“طراحی صحنه تماشایی بود”
من در طول این سالها به اندازه کافی خوش شانس بودم که هفت بار در کنسرت های بیانسه شرکت کردم. تماشاگران در این یکی واقعاً به موضوع رنسانس پرداختند، و در طیفی از سبکها از دیسکو گرفته تا فرهنگ توپ LGBTQ+ لباس پوشیدند. بیانسه به مدت دو ساعت و نیم اجرا کرد و تقریباً تمام آهنگ های آخرین آلبوم را به همراه برخی از آهنگ های قبلی خود به عنوان یک میکس بزرگ دی جی اجرا کرد.
طراحی صحنه بسیار دیدنی بود و شامل بازوهای رباتیک، یک اسب 50 فوتی، یک تانک آینه ای و یک توپ دیسکوی عظیم بود. و بیایید اسب دیگر – از جلد آلبوم او – Reneigh را فراموش نکنیم! چیزی که من بیش از همه دوست داشتم این بود که چگونه کنسرت به فرهنگ دگرباشان سیاهپوستان، با اشاره به فرهنگ سالن رقص و تأثیرات موسیقی آلبوم ادای احترام کرد. مشخص بود که فکر و دقت زیادی در تمام جنبه های نمایش انجام شده است. من به شدت توصیه می کنم اگر فرصت دارید در آخرین تور بیانسه شرکت کنید: جشن موسیقی، فرهنگ و خلاقیت. آنتون ویلتشایر، 27 ساله، لندن – در 29 و 30 مه در لندن شرکت کرد
“هیچ وقت فکر نمی کردم او مرا در گریه کند”
رفتن به این کنسرت باعث شد متوجه شوم که چقدر سعی کرده ام از طرفداران بیانسه سرپوش بگذارم. از آنجایی که یک سال از او کوچکتر هستم، از زمانی که برای اولین بار موزیک ویدیوی نه، نه، نه را در MTV در سال 1998 تماشا کردم، او را دنبال کردم. اطلاعات تصادفی زیادی در مورد آن زن و خانواده اش جمع آوری کرده ام که می توانم یک دور یا را شکست دهم. دو نفر از مستربین. به اندازه کافی خوش شانس بودم که از طرف یکی از دوستانم در استکهلم، بلیط رنسانس برای تولد 40 سالگی ام به من داده شد. من همیشه تصور میکردم که هرگز نمیتوانم یک بلیط بخرم یا عجله برای خرید آنها را شکست نمیدهم. من با گروهی از طرفداران خودفروخته رفتم. ما بیشتر زمان قبل از نمایش خود را صرف بحث در مورد چگونگی نزدیک شدن او به مجموعه ست لیست، آنچه می خواستیم بشنویم، و اینکه آیا او فقط کل آلبوم را پخش خواهد کرد، صرف بحث کردیم. هرگز حدس نمی زدم که بخش آغازین آهنگ های آهسته تر و کلاسیک او در حالی که روی پیانو نشسته است، من را در گریه کند. سپس او آن را تغییر داد و اساساً دو ساعت و نیم آهنگ با انرژی بالاتری اجرا کرد که احساس میکردم برای من انتخاب شده است. آنقدر هیجان زده بودم که خانمی که پشت سرم بود، مودبانه به من گفت که احساس می کرد به جای رقصیدن در محل نشسته باید بلیط ایستاده می گرفتم. ویرجینی، 40 ساله، کنت – در شب افتتاحیه 10 می در استکهلم شرکت کرد
“برای پردازش آن به 24 ساعت نیاز داشتم”
من کنسرت OTR II جی زی و بیانسه را در سال 2018 دیدم و میدانستم که این کنسرت را نباید از دست داد – بهخصوص بعد از اینکه در طول همهگیری از کنسرتها گرسنه بودم. دوستان از اسلو و هلسینکی پرواز کردند تا به من و همسرم بپیوندند. ما دید خوبی به صحنه داشتیم. ما در کنار گروهی از شهر نیویورک ایستادیم که از اینکه سوئدی ها چقدر محتاط هستند متعجب شده بودند. با گپ زدن با آنها پس از کنسرت، آنها اعلام کردند که باید دوباره آن را با “مردم خود” ببینند. من به نوعی درک می کنم – شما هرگز با جمعیت سوئدی یک آواز بزرگ دریافت نمی کنید، و مردم معمولاً از فریاد زدن زیاد اجتناب می کنند تا مزاحم دیگران نشوند. همه اینها بخشی از قرارداد اجتماعی در این بخش هاست. در حالی که حساسیت های سوئدی ممکن است تا حدی واکنش را توضیح دهد، من فکر می کنم مردم اساسا حیرت زده شدند. احساس می کردم برای پردازش آن به 24 ساعت نیاز دارم. تصاویر الهام بخش بود. آنقدر اتفاق افتاده بود که نمی دانستی کجا را نگاه کنی. به گروه و رقصندگان، نه به گروه و تکنسینها، احترام گذاشت. او با این تور امتیاز را بالا نبرده است – او آن را محو کرده است. هنرمندان عرصه بزرگ واقعاً اگر قصد مقایسه دارند، باید قدم بردارند. دیوید، 46 ساله، استکهلم – در 11 مه در استکهلم شرکت کرد
“درخشش تا جایی که چشم می تواند ببیند”
در یک بعد از ظهر چهارشنبه در خیابان های کاردیف، زرق و برق، برق و کلاه های کابوی تا آنجا که چشم کار می کرد وجود داشت. این یک هجوم سورئال و زیبا از عشق به ملکه بی بود. من و دوستانم از طرفداران Beyonce و Destiny’s Child قدیمی هستیم، و اگرچه در ماه های منتهی به کنسرت در لیست های پخش بیانسه غوطه ور بودم، مطمئن نبودم چه انتظاری داشته باشم. آنچه او تحویل داد ذهن ما را متحیر کرد. صدای او، اجرای پرشور، لباس. ناگفته نماند تانک نقرهای، توپ پر زرق و برق غولپیکری که بر فراز جمعیت پرواز میکند و اسبهای مختلف که باعث میشود جمعیت کاردیف از ترس نفس بکشند. شنیدن آهنگهای رنسانس بدون ایستادن روی صندلیهایمان غیرممکن بود. این واقعیت که ما فقط روز بعد متوجه شدیم که نمای بلند و کناری ما از صحنه به ما اجازه نداده است که صفحه بزرگ را ببینیم و جزئیات بصری و نورها را درک کنیم، گواهی بر صدای بیانسه و انرژی است. از نمایش قبل از کنسرت، من و دوستانم در مورد طرفدارانی شنیده بودیم که برای چندین نمایش بلیت داشتند و فکر میکردم که احتمالاً خیلی زیاد است. بعد از کنسرت، آرزو کردم که ما هم همین کار را می کردیم. لیزا دیویس، 41 ساله، پبوورث – در 17 مه در کاردیف شرکت کرد
او یک مجری شگفت انگیز است، اگرچه باران کمی او را تحت تأثیر قرار داد.
بیانسه یک مجری شگفت انگیز است، اگرچه باران در ابتدا کمی او را تحت تأثیر قرار داد. متوجه شدم در جایی که پشت محوطه ایستاده نشستیم، بین ما و اکشن فاصله خالی بود. اما بخش ما به همین صورت بود. چند آهنگ بزرگ از دست رفته بود – که با توجه به کاتالوگ او قابل درک است – و مدت زمان تغییر لباس، هر بار که به آهنگهای مختلف میرسیدیم، فضا را به هم میزد. با این حال، او یک خواننده درخشان است – اکنون در آن بخش به اندازه سه بار قبلی که او را دیدهام خوب است. هالی، 30 ساله، منچستر – در 20 مه در ادینبورگ شرکت کرد
بیانسه مانند الهه اثیری بود که در فضا و زمان سفر کرده بود.
وقتی چراغ ها خاموش شد قلبم شروع به تپیدن کرد و وقتی او روی صحنه ظاهر شد اشک ریختم. این نمایش یک نمایش بلندپروازانه و نفس گیر بود که از مجلل و شادی بیرون می زد. بیانسه مانند یک الهه اثیری بود که در فضا و زمان سفر کرده بود. همانقدر که او متین و حرفهای است، چیزی که پیش آمد این بود که چقدر سرگرم میکرد. ست لیست انباشته او ما را مجبور به رقصیدن در تمام طول مسیر کرد. لحظه مورد علاقه من، معرفی رنسانس بود. این درست پس از اولین اقدام (خواندن تصنیف در لباس مجلسی)، زمانی که او به عنوان یک ربات آینده نگر به صحنه بازمی گردد، اتفاق می افتد. این ماهیت بیانسه را به تصویر می کشد: همیشه هنر او را به سطح بعدی می برد. آنقدر لذت بردم که دیشب دوباره به لندن رفتم. من همچنین در یکی از نمایش های او در ورشو در پایان ژوئن شرکت می کنم. چند بار می توانید رنسانس را ببینید؟ محدودیت وجود ندارد! آش دسوزا، 26 ساله، لندن – شرکت کرد در 17 می در کاردیف