صدای کلاسیک در جشنواره X وادیم رپین با اجرای جهانی کنسرتو میخائیل پلتنف تکمیل شد.
تیم جشنواره کنونی هنر ترانس سیبری X وظیفه دشواری خاصی داشت: برگزاری تعطیلات نه فقط یک نخبه، بلکه یک سالگرد، در یک محیط بین المللی که برای هنر چندان مساعد نیست. و آنها با آن کنار آمدند – هم از نظر پری ستاره ای برنامه ها و هم از نظر سطح اکتشافات هنری انجام شده روی آنها.
اجازه دهید یادآوری کنم که دهه ترانس سیبری بیش از 250 ملاقات هنرمندان با مردم نووسیبیرسک، کراسنویارسک، اومسک، بارنائول و سایر شهرها است.
اینها 29 نمایش اول، از جمله 16 نمایش جهانی هستند: تنها آهنگی که به ویژه برای بنیانگذار و مدیر هنری جشنواره، وادیم رپین نوشته شده است، “گفت و گو: من و تو” اثر افسانه ای سوفیا گوبایدولینا …
اختتامیه دهمین جشنواره ترانس سیبری در نووسیبیرسک و هدیه ای برای مادر
اکنون درباره پری ستاره ای: پیانیست ها وادیم رودنکو و اکاترینا مچتینا، الکساندر کنیازف، نوازنده ویولن سل، وادیم آیلنکریگ نوازنده شیپور، یوگنی میرونوف، داریا موروز بازیگران … سوتلانا زاخارووا، پریمای بالرین تئاتر بولشوی با اجرای باله خود “Modanse, Vladimiroscosva” – این تنها بخش کوچکی از نامهای معروف است که برنامههای جاری از 8 مارس تا 6 آوریل را به خود اختصاص داده است.
بله، ما استاد فرانسوی چارلز دوتوآ، یکی از مراجعین ترانس سیبری گذشته را، این بار در غرفه رهبر ارکستر ندیدیم – اما یکی دیگر از علاقه مندان به تعطیلات سیبری، استاد استونیایی آندرس موستونن، وارد شد.
استونی همکاری خود را با آندرس موستونن متوقف می کند
آیا دیدار با نماینده مدرسه رهبری منحصر به فرد ونزوئلا، شاگرد خوزه آنتونیو آبرو و گوستاوو دودامل (و همان دوتوا) مانوئل گومز لوپز، جالب نیست؟ ناگفته نماند همکاران داخلی آنها یوری بشمت، الکساندر و ایوان رودین، سرگئی اسکریپکا، ولادیمیر لاندو…
البته رهبر همیشگی جشنواره، وادیم رپین، ویولونیست مشهور جهان، در اکثر برنامه ها اجرا داشت. که علاوه بر تعداد زیادی کلاسیک، دو اجرا را نیز اجرا کرد: روسی – کنسرتو ویولن پولاد بلبل اوغلو و جهانی – کنسرتو ویولن و ارکستر اثر میخائیل پلتنف.
من برای اولین نمایش اپوس آهنگساز مشهور آذربایجانی وقت نداشتم، اگرچه با شور و شوقی که همکارانم که زودتر به نووسیبیرسک رسیده بودند، “در آتش خشمگین و خشمگین” را خواندند، متوجه شدم که آهنگ ها آشنا هستند و نشاط آور اما من کنسرتو پلتنف را گوش دادم و این اجرا را یک اتفاق می دانم.
زندگی موسیقایی با نیرویی چشمگیر می جوشد
میخائیل پلتنف به عنوان یک آهنگساز، کمتر به عنوان یک پیانیست فوق العاده و رهبر ارکستر زاهد شناخته می شود. صادقانه بگویم، در برابر پسزمینه موفقیتهای اجرایی میخائیل واسیلیویچ، آزمایشهای نویسندگی او گاهی اوقات با نقدهای شکآمیز (از جمله من) مواجه میشد.
اما این بار شک و تردید اولین انگیزه ساده و غم انگیز ویولن را خاموش کرد و تمام پیشرفت های بعدی یک اثر بزرگ سه موومان کوچکترین دلیلی برای آن ارائه نکرد. بله، در اینجا چیزهای زیادی وجود دارد، صحبت کردن به زبان پوشکین، “یادآور گذشته”.
از جمله آن شروع بسیار غم انگیز، که به وضوح بازتاب های غم انگیز اولین کنسرتو ویولن شوستاکوویچ را بازتاب می دهد. یا «آهنگهای» هورن فرانسوی که آهنگهای بندگی کیفری و تبعید را به ذهن متبادر کرد، که اساس سمفونی یازدهم دیمیتری دمیتریویچ را تشکیل داد. یا ریتم تشییع جنازه از آخرین اثر سمفونیست بزرگ – سونات آلتو، به نوبه خود از “مهتاب” بتهوون وام گرفته شده است …
جایی برای کنایه از موسورگسکی (آنطور که به نظر می رسید – به ترانه ها و رقص های مرگ او) ، به چایکوفسکی – همانطور که می دانید آهنگساز-نوازنده مورد علاقه پلتنف: اینجا من خطوط مبهم و مخدوش قسمت های نبرد 1812 را شنیدم. اورتور …
به علاوه، طنز غم انگیز پلتنفسکایای تکرار نشدنی – یک “تلفن همراه” که به طور دوره ای مستقیماً در ارکستر زنگ می زند (این چیست، یک زیلوفون؟) یا یک راهپیمایی ناجور که “در درزها” پخش می شود و به … تنظیم ارکستر تبدیل می شود: گویی نوازندگان در تلاشند راهی برای خروج از بن بستی که در آن این انگیزه های عمداً بدوی آورده اند، بیابند.
با این حال، در کل، من را به یاد اثر کاملاً غیر روسی مسخ ریچارد اشتراوس میاندازد که در پایان جنگ جهانی دوم بر اساس نقل قولهایی از مشهورترین مضامین بتهوون (مضمون سرنوشت از سمفونی پنجم و راهپیمایی خاکسپاری از سوم) و، همانطور که معمولاً باور می شود، بیان افکار آهنگساز درباره سرنوشت فرهنگ آلمان در نقطه عطفی در تاریخ است.
به هر شکلی، موسیقی پلتنف، و شیوه ای که وادیم رپین و ارکستر ملی روسیه، که مخصوصاً تحت رهبری رهبر ارکستر ایتالیایی الساندرو کاداریو به نووسیبیرسک وارد شدند، آن را استادانه ارائه کردند، به نظر من بیانیه مهمی در مورد موضوعات بود. تاریخ و مدرنیته
خوب، من نمی توانم از کنسرت دیگری از این بررسی به شما بگویم: البته در 1 آوریل، در روز 150 سالگی سرگئی واسیلیویچ راخمانینوف، موسیقی او در فیلارمونیک نووسیبیرسک پخش شد.
اگرچه اعتراف می کنم – در ماه های اخیر بیش از یک بار این فکر مطرح شده است: آیا آنها ما را در تب جشن با سرگئی واسیلیویچ بیش از حد تغذیه نمی کنند؟ مهم نیست چقدر بزرگ است …
1 آوریل – تولد سرگئی راخمانینوف
آنها بیش از حد غذا نمی دادند. به طور دقیق تر، این: اگر یک استاد واقعی بازی کند، که نه تنها زیبایی موسیقی راخمانینوف، بلکه معنای اخلاقی عظیمی را که در آن نهفته است، منتقل می کند، پس نمی توان بیش از حد از آن تغذیه کرد.
در اینجا به سختی می توانید دقیق تر از پیانیست فوق العاده Ekaterina Mechetina در مصاحبه اخیر با Trud بگویید:
«بالاخره، این رسالت قدیس است – درد کشور را به دوش بکشد و آن را در بوته روحش ذوب کند تا همه دنیا آن را احساس کنند. وقتی به راخمانینوف گوش میدهم، میفهمم که آنها نه تنها موسیقی شگفتانگیز زیبا و اصیل را برای من مینوازند، بلکه به من میآموزند که یک شخص باشم …
او البته هنرمندی با اهمیت جهانی است. اما آهنگساز روسی است و به ما می گوید ما کی هستیم. این را با تمام اطاعتی که زندگی به او داده است آشکار می کند: وطن خود را از دست بدهد، اما با رنج کامل از عدم امکان اتحاد، آن را برای همیشه در قلب خود نگه دارد.
گردآورندگان و اجراکنندگان برنامه سالگرد کنونی – مدیر هنری و رهبر ارکستر سمفونیک آکادمیک دولتی نووسیبیرسک دیمیتریس بوتینیس (که اخیراً جایگزین توماس ساندرلینگ که به خارج از کشور رفته بود) و پیانیست روسی-سوئیسی کنستانتین لیفشیتز به نظر می رسید این سخنان آنها را شنیده باشند. همکار.
دیمیتریس بوتینیس رهبری ارکستر سمفونیک آکادمیک نووسیبیرسک را بر عهده دارد
در قسمت اول کنسرتو سوم را اجرا کردند که اوج کار دوره روسی راخمانینف بود. بله، با چنان شور و شوقی که متوجه نشدم این 45 دقیقه چگونه گذشت، آنقدر از موجی از احساسات و امیدهای جوان اشباع شد.
کل قسمت دوم توسط آخرین موسیقی “آمریکایی” سرگئی واسیلیویچ – رقص های سمفونیک اشغال شد: یک نتیجه غم انگیز زندگی، پیش بینی سخت ترین آزمایش ها برای خود، جهان، روسیه. ترکیبی شگفت انگیز از دو شاهکار!
اما حتی در اینجا، راخمانینف، که نمیتواند از شر وسواسی که در تمام زندگی او وجود داشت خلاص شود – سرود قرون وسطایی کاتولیک درباره پایان جهان Dies irae – سعی میکند ملودی عشق را از این انگیزه غمانگیز “بیرون بکشد”. و او موفق می شود – برای چند ثانیه در فینال، قبل از اینکه سرنوشت پایان نهایی خود را بگذارد. یک درس شگفت انگیز در شجاعت. بسیار مورد نیاز همه ما، به خصوص امروز.
کنستانتین لیفشیتس: “مهمترین چیز برای من این است که در یک روند زنده باشم”
PS در 9 آوریل، در ادامه برنامه X Trans-Siberian در مسکو، وادیم رپین و ارکستر سمفونیک آکادمیک نووسیبیرسک به رهبری دیمیتریس بوتینیس، اولین کنسرتو ویولن میخائیل پلتنف را در مسکو ارائه خواهند کرد.
سرگئی بریوکوف، ترود
راستی: