‘اچوای زمان به این سرعت گذشت؟” هیلی ویلیامز می پرسد، یک پا بالای مانیتور، چشمانش به دنبال کسانی است که در ردیف جلو هستند. این سوال ستون فقرات اولین نمایش پارامور در بریتانیا را در پنج سال اخیر تشکیل میدهد، که منظرهای هیجانانگیز از اضطراب و کاریزما است که گروهی را در موقعیتی منحصربهفرد برای پاسخ به آن نشان میدهد.
ویلیامز با پوشیدن کت و شلوار کوتاه مشکی که نیمی توئیگی، نیمی آنگوس یانگ است، با اشک ریمل بنفش از چشم راستش جاری است، ویلیامز در مجموعهای که ناامنیهای نوجوانان را از چندین دهه سابقه موسیقی پاپ پانک با مواد جدید ترکیب میکند، راه میرود. در مورد سنگینی وجودی که در اواسط 30 سالگی روی سینه شما می نشیند. وقتی او از جمعیت به خاطر بزرگ شدن در کنار گروه تشکر می کند، احساس نمی کند که یک خط است.
آنها با «اولاً تو» شروع میکنند، یک برجستهکننده متمایل به موج جدید از ششمین آلبوم اخیرشان This Is Why است، و ویلیامز از سقوط مغناطیسی میکند و از هر اینچ از صحنه برای ضربه زدن و کوبیدن استفاده میکند. تغییرات آکورد بریده آن نشان میدهد که این نسخه از Paramore، با تیلور یورک که دو گیتاریست دیگر و درامر Zac Farro به آنها ملحق شدهاند، تلاش میکنند تا کیت خود را در رایزر قرار دهند، یک گروه راک بسیار مؤثر و عضلانی است.
بین آهنگها، عرصه تاریک میشود و مکثهای طولانی، شتاب را دوباره تنظیم میکنند. این ترفند ساده، مقدمههای «این چیزی است که میگیرید» و «زمانهای سخت» را که مانند بمبهای لولهای آمادهشده با کانفتی بیرون زدهاند، فوقالعاده میکند. ویلیامز از مشکلات گوشهایش شکایت میکند – نیمه کنار گذاشتن کاور آهنگ What Can You Say اثر آدریان لنکر – اما اجرای او شگفتانگیز از حرکات و صداهایی است که با برداشتی عالی از All I Wanted به اوج خود میرسد.
این کامل نیست – تعداد زیادی از موفقیتها کنار گذاشته شدهاند، اگرچه وقت میکنند تا یک آهنگ منتشر نشده از HalfNoise، پروژه جانبی Farro را پخش کنند – اما فکر کردن به یک نمایش واقعیتر و انسانیتر از این صحنه سخت است. در طول کراو، ویلیامز عذابی را ترسیم میکند که میخواهد لحظهای را ثبت کند تا ببیند که به انتهای ساعت شنی میافتد. چند هزار نفر دیگر در این اتاق هستند که این احساس را می دانند.