیزهایی در مورد آنها شوخی شده بود که در حال حاضر با آنها شوخی نمی شود، و این باعث نمی شود که خوب باشد. اما من فکر میکنم که ما هنوز هم میتوانیم آهنگهایی بنویسیم که مزخرف هستند. من میتوانم بدون اینکه توهین آمیز باشم، بسیار بد اخلاق باشم.»
گرین میگوید: «نمیدانم اکنون شروع کردن هلوهای کپکزده چگونه خواهد بود. آنها در یک دوره ناخودآگاه، قبل از اینترنت وجود داشتند، جایی که آنها «به گشت و گذار می پرداختند و احساس نمی کردند ما تحت نظر هستیم» و در آن رسانه های اجتماعی فردگرایی را به یک توده «سنتی» و یکنواخت تر تبدیل نکرده بودند. آنها در آن زمان به این فکر نمیکردند که چگونه برداشت میشوند، اما در آن زمان پانکهای زن سیاهپوست زیادی در موسیقی دیده نمیشدند، و داوسون میگوید اکنون که افراد بیشماری به او میگویند او به آنها «اجازه بچه عجیبی بودن» را داده است. .
گرین میگوید، خواندن دوباره آهنگهای نوجوانانهشان، چند هفته دیگر روی صحنه، مانند «سفر در زمان احساسی» خواهد بود. و با این حال، در حالی که این لباسهای DIY ممکن است کمی ارتقا یافته باشند – صحبت از چاپ سه بعدی و لباسهای وسایل نقلیه وجود دارد – آهنگهای آنها آزمون زمان را پس دادهاند. داوسون میگوید: «آنها نسبت به من همین احساس را دارند، آنها جواهرات کوچک خاصی هستند که من آنها را دوست دارم. تنها تفاوت این است که من اصلاً به این فکر نمی کنم که یک پسر مستقل در مورد من چه فکر می کند. او می خندد. “حالا من می گویم، خدایا، آن بچه ها چنین خزنده هستند.”