آلن براکس، نویسنده، گیتار، تولید
سه خاطره متمایز از شنیدن این آهنگ دارم. درست بعد از اینکه آهنگ را تمام کردیم، در استودیو روی بوم باکس به آن گوش دادیم. صدا واقعا ضعیف بود بار دوم، در یک باشگاه در پاریس بودم. صدا واقعا بلند بود و واکنش جمعیت این بود: “این چیه؟” فکر می کردم در تولید زیاده روی کرده ایم، اما در عرض یک دقیقه همه در حال رقصیدن بودند. سپس آهنگ را در یک سوپرمارکت، از طریق بلندگوهای کوچک شنیدم و تا آن لحظه همه آن را می دانستند.
صحنههای تکنو و هاوس در فرانسه کوچک بودند، اما مهمانیهایی در حومه پاریس و گاهی اوقات کلوپهایی در شهر برگزار میشد. خیلی بیرون می رفتم: چهارشنبه، پنجشنبه، جمعه و شنبه. من رشته تاریخم را رها کرده بودم، چون در ساخت موسیقی بسیار جدی بودم. یک سال به خودم فرصت دادم. من تعدادی تجهیزات خریدم و بعداً چند دمو برای آنها پخش کردم [Daft Punk’s] توماس بنگلتر او موافقت کرد که سرگیجه، اولین تک آهنگ من را در لیبل خود Roulé منتشر کند. او یک ریمیکس برای B-side انجام داد و همه چیز اینگونه شروع شد.
در قوت آن، از من برای اجرا در کلاب رکس در پاریس دعوت شدم. از توماس خواستم کیبورد بزند و بنجامین دایموند را که از دوران مدرسه می شناختم بخواند. ما به دنبال یک آهنگ جدید بودیم، به دنبال چیزهایی برای نمونه بودیم. بنیامین Fate، آهنگ چاکا خان را گذاشت و تمام. ما می دانستیم که چیزی دارد، بنابراین از آن نمونه گرفتیم و در حین پخش زنده آن را پخش کردیم. پس از آن، تصمیم گرفتیم که یک آلبوم ضبط کنیم و یک هفته را در استودیو توماس با هم همکاری کنیم.
او در بهار سال 1998 آهنگ را نزد برخی از دی جی ها در میامی برد و همه آن را دوست داشتند. تا تابستان، تنها شش ماه پس از نگارش، در سراسر جهان منتشر شد. ما فقط یک برنامه زنده را اجرا کردیم، این تک آهنگ را منتشر کردیم – و هرگز آلبومی تولید نکردیم. هر سه ما از این موضوع راضی هستیم. این به آن جادوی بیشتری می بخشد، که احتمالاً همان چیزی است که باعث موفقیت آهنگ شده است. خودشه. آنجاست. این است فقط موسیقی هیچ چیز دیگر.
Music Sounds Better With You تنها دومین انتشار من بود. هنوز بخشی از زندگی من است و به آن افتخار می کنم. شاید چهار بار در سال کسی با شما تماس بگیرد و در مورد آن سوال بپرسد. من هفته گذشته در یک باشگاه بودم و دی جی آن را گذاشت. هنوز صداش خوب بود و این بار همه از اول رقصیدند.
بنجامین دایموند، نویسنده، خواننده
ما با اشعار شروع کردیم – و چیزهای زیادی داشتیم. در ابتدا ابیات و ابیات وجود داشت، اما در نهایت فکر می کنم فقط چهار جمله در کل آهنگ وجود دارد. در آن زمان من در یک گروه پانک بودم. وقتی بچه ها متوجه شدند که من با توماس و آلن کار می کنم، من را اخراج کردند. آنها گفتند: «به سراغ دوستان تکنوکار خود بروید. “ما تو را نمی خواهیم.” ناامید شدم ولی خوب بود من با موفقیت Stardust انتقامم را گرفتم.
وقتی برای اولین بار ویرایش را با آوازم شنیدم، آن را دوست نداشتم. میخواستم دوباره انجامش بدم توماس و آلن فکر کردند که من دیوانه هستم و گفتند هیچ راهی وجود ندارد که این کار را بهتر انجام دهم. وقتی پول شروع شد، برای استودیویم گیتار و کیبورد خریدم – و ضبط. من ۲۵ سال است که فروشنده وینیل هستم و مغازهای بود که دوستش داشتم، صفحههای بسیار باحال و گرانقیمتی در پشتش داشت. بنابراین من رفتم و خواستم هر رکوردی را که به مدت 10 سال به دنبالش بودم ببینم. “من همه آنها را خواهم گرفت!” گفتم. احساس درخشانی بود.
کارگردانی این ویدئو بر عهده میشل گوندری است که توماس او را میشناخت. ما به نوعی در لباس مبدل بودیم: آلن و توماس ماسک زده بودند و من نقره ای شده بودم. ما آن را در تابستان در لس آنجلس فیلمبرداری کردیم و آنقدر گرم بود، آرایشگر مجبور شد مدام برگردد، زیرا رنگ با تمام عرق از من میریخت. این اولین باری بود که سرم را تراشیدم و از آن زمان تا به حال آن را همینطور نگه داشته ام.
وقتی با دوست دخترم در ایتالیا بودم، متوجه شدم که آهنگ در حال پخش شدن است. ما در ساحل بودیم و ناگهان شنیدم. “لعنتی!” گفتم. “یکی آهنگ ما را در رادیو پخش می کند.” خیلی زود همه جا را فرا گرفت. در یک نقطه، همه چیز بیش از حد احساس شد. من موفقیت می خواستم، اما این چیز دیگری بود. انگار همه نگاه ها به ما بود.
من می خواستم با Stardust ادامه دهم. ما در واقع سعی کردیم چند دمو ضبط کنیم، اما توماس یک نیمه از Daft Punk بود و آنها واقعاً شروع به شروع به کار کردند. چه می توانم بگویم؟ او با دفت پانک اوکی کرد!