چگونه توانستید در 87 سالگی اینقدر خارق العاده به نظر برسید؟ من هنوز 60 ساله نشده ام و خشن به نظر می رسم. روماد
من این روزها به سختی فکر می کنم کلمه فوق العاده برای من است، اما من زمان زیادی را در خارج از خانه گذرانده ام و تمام عمرم عسل خورده ام.
موسیقی محلی قبلاً یک ابزار سیاسی قوی بود. آیا هنوز هم این قدرت را دارد؟ جاناتان کنت
ابزار سیاسی قدرتمند؟ من می گویم “آرس من”، اگر شما مهم نیست. برای من، پیت سیگر که بانجوی خونین خود را کوبیده و تماشاگران را تشویق میکند که به گروه کر We Shall Overcome بپیوندند، به نظر نمیرسید که هیچ هدفی را پیش ببرد. این فقط باعث شد مردم احساس کنند که در چیزی شرکت می کنند. Masters of War اثر باب دیلن عالی است، اما من به افرادی که ترانههای اعتراضی مینوشتند اعتماد نداشتم، زیرا کسانی که میشناختم، رک و پوست کنده، افراد خوبی نبودند.
در بیوگرافی خود، All in the Downs، شما به انزجار خود از یوان مک کول اشاره کردید، هم به دلیل پیشرفت های ناخواسته او و هم به دلیل بداخلاقی خودسرانه او در مورد روش “معتبر” برای خواندن موسیقی محلی. جدای از آن، آیا نسبت به سیاست مک کول، که موسیقی محلی، مسلماً یک ژانر اساساً طبقه کارگر است، همدردی دارید؟ اتولیوتارد
البته این موسیقی طبقه کارگر است، زیرا مردم مجبور بودند برای یافتن کار از کشور به آسیاب ها بروند و هنوز فقیر بودند. اما اوان واقعاً یک قلدر بود. اگر رعایت نمی کردی، از گروه او بیرون رانده می شدی. یک صندلی را دور میچرخاند، روی آن میچرخد، دستش را پشت گوشش میگذارد تا «صدای خودم را بشنود» و آواز میخواند. فقط باعث خنده ام شد او ترانه سرای خوبی بود، اما حتی به عنوان یک زن جوان می توانستم ببینم که او بسیار پرمدعا بود.
در سفر ضبط مهم خود به ایالت های جنوبی ایالات متحده با آلن لومکس در سال 1959، با سنت های غنی موسیقی معنوی، بلوز و موسیقی محلی مواجه شدید. آیا این روی کار شما تأثیر گذاشته است؟ weltschmultz
فقط تا آنجا که من متوجه شدم که چه گنجینه های مطلقی پیدا می کنیم و چقدر مهم است که این موسیقی ضبط شود در حالی که مردم آن را به طور طبیعی می خوانند، قبل از اینکه توسط موسیقی تجاری محو شود. آن سفر برای زن جوانی که از بریتانیا خارج نشده بود، اتفاق خارقالعادهای بود. من شادترین خاطرات را دارم – به جز زمانی که توسط عنکبوت گزیده شدم! یک خانم به ما گفت که از مارهای باپتیست بازدید کنیم و گفت: “آنها گاهی آنها را گاز می گیرند.” پرسیدم: «چی؟ مارها را نیش می زنند و می کشند؟» و گفت: «خداوندا نه عزیزم، مارها نیش می زنند و می کشند!»
آیا موسیقی فولکلور لزوماً موسیقی رویایی است؟ جنسیت زده
من هرگز این کلمه را در آن قرار نمی دهم. رویایی تقریباً مذهبی به نظر می رسد. به نظر من موسیقی محلی بسیار قابل دسترس است. برای هر موقعیتی آهنگ هایی وجود دارد: شادی، دلشکستگی، جنگ، آب و هوا، خیلی چیزها! اگر مردم موسیقی فولکلور را دوست نداشته باشند، چیزی واقعی را نشنیده اند. برخی از آهنگ ها برای قرن ها دوام داشته اند و هنوز هم حرف هایی برای گفتن دارند.
آیا متوجه شده اید که صدای آواز با سرعتی مشابه بدن پیر می شود؟ جنسیت زده
من مطمئن هستم که این موضوع در مورد خواننده های آموزش ندیده نیز صادق است. خوانندگان آموزش دیده می توانند یک استاندارد را در طول زندگی حفظ کنند، اما من نمی توانم خوانندگان آموزش دیده را تحمل کنم که آوازهای محلی بخوانند. آنها بیش از حد مراقب هستند و آن را از دست می دهند، مثل من اگر نسون دورما را بخوانم. در یک لحظه کاملا صدایم را از دست دادم. من در تئاتر ملی کار می کردم [in the late 70s] با شوهر وقتم و او اول عاشق یکی شد، بعد یکی دیگر، بازیگر بود، بعد من را ترک کرد. یکی از آنها با جامپرش در حالی که من آواز می خواندم درست جلوی من می ایستاد که آنقدر اعتماد به نفسم را تضعیف می کرد که در نهایت چیزی از دهانم بیرون نمی آمد. 38 سال نتوانستم بخوانم. سپس یک روز دوباره برگشت، بنابراین هفت سال پیش ما آلبوم Lodestar را ساختیم. واقعاً شگفت انگیز است که آن را پس گرفتم.
روی جلد داخلی آلبوم سال 1969 شما Anthems in Eden عکسی از شما وجود دارد، دالی [Collins, Shirley’s late sister/collaborator] و یک “مرد بز” عجیب. این یک حس بت پرستی و مرد حصیری به آن دارد. در خطر از دست دادن جذابیت عرفانی، داستان پشت آن چیست؟ juhamakinen
این یک قوچ شاخدار است که توسط مایک کلیفتون، مجسمه ساز باهوشی ساخته شده است که سرامیک جلد جلویی را نیز انجام داده است، تصویری از دالی و شوهرش برهنه در باغ عدن، با یک مار! ما در چند کنسرت از قوچ استفاده کردیم. این یک نشان است، مانند هنگ ها، اما بسیار خوش خیم بود. من هرگز آن را به مرد حصیری وصل نکردم. من یک بار آن فیلم را دیدم و به نظرم احمقانه بود.
من آلبوم 1971 No Roses را شاهکار مطلق فولک راک انگلیسی می دانم. چه خاطراتی از ساختش دارید؟ aliceinlimbo
متشکرم. من خودم آلبوم را دوست دارم. خاطرات بسیار شاد ما با نوازندگان گروه رقص آلبیون در استودیوی کوچکی در چلسی بودیم که قبلاً یک کارخانه لبنیات بود، اما از افرادی دعوت میکردیم که سازهای عجیب و غریب مینواختند، زیرا از آنها کم استفاده میشد. واترسون ها آمدند و آواز خواندند. ریچارد تامپسون روی آن بازی کرد. من اجرای ریچارد را چند سال پیش در Bexhill دیدم. دیدنش فوق العاده بود
من از خواندن در مورد موسیقی و نوازندگانی که شما دوست ندارید لذت بردم – اودتا، ون موریسون (شما ظاهراً یک بار از تمایل او به تکرار در یک کباب یکشنبه شکایت کردید) و جاز که باعث می شود به این فکر کنم که از چه موسیقی لذت می بریم تعجب می کنیم؟ lwarne01
من عاشق قدرت و زیبایی موسیقی رنسانس ایتالیا هستم. موسیقی Cajun، موسیقی اولیه انگلیسی – موسیقی Tudor! من نمیتوانم شومان یا شوبرت را تحمل کنم، و یکبار یک بعدازظهر کامل را با کسی گذراندم که متقاعد شده بود که باید آنها را دوست داشته باشم و دو آلبوم کامل به ارزش آهنگ احمقانه برایم پخش کرد. در پایان آن من خیلی عصبانی بودم، اما او موسیقی محلی را هم دوست نداشت، بنابراین فکر نمی کنم او را دوباره ببینم.
کدام خواننده در طول دوران حرفه ای شما بیش از همه نادیده گرفته شده است؟ کراکسلی هورنت
Alasdair Roberts خواننده مورد علاقه من است. او صدای فوقالعادهای دارد و با تصنیف بسیار صریح برخورد میکند. او تا حدی موفقیت کسب کرده است اما شایسته تقدیر بیشتر است. برخی از مردم موسیقی خود را مقدم بر موفقیت قرار می دهند که بسیار تحسین برانگیز است.
آیا آن بریگز، خواننده فولک، فرزند وحشی کاریزماتیک افسانه بود؟ تونیستوک
من فکر می کنم او بود. من نتوانستم او را خوب بشناسم زیرا ما هرگز در یک صورت حساب نبودیم، اما او یک خواننده فوق العاده بود. این دوران هیپی بود و آهنگی که ریچارد تامپسون برای او نوشت – بیسوینگ – او را کاملاً خلاصه می کرد.
کویل و [folk guitarist] به نظر می رسد که دیوی گراهام از نظر موسیقی بسیار دور است. چه وجه اشتراکی با آنها داشتید؟ جنسیت زده
در Lodestar، من با Ossian Brown و Stephen Thrower که در Coil بودند کار کردم. ما اوسیان را دعوت کردیم زیرا من واقعاً میخواستم یک هوردی گوردی در آلبوم داشته باشم. او چند لوله کلیسا آورد و ما دوستان خوبی شدیم. او برای ملاقات می آید یا گاهی اوقات تلفن می کنیم. همکاری با دیوی گراهام مدت ها قبل از آن بود و او با شهرت خاصی نزد من آمد. من عصبی بودم، اما اخلاقش بیشتر نفیس بود. تنها مشکل مصرف دارو بود که جلوی من این کار را نکرد. در برخی مواقع رفتار او ممکن است کمی عجیب و غریب و گوشهگیر باشد، اما خواندن با او فوقالعاده بود، بنابراین خاطرات خوشی دارم.
من اخیراً موسیقی پیتر بلامی را از طریق آوازهای او در آلبومهای شما کشف کردم و از اینکه چگونه او آهنگهای قدیمی را با آهنگهای شاد پانک میخواند، شگفتزده شدم. ضبط با او چگونه بود؟ نیتروس مک نان
فوق العاده است. او خونسرد بود. اگر منظور من را متوجه شدید، به نوعی بیش از حد است، اما نه بیش از حد.
سال ها پیش، ما دو بچه گربه خواهر خود را شرلی و دالی به نام دو زن الهام بخش برتر در صحنه عامیانه انگلیسی نام گذاری کردیم. اگر بخواهید شخصی را انتخاب کنید که از نظر موسیقی الهام بخش شما باشد، نام حیوانات خانگی خود را از چه کسی انتخاب می کنید؟ بوت اسپینی
من یک گربه به نام مس به نام باب مس از خانواده مس در ساسکس داشتم که حداقل 400 سال است که در اینجا زندگی می کنند. وقتی 15 یا 16 ساله بودم، خیلی ساده لوحانه به بی بی سی نوشتم که می خواهم یک خواننده فولک باشم. یک نفر آن را به باب داد و او فقط در آستانه در فرود آمد. من و دالی برای او یک تصنیف بلند اسکاتلندی با بهترین لهجههای اسکاتلندی خود خواندیم، زیرا فکر میکردیم که او را تحت تأثیر قرار میدهد.
آیا تا به حال از تحسین و هیبت خسته شده اید؟ RDMiller
نه، چون خیلی دوست داشتنی است وقتی مردم می آیند و می گویند که عاشق یک کنسرت هستند یا شنیدن دوباره آواز خواندن من خیلی خوب است. بعد از یک کنسرت در فضای باز، چهار جوان بسیار خجالتی و شیرین آمدند و یکی از پسرها ضخیم ترین موهای بلوندی را داشت که تا به حال دیده اید. مجبور شدم آن را با دستانم به هم بزنم و او گفت: “آره، مامانم دیشب این کار را کرد.”
دالی در سال 1995 درگذشت، اما اگر او هنوز با ما بود، او از نظر موسیقی چه کار می کرد و شما دو نفر با هم روی چه کار می کردید? MrTubs
دالی آهنگسازی را زیر نظر آلن بوش در انجمن موسیقی کارگران خواند و آهنگسازی خودش برای او مهمتر از تنظیم هایی بود که برای آهنگ هایی که می خواستم بخوانم نوشته بود، اگرچه آنها به زیبایی با آهنگ ها مطابقت داشتند. آخرین چیزی که او قبل از مرگ روی آن کار می کرد، یک توده سکولار برای کارگران بود [Missa Humana]با کلامی از شاعر مورین دافی که بالاخره یکی دو ماه پیش اولین اجرای خود را در لندن داشت. فکر میکنم او موسیقی کلاسیک میسازد، اما ما همچنان دوست خواهیم بود، البته. و او در تکه سبزیجات خود بود. او به من اجازه نمی دهد مارچوبه بخورم، زیرا قرار نیست در فصل اول آن را بچینید. من هنوز ناامیدی از آن را به یاد دارم. مارچوبه تازه از باغ او دوست داشتنی بود.