تیدر اینجا تعداد کمی از فیلمسازان به اندازه جیم جارموش در مورد موسیقی خاص هستند. در طول سالها، او از RZA قبیله Wu-Tang برای به ثمر رساندن فیلم Ghost Dog: The Way of the Samurai که تام ویتس و ایگی پاپ را در سال 2003 با دود غلیظی از هیتمن ملاقات میکند، به ثمر رساند. قهوه و سیگار، و نیل یانگ را مجبور به پاره کردن گیتار بداهه برای موسیقی متن Dead Man کرد. ناگفته نماند که در فیلمهای او همه بازیگران از جو استرامر گرفته تا جی هاوکینز Screamin’s بازی میکنند و او در طول مسیر مستندی در مورد Stooges کارگردانی کرد.
او میگوید: «موسیقی همیشه وجود داشته است. از زمان نوجوانی، موسیقی چیزی بوده است که زندگی من و تصمیماتی را که در طول آن گرفته ام شکل داده است. اما در دهه گذشته، جارموش از یک ستایشگر مشتاق و کیوریتور زیرک به ساخت موسیقی برای فیلم های خود با تهیه کننده و نوازنده کارتر لوگان در گروه آنها Sqürl تبدیل شده است. آنها با هم برای فیلم هایی مانند بازی زامبی مرده مرده نمی میرند و پاترسون، داستانی ظریف و در عین حال تکان دهنده از شاعر راننده اتوبوس آهنگسازی کرده اند.
اکنون Sqürl با انتشار اولین رکورد استودیویی خود، Silver Haze، فراتر رفته است. این آلبومی از راک های پهپاد جوی، غوطه ور و آهسته سوز است که مهمانان شارلوت گینزبورگ، آنیکا و مارک ریبات را در آن حضور دارند. نتیجه چیزی است که جارموش با افتخار توصیف میکند: «با شور و شوق حاشیهای… من جریان اصلی نیستم، زیرزمینی نیستم – من جایی در این بین هستم. اما چیزهای واقعاً زیبا از حاشیه رشد میکنند، بنابراین جای راحتتر و صادقتری برای بودن به نظر میرسد.»
این رویکرد برای فیلمسازی که به مستقل بودن پرشور و حتی گستاخانه شهرت دارد به سختی تعجب آور است. جارموش میگوید: «من از این نظر که باید این کار را به روش خودم انجام دهم، یک آدم کنترلی هستم. من باید همه همکارانم را خودم انتخاب کنم. من باید برش نهایی داشته باشم. باید از طریق شرکت خودم تولیدش کنم. و در مورد افرادی که بودجه فیلمها را تامین میکنند، من به آنها اجازه میدهم یادداشتهایی را در مورد راف کات به من بدهند، اما من همیشه طبق قرارداد، مطلقاً هیچ تعهدی برای استفاده از آنها ندارم.»
جارموش هنگام ساخت مرد مرده در سال 1995، برای مدت کوتاهی با شرکتهای تولید بزرگتر همکاری کرد و با رئیس وقت میرامکس، هاروی واینستین، اختلاف پیدا کرد. پس از اینکه جارموش از اجرای برشهای پیشنهادی خود امتناع کرد، طبق گزارشها، واینستین کارشکنی کرد و اکران سینمایی فیلم را به حداقل رساند. با وجود این، اغلب منتقدان آن را یک شاهکار معرفی میکنند و تعهد مادامالعمر جارموش به هنر را به جای تجارت کاملاً نشان میدهد.
جارموش پیشنهاد می کند: «من خودم را یک آماتور می دانم. «زیرا ریشه کلمه آماتور حاوی کلمه عشق است. بنابراین، مانند عشق به انجام کاری است، نه لزوماً فقدان مهارت، در حالی که حرفه ای بودن این است: من این کار را برای پول درآوردن انجام می دهم. من به نقص علاقه مند هستم زیرا آموخته ام که اشتباهات گاهی بسیار ارزشمند و حتی بسیار زیبا هستند. من فکر می کنم کمال ناقص است، اما نقص کامل است.»
جارموش عشق خود را به پذیرش عیوب به بافندگان قبایل بومی آمریکایی ناواهو و زونی تشبیه می کند. او میگوید: «وقتی یک پتو درست میکنند و الگوی تکراری آن کاملاً متقارن است، آن را رد میکنند و میگویند جادو ندارد. “اگر چیزی وجود داشته باشد که به نوعی تقارن را به شکلی کوچک از بین ببرد، در آن صورت یک روزنه کوچک برای چیزی جادویی دارد.”
این طرز فکر زمانی بود که Sqürl به همراه Randall Dunn، تهیهکننده مجموعهای از گروهها – از جمله Boris، Sun O))) و Earth – که عاشق ریختن گیتارهای سنگین به نویز ملودیک و صداهای متنی بودند، به استودیو رفت. جارموش درباره رویکرد استودیویی آزادانه آنها میگوید: «ما سعی میکنیم زیاد به چیزها فکر نکنیم. “موسیقی ما همیشه ساختار فرمولی ندارد، بنابراین ما کاملا نمی دانیم زمانی که شروع می کنیم به کجا می رود. ما ساختار سنتی A، B، C را نداریم – ما فقط A، و گاهی اوقات B را داریم. ساختارها آن چیزی نیستند که ما به آن علاقه مندیم. ما به یک احساس علاقه مندیم.»
جارموش در سن 70 سالگی با ساختن موسیقی که به دنبال هوسبازی نیست راحت است. او میگوید: «ما 20 ساله نیستیم و قرار است گروه خود را در جهان مشهور کنیم. این جنبه کلیدی برای نگاه جارموش به زندگی در موسیقی و فیلم بوده است. او میگوید: «من به هیچ نوع جمعیتشناسی اعتقادی ندارم. وقتی میگویم به تماشاگر فکر نمیکنم، در مورد این موضوع با فیلمهایم وارد بحث شدهام. من به بقیه دنیا فکر نمی کنم. اگر شروع کنید به این فکر کنید که آن هدف چیست، در این صورت مسیر محاسبات اصلی را طی می کنید و این راه ما نیست. ما آن نوع هنرمندان نیستیم.»
رابطه آنها تقریباً به 20 سال قبل باز می گردد و لوگان در حوالی زمان فیلم گل های شکسته با بازی بیل موری در سال 2005 و پس از فارغ التحصیلی به عنوان تهیه کننده چندین فیلم او، شغل اداری را برای جارموش مشغول به کار شد. در حالی که لوگان از هشت سالگی موسیقی می نواخت و درامر گروه جاز مدرسه بود، پیشینه موسیقی جارموش بیشتر خودآموز و ابتدایی است. او در اواخر دهه 1970 و اوایل دهه 1980 در گروههای بیموج نیویورکی نواخت، که یکی از آنها، دلبیزانتینها، موفقیت جزئی داشت و بخشی از صحنه تأثیرگذار CBGB بود. اما تنش در گروه افزایش یافت، آنها از هم پاشیدند و جارموش برای مدت طولانی موسیقی را متوقف کرد. او میگوید: «من کاملاً روی فیلمها تمرکز کردم.
با توجه به اینکه صنعت فیلم امروزی بسیار متفاوت از صنعت جارموش است، استفاده از انرژی خلاقانه برای ساخت موسیقی به راهی حیاتی برای فرار از برخی از استرس ها و موانع موجود در تامین بودجه و ساخت فیلم تبدیل شده است. او می گوید: «صنعت سینما به نوعی از بین رفته است. “این بد است. بدتر شده نوعی قرارداد تقسیم حقوق – معادل 50 تا 50 سود مشترک، پس از هزینه، با سرمایهداران – که قبلاً میتوانستم با فیلمهایم انجام دهم… اگر حتی پیشنهاد میکردید که اکنون از ساختمان لعنتی میخندید. ”
این زوج از آنی بودن ساخت موسیقی در مقایسه با جدول زمانی گسترده ای که در ساخت فیلم وجود دارد لذت می برند. جارموش می گوید: «این رهایی بخش است. «از آنجایی که من فیلمنامههای خودم را مینویسم، ایده گرفتن برای یک فیلم و سپس تکمیل آن یک پروسه دو ساله است. موسیقی خیلی متفاوت است فوری است. عاشقشم.” جارموش لحظهای را با دوست و همکار قدیمیاش، ویتس، به یاد میآورد که آن جادوی لحظهای ساخت موسیقی را متبلور کرد. او پشت یک پیانو نشست و گفت: “هی، بگذار این چیزی را که نوشتم برایت بنوازم” و این آهنگ زیبا را می خواند و فقط به هوا و اتر می رود و از بین می رود. داشتم فکر میکردم: «اوه، من دارم روی یک فیلم کار میکنم و دو سال طول میکشد تا بتوانم چیزی را که میخواهم بگویم بیان کنم.»
یکی از نمونههای این آلبوم که توسط چنین تصمیمگیریهای لحظهای شکل میگیرد، آهنگ The End of the World است، که در آن سخنرانی پررونق جارموش صحنههای آخرالزمانی آخرالزمان را بر روی گیتار، درام و وسایل الکترونیکی مراسم تشییع جنازه به تصویر میکشد. در ابتدا، این یک قطعه ابزاری بود، اما حال و هوای غلیظ و غم انگیز موسیقی، جارموش را برای ساختن سناریو در محل الهام بخشید. او به یاد میآورد: «من داشتم خط میکشیدم و این متن کوچک را نوشتم و آن را برایشان خواندم و آنها گفتند: «بروید در غرفه». “خیلی سریع آمد اما موسیقی آن را پیشنهاد کرد.”
برای مهار بیشتر چنین خودانگیختگی، این زوج گاهی اوقات از کارت های Oblique Strategies نیز استفاده می کنند (اولین بار توسط برایان انو و پیتر اشمیت در سال 1975 ایجاد شدند). هر کارت پیشنهادی برای تغییر فرآیند تفکر خلاق ارائه می دهد. برای گفتن: “اگر این رویکرد کاملاً دلخواه و تصادفی انتخاب شده را امتحان کنم، چه؟” به گفته لوگان جارموش عرشه خود را در نزدیکی دارد و یکی را بیرون می آورد. او میخواند: «مهمترین چیز چیزی است که به راحتی فراموش میشود. «این یک راه خوب برای کمی عقب کشیدن و نگاهی متفاوت به مسائل است. مثل سگی که وقتی چیزی را نمی فهمد سرش را به پهلو می چرخاند تا دیدگاه متفاوتی پیدا کند.»
همراه با آلبوم، یک بیانیه مطبوعاتی است که به طور طراوت بخشی از هذل گویی معمولی که تمایل به همراهی با چنین چیزهایی دارد، وجود ندارد. در عوض، فهرست طولانیای وجود دارد که میگوید: «Sqürl دوست دارد با گیتارها و درامهای بلند و آهسته نقاشی کند. Sqürl عاشق shoegaze، haze-rock، drone metal و trip-hop است. Sqürl از Auto-Tune خسته شده است.
چرا تنفر از Auto-Tune؟ این زوج می گویند که استفاده از آن توسط کانیه وست و فرانک اوشن را دوست دارند، اما جارموش اکنون “از تکیه بر چیزهای آسان خسته شده است”. با این حال، او به هر حال به یک حشره جدید رسیده است. او می خندد: «اخیراً من از تکنوازی گیتار راک اند رول مبتنی بر بلوز بیزارم. ما به تازگی تام ورلین را از دست دادیم و من دوباره دارم به تلویزیون گوش میدهم و به این فکر میکنم: “خدایا، ببین چگونه آنها این آهنگهای زیبا را بدون هیچچیز مبتنی بر بلوز ساختهاند.” فرم بسیار زیبا است – نفیس. من دیگر نمی توانم به صدای مردمی که با گیتار الکتریک لعنتی تکه تکه می شوند گوش کنم. این تنظیم خودکار جدید من است. لطفاً از خرد کردن مبتنی بر بلوز استفاده نکنید. من نمی خواهم این را بشنوم.»
ممکن است یک بیزاری به زبان بیاورد، اما نماینده هنرمندی است که به وضوح می خواهد از چیزهای بدیهی، آسان و قابل پیش بینی اجتناب کند، پیشرفت می کند. برای کند کردن کارها در دنیایی که در حال افزایش است. پذیرفتن اشتباهات به عنوان زیبایی به جای تلاش برای کمال. برای تجلیل از آماتوریسم بر حرفه ای بودن. یا همان طور که خود جارموش می گوید، «به بیان بیش از فضیلت ارزش دادن».
اما، چهار سال پس از آخرین تلاش او، آیا دنیای سینما به این زودی ها دوباره برای جارموش اشاره می کند؟ او میگوید: «نمیتوانم درباره جزئیات صحبت کنم، اما ما در حال تنظیم یک برنامه برای یک فیلم هستیم. من آن را با توجه به بازیگران خاصی نوشتم که اکنون سعی می کنم با آنها بحث کنم. بازیگران مانند حیوانات وحشی هستند که من مجبورم به نوعی آنها را دور بزنم زیرا اتفاقات زیادی در آنها وجود دارد. بنابراین، من سعی می کنم چند حیوان وحشی باورنکردنی را دور بزنم – امیدوارم بتوانم آنها را شکار کنم.
در این میان، جارموش به نظر میرسد که از اینکه ابتدا خودش را به سمت موسیقی میاندازد، بسیار خوشحال است. جدا از انتشار اولین آلبوم خود، Sqürl همچنین در حال اجرای نمایش هایی است، از جمله در جشنواره کریستین و کوئینز Meltdown، که در آن موسیقی زنده برای فیلم های دادائیست سورئال Man Ray اجرا خواهند کرد. جارموش می گوید: «موسیقی چیز بسیار جادویی است. من عاشق فیلمسازی هستم زیرا هر شکل دیگری از بیان را در خود دارد، اما موسیقی واقعا زیباترین چیزی است که انسان ها برای بیان احساسات خود خلق می کنند. موسیقی فقط یک مزخرف است، میدانی؟»
Silver Haze در 5 می منتشر می شود در Sacred Bones Records.