تیایلور سوئیفت در مورد عشق جدید مانند یک رویا می نویسد: بسیاری از بهترین آهنگ های او احساس را با آه های رضایت بخش و تداعی افسون افسانه ای بیان می کنند. اما برای بخش کوچک و آوازی از طرفداران او، اخبار شایعه رابطه واقعی این خواننده با یک نوازنده همکارش چیزی جز یک کابوس نبود.
از زمانی که گفته شد سوئیفت متی هیلی، رهبر گروه پاپ The 1975 را می بیند، این طرفداران دست به کار شده اند، سفارش های آلبوم آتی سوئیفت را لغو کرده اند، و بازتاب های طولانی در توییتر منتشر می کنند که حضور (یا عدم حضور آنها) در سوئیفت را توجیه می کند. تور فعلی و راه اندازی کمپین – #SpeakUpNow – به طور ضمنی از سوئیفت درخواست جدایی از هیلی. (سوئیفت به طور عمومی این رابطه را تایید نکرده است، اما هیلی در کنسرت های او دیده شده است و این زوج در هفته های اخیر چندین بار با هم عکس گرفته اند.)
هیلی از مدت ها قبل از اینکه او و سوئیفت با هم ارتباط برقرار کنند، یک چهره قطبی فرهنگی پاپ بوده است، با توجه به تمایل او به اظهار نظرهای نفرت انگیز یا خودپسندانه در مصاحبه ها. خشم طرفداران سوئیفت تا حد زیادی ناشی از حضور هیلی در ماه فوریه به عنوان مهمان در پادکستی است که دوستش کمدین آدام فریدلند میزبان آن بود. در این اپیزود، کلیپ هایی که طرفداران آن در شبکه های اجتماعی دست به دست می شوند، هیلی به همراه دو مجری برنامه، فریدلند و نیک مولن، خواننده رپ آمریکایی آیس اسپایس را به عنوان یک “اینویت اسپایس گرل” و “بانوی چاق چینی” توصیف می کنند. پس از آن، مجریان برنامه به برداشت لهجه های چینی و هاوایی می پردازند. (شایان ذکر است که بسیاری از طرفداران به اشتباه بسیاری از نظرات مجریان مشترک را به Healy نسبت می دهند.)
هیلی بعداً بابت شوخی همراه با مجریان برنامه عذرخواهی کرد. طرفداران همچنین نسبت به نمایشی در ژانویه که طی آن هیلی در حالی که آهنگ “متشکرم کانیه، خیلی باحال” را می خواند، یک سلام نازی انجام داد، که ظاهراً به ستایش کانیه وست از هیتلر اشاره داشت، خشمگین شدند. جیا تولنتینو، نویسنده، در مقالهای اخیراً برای نیویورکر، هیلی را چنین توصیف کرد که «دیگر روی پروژه درستی عمومی سرمایهگذاری نمیکند».
در نامه #SpeakUpNow، که توسط تعدادی از طرفداران سوئیفت منتشر شد و تعداد انگشت شماری از رسانه های خبری اصلی در مورد آن گزارش شدند، نویسندگان از سویفت می خواهند که «درباره تأثیر رفتار خود و همکارانتان تأمل کند»، «از فراگیر بودن دفاع کنید، جشن بگیرید. تنوع، و ترویج همدلی و تفاهم»، و «به طور فعال در این فرآیند تحول فردی و اجتماعی شرکت کنید». اگرچه هرگز به صراحت بیان نشده است، اما پیام نامه واضح است: تیلور سوئیفت باید متی را کنار بگذارد. هیلی به نام عدالت نژادی.
اگر به شدت و سیاست های stan توییتر آشنا نیستید – “stan” یک زبان اینترنتی برای طرفداران است، از طریق آهنگ امینم از سال 2000 – این احتمالاً بهعنوان تجاوز گسترده و غیرقابل درک خوانده میشود: نمونهای از افرادی که به شیوهای عجیب پدرانه و مالکانه نسبت به ستارهای که ظاهراً دوستش دارند، رفتار میکنند. اگر شما انجام دادن Stan Twitter را با هر قاعدهای دنبال کنید، میدانید که این رفتار اکنون طبق معمول برای تجارت انجام میشود. پویایی ستاره/طرفدار در سالهای اخیر تقریباً معکوس شده است: بسیاری از نوازندگان اکنون نشانههای خود را از رسانههای اجتماعی میگیرند. تا حدودی، زیرپا گذاشتن پایه اصلی شما یک ضرورت کار است – حتی همه جاگیرترین ستارهها دیگر نمیتوانند تصور کنند که مخاطبانی دارند که وقتی میخواهند چیزی جدید منتشر کنند، توجهشان به جای دیگری معطوف نشود.
طرفداران به طور فزاینده ای انتظار دارند که خواسته های آنها به طور مداوم برآورده شود، و زمانی که هنر یا هنرمند با ایده آنها در مورد چگونگی پیشرفت شغلی یک نفر مطابقت نداشته باشد، به شدت تلافی می کنند. برقراری روابط پلیسی با نوازندگان گام طبیعی بعدی برای طرفداران جوانی است که با این انتظار بزرگ شده اند که ستاره ها باید سیاست خوبی داشته باشند و روابط فرااجتماعی آنها با هنرمندان در طول سال های همه گیر، زمانی که مشارکت هنرمندان در پلتفرم هایی مانند TikTok قطع شد، تقویت شد. به بیش از حد.
سوئیفت نشانههای خاصی را از طرفداران خود میگیرد – همین هفته گذشته او یک نسخه طولانی منتشر کرد نسخه ای از همکاری لانا دل ری مطابق میل طرفدارانش. بنابراین، نامه #SpeakUpNow، برای نوع خاصی از افراد، احتمالاً یک تعامل کاملاً عادی با یک سلبریتی به نظر می رسد – علیرغم اینکه دقیقاً از نوع رفتار سرزده و قضاوت آمیز است که بسیاری از طرفداران ادعا می کنند از ستاره های مورد علاقه خود دفاع می کنند. نه سوئیفت و نه هیلی در مورد این نامه اظهار نظری نکرده اند.
از طریق پذیرش: می توانم با نحوه واکنش بسیاری از طرفداران به رابطه ستاره ها ارتباط برقرار کنم. من قبلا بودم که نوعی طرفدار، فکر می کند که وفاداری شدید به هنر یک نفر باید به سطحی از ورودی در زندگی روزمره آنها تبدیل شود. در سال 2018، زمانی که 20 ساله بودم، یک قطعه نظری نوشتم که در آن از رابطه گریمز موسیقیدان با ایلان ماسک انتقاد کرد و استدلال کرد که این رابطه مستقیماً با تمایلات سیاسی او مخالف است. در آن زمان، کاری که گریمز انجام داده بود واقعاً شبیه یک خیانت بود. فکر میکردم که روابط و سیاست باید مانند تکههای پازل به خوبی در کنار هم قرار گیرند، تصور اشتباهی که میخواهم به سنم نسبت دهم.
بنابراین من برخی از طرفداران را به خاطر داشتن چنین جهان بینی سرزنش نمی کنم: بسیاری از افرادی که ساعت ها به صورت آنلاین در مورد هنرمندان مورد علاقه خود پست می گذارند، بسیار جوان هستند – جوان تر از آنچه شما انتظار دارید. اما من همچنین مطمئن هستم که بسیاری از مردم در این مرحله باید بهتر بدانند که یک ستاره پاپ چه کسی را برای قرار ملاقات انتخاب میکند تا خواستهها – یا تهدیدها را مطرح کنند. در حالی که موسیقی سوئیفت ممکن است تجارت طرفداران باشد، زندگی او باید مال خودش بماند.
-
Shaad D’Souza یک روزنامه نگار مستقل فرهنگی است
-
آیا نظری در مورد موضوعات مطرح شده در این مقاله دارید؟ اگر مایلید تا حداکثر 300 کلمه پاسخی را از طریق ایمیل ارسال کنید تا برای انتشار در بخش نامه های ما در نظر گرفته شود، لطفا اینجا را کلیک کنید.