نظر عالی لئونید یاکوبسون در مورد خودش (معاصران این را به خاطر می آورند) کاملاً شایسته بود.
پترزبورگر یاکوبسون احتمالاً دست کم گرفته شده ترین طراح رقص شوروی است. دلایل زیادی برای این امر وجود دارد، از کاریزمای خلاقانه که بسیاری از همکاران و مسئولان فرهنگی در گلو بودند تا ماهیت پیچیده استاد.
به طور رسمی، او چیزهای زیادی داشت: تولیدات در تئاتر کیروف (مارینسکی)، عناوین، گروه خودش. در واقع همه چیز در فضای ظالمانه جست و جوی فتنه های ایدئولوژیک و اتهامات ناسازگاری با اندیشه های «هنر شوروی» انجام شد. با یاکوبسون، که آزادانه در زمینه های فرهنگ جهانی پرسه می زند، تقریباً همه چیز زنده و غیر استاندارد بود، بنابراین او به بهترین شکل ممکن دست یافت.
گروهی که استاد در سال های آخر عمرش ایجاد و رهبری کرد، مینیاتورهای رقص، اکنون تئاتر باله یاکوبسون نامیده می شود. کار مداوم در آنجا برای بازگرداندن میراث بنیانگذار در حال انجام است. آخرین برنامه که شامل چهار قطعه و همچنین آثاری بود که قبلاً بازسازی شده بود، نشان داد که برنامه جدید واقعاً قدیمی فراموش شده است. در یک راه خوب.
اولین چیزی که توجه (و گوش ها) را جلب می کند نگرش خاص طراح رقص به موسیقی است. نه به این معنا که یاکوبسون، مانند استادان قدیمی باله روسی، هر چه میتوانست برد (میتواند گلازونف با چایکوفسکی باشد، یا میتواند آهنگساز درجه سه موسیقی رقص باشد، به شرطی که رقصیدن راحت باشد).
جیکوبسون از ناشنوایی موسیقیایی رنج نمی برد. به همین دلیل رابطه او با موسیقی خطی نبود. در ابتدا عجیب به نظر می رسد که Pas-de- catre – ادای احترام به باله رمانتیک – همراه با موسیقی اپرا از Norma است، و Casta Diva وجود دارد. یا اینکه رقص قرون وسطایی از پروکوفیف (هشتمین سونات پیانو) الهام گرفته شده است. “تغییر درخشان” از دوران پادشاه خورشید با گلینکا، و حتی بر اساس بلینی؟ پرواز تاگلیونی به کنسرتو شاخ موتسارت؟
اما یادمان باشد که باله یک هنر مشروط و نمایشی است. انجمن های شخصی جاکوبسون با موضوع مطابقت عاطفی این صداها با این رقص نتیجه بسیار خوبی به همراه داشت. همه چیز در مورد او موسیقیایی است، به معنای واقعی کلمه و استعاره، و کلاژ دوره ها وضوح ادراک را افزایش می دهد.
کار طراح رقص با واژگان کلاسیک شگفت انگیز است. این نویسندگی است و شامل غنای زبان رقص است که بسیاری از جزئیات آن در طول زندگی یاکوبسون مورد تقاضا نبود، زیرا در آن زمان “سبک شدید” حاکم بود.
بگذارید یادآوری کنم که این دهههای 60-70 بود، زمانی که تقریباً همه همکاران یاکوبسون تحت هیپنوتیزم تولیدات گریگوروویچ جوان بودند. و آنهایی که هم سن نسل یاکوبسون بودند، یا از دنیا رفتند، یا اجازه اجرای صحنه را نداشتند، یا چیزی جز تکه هایی از به اصطلاح «درامبالت» نمی توانستند عرضه کنند. و در مورد جاکوبسون
گفته می شد که یکی از واریاسیون های او می تواند یک باله کامل را روی صحنه ببرد.
و خود او با ستایش مینیاتورها مشتاق رسیدن به ایده آل بود:
“خلاصه ارائه با حداکثر بیان.”
من مطمئن هستم که در شرایط دیگر زندگی، یاکوبسون، صاحب سبک و زبان خود، نویسنده رقص هایی که در آن قوانین قدیمی کلاسیک زیر پا گذاشته می شد، از شهرت بین المللی زیادی برخوردار می شد. ترکیبات او، هماهنگی بدنی غیراستاندارد و تخیل غنی او بسیار درخشان است، و ارتباطات درونی او با همکاران برجسته غربی بسیار واضح است: از بالانچین تا رابینز، که همچنین میدانست که کلاسیک یک جزم نیست، بلکه راهنمای عمل است.
ابتدا اجازه دهید در مورد اولین نمایش به شما بگویم، یعنی مینیاتورهای اخیراً بازسازی شده شب باله در سن پترزبورگ. “رقص قرون وسطایی با بوسهبدون شک از قسمتی از باله لاوروفسکی “رومئو و ژولیت” الهام گرفته شده است، زمانی که آنها به طور تشریفاتی وقار خود را در مراسم توپ کاپولت نشان می دهند. با Jacobson، همه چیز بر روی پله ها، خم شدن و بوسه های مردانه بر گردن زنان ساخته شده است. بازیگران با لباس های سنگین غیررقص، نزدیک به تجمل قرون وسطی، با شکوه و در عین حال اروتیک هستند.
خود ژانر مینیاتوری به عنوان یک مینی پرفورمنس با طرح، نقطه اوج و پایان ارائه می شود. هیچ طرحی در رقص با بوسه وجود ندارد، اما دراماتورژی وجود دارد. او در ژستها با دستهای غرورآمیز بالا رفته، در رد و بدل شدن خانمها به صورت جفت و در بلند کردن موقرانه لبههای لباسهایی که توسط اشرافزادگان پلهپا گرفته شدهاند، حضور دارد.
“کاچوچا”، شماره امضای فانی السلر، خوش خلق ترین بالرین رمانتیک قرن نوزدهم، (اما فقط به عنوان یک نمونه الهام بخش) در پایه کاچاچه نویسنده یاکوبسون با موسیقی سرناد اندلسی ساراساته قرار گرفته است. تکنواز آن را روی پاشنه می رقصد، و این رقص به معنای واقعی کلمه شبیه تک نوازی کولی از باله دن کیشوت است. همان چالش زن، همان دستهای آتشین، اما دستها متفاوتند، مثل درخت انگور روی تکیهگاه میپیچند.
پاها به صورت کسری در میزنند، دامن قرمز مایل به قرمز با سینتیک میسوزد، آزادی قدمهای رقص به تصویری از آزادی تبدیل میشود.
“قو” سنت سانس یاکوبسون سیاه پوست، سرکش و گیج است. ویژگی های اصلی شماره افسانه ای فوکین حفظ شده است، اما لهجه ها متفاوت است. وضوح بیشتر و گسستگی سفت و سخت در حرکات، مرثیه کمتر. واژگان غنی تر است، که در آن زوایای تیز غالب است.
همین واقعیت اشاره به “قو” جالب است: یا یک جدل خلاق، یا فصل دوم.
و در نهایت، کمی باله “تنوع درخشان”. به نظر می رسد که به یکباره به زیبایی شناسی دوران لوئی فرانسوی اختصاص دارد، اگرچه البته قبل از هر چیز از شاه رقصنده لوئیس چهاردهم یاد می شود. این رقص ها از آتش بازی موسیقی گلینکا بر اساس اپرای بلینی La sonnambula الهام گرفته شده است.
استاد از گلینکا ایده درخشندگی را شنید و این مهمترین چیز برای یاکوبسون است. پادشاه (یا مهماندار توپ) در یک لباس قرمز رنگ، چندین زوج را هدایت می کند که در تسلط پاس به رقابت می پردازند. براوورای حرکات کوچک در ترکیبات غیرمعمول و تکیه گاه های بلند، شجاعت و اسپرت بودن، بازوها به سبک پاهای خم شده مبلمان روکوکو و پاهایی که مطابق با الگوهای آکادمیک باله کار می کنند، به طور متناقض و ظریف ترکیب شده اند.
علاوه بر ترمیمهای جدید، نمیتوان برای مدت طولانی شماره مخزن را یادداشت نکرد “وستریسبه موسیقی بانشچیکوف، که زمانی توسط میخائیل 1 باریشنیکف جوان رقصیده شد و یاکوبسون به افتخار رقصندگان بزرگ باله، پدر و پسر وستریس، که در قرن هجدهم مردم فرانسوی و اروپایی را شگفت زده کرد، روی صحنه برد.
این شماره به تسلط در جعل هویت اختصاص دارد، زمانی که نخستوزیر با لباس مجلسی سفید و کلاه گیس به سرعت ماسکهای معمولی را تغییر میدهد، و با آنها همه چیز را تغییر میدهد: سن، خلق و خو، حتی قدرت بدنی. ما یا یک مارپیچ بی قرار، یا یک مرد حسود خشن، یا یک عاشق التماس رحم، یا یک دوست پسر شجاع، یا یک پیرمرد فرسوده را می بینیم. در پایان، قهرمان جشن تئاتر در یک ژست فخرفروشی تزئینی یخ می زند، گویی می گوید “من همین هستم!”.
این رژه از امکانات تنها با یک مینیاتور شگفت انگیز رقابت می کند “پرواز تاگلیونی”، جایی که تصویر پرواز باله، هاله آن، بازسازی می شود. یک بالرین لباس سفید را افراد سیاه پوش می پوشند، یعنی آنها آنجا نیستند، اما او هست، و در هوا شناور می شود و پرواز می کند، مانند سیلفید که در باله ای به همین نام پرواز کرد، پیروزی شخصی تاگلیونی. قهرمان رمانتیک نزدیک است، او، همانطور که شایسته یک عاشقانه است، سعی می کند نگاه اجمالی کامل و جوهر عالی را بگیرد، اما او نمی تواند، و فقط می تواند دوباره و دوباره تلاش کند. ایده های عمودی بودن، رویاها و غیرجسمانی به عنوان یک رویای دست نیافتنی تجسم می یابد. یاکوبسون جوهر رمانتیسیسم را در اینجا تسخیر کرد.
گروه ویژه ای از آثار استاد، تولیدات مجلسی برای دو، سه و چهار رقصنده تا یک سکس است. “پاس دو” موسیقی موتزارت به قرن هجدهم، آداب، سبک و تفاوت های ظریف آن اختصاص دارد، این موضوعی است که یاکوبسون را بسیار مورد علاقه خود قرار داده است. ارجاع به رقص مینوت آن زمان به هیچ وجه تنها چیزی نیست که استاد در رقص استفاده می کند. او هم از تورهای توربوشون استفاده میکند، هم از عناصری که به اسکیت بازی اشاره میکنند، و هم از پرشهای بزرگ روی انگشتان، و هم از پرشهای بوفون “ایتالیایی” با پاهای درهم، و یک پیروت بزرگ، و یک “ماهی” حتی ریسمان. برای او مهم است که نشان دهد نه چگونه بود، بلکه چگونه طراح رقص آن را تصور می کند، شجاعت معاشقه برازنده چقدر می تواند باشد.
اگر یک زوج خوش اخلاق برای آزادی بیان به این عنصر نیاز داشته باشد، خواهد بود. در عین حال، یاکوبسون سبک واقعی آن زمان را از طریق زانو نمی شکند. دیگر “پاس دو” به موسیقی روسینی و هرتل، به انواع ساده اما از نظر فنی پیچیده باله “احتیاط بیهوده” اشاره دارد. نویسنده با ایجاد فضایی از پیروزی غنایی و عشوه گری بی ضرر قبل از عروسی، در بازی با انگیزه های خلاقیت دیگران مهارت دارد.
که در “پاس دو تروآ” موسیقی مجلسی روسینی مملو از ترکیبهای جسورانه و خندهدار است: برای مثال، یکی از پارتنرها هنگامی که پایش را بالا میبرد از او حمایت میکند، در حالی که دیگری در این زمان او را دقیقاً با پای بلند شدهاش به صورت مورب در سراسر صحنه هدایت میکند. آ “Pas de Quatre” که در آن جاکوبسون از «احیای» حکاکیهای قدیمی که بالرینهای معروف نیمه اول قرن نوزدهم را به تصویر میکشید الهام گرفته بود، برای اولین بار بر روی یک رقص عمومی ساخته شد، زمانی که خانمها، در حالی که انگشتان خود را محکم گرفته بودند، عجیب با کفشهای پوینت جیر جیر میکردند و بدون باز کردن دستان خود، رقص های گرد پیچیده را رهبری کنید. و سپس پس از چهار تک نوازی با تمپو و خلق و خوی متفاوت، به جایگاهی شبیه به موقعیت ابتدای شماره باز می گردند.
این مجسمه زنده کپی لیتوگرافی است که ماری تاگلیونی، لوسیل گراند، فانی سریتو و کارلوتا گریسی را در Pas de Quatre اثر ژول پرو نشان می دهد. قبل از یاکوبسون، همان حکاکی از آنتون دولین، طراح رقص انگلیسی، الهام گرفته شده بود، که نسخه معروف خود را از آنچه که در مورد یاکوبسون نامیده می شد، خلق کرد: «نه بازسازی، بلکه یک فانتزی مبتنی بر مواد تاریخی و شهود طراح رقص. ”
گروه تئاتر مینیاتورهای رقص با اشتیاق کار می کند، در جزئیات پیچیده و در انتقال سبک دقیق است، جایی که تحسین اغلب با طنز همراه است. متأسفانه، نمی توانم همه آنها را فهرست کنم، اما پولینا زایتسوا و آندری سوروکین (Pas de deux)، آلنا گریونینا (تاگلیونی)، الکساندر کورشونوا (کاچوچا) و سوتلانا سوینکو (سوان)، دیمیتری سوبولف (وستریس) را ذکر می کنم. حالا باید منتظر اکران بعدی آثار جیکوبسون باشیم. از این گذشته ، کار استاد ، همانطور که مایا پلیتسکایا ، تحسین کننده بزرگ او گفت ، قطعاً باید دیده شود.
مایا کریلوا
راستی: