مندر ویدیوی تک آهنگ اخیر لائل نیل، در ورونا، او ما را به یک پیادهروی گیجکننده در خیابانهای هالیوود میبرد. در کنار فیلمهای دانهدار پیادهروی مشاهیر، او را میبینیم که در حال عبور از مقبره هالیوود برای همیشه لطفاً، قبرستان افراد مشهور در همان بلوک استودیوهای پارامونت، در حالی که او با هیپنوتیزم درباره «مرگ کامل»، دعا و پاکی شعار میدهد. هالیوود برای همیشه لطفا برای اولین بار فرش قرمز، جایی است که ستارگانی مانند رودلف والنتینو، جودی گارلند و میکی رونی با نویسنده ایو بابیتز، کارگردان سیسیل بی دمیل و ستاره های راک کریس کورنل و مارک لانگان، آخرین مکان استراحت را به اشتراک می گذارند. نیل دوست دارد هرازگاهی وارد صحنه شود. او با اشاره به فیلم مورد علاقه اش، فیلم کالت هال اشبی در سال 1971 درباره یک نوجوان وسواس مرگ، می گوید: «من عاشق رفتن به قبرستان هستم – احساس می کنم این هارولد و ماد در من هستند.
نیل همچنین از قدم زدن در اطراف پارک بزرگ یادبود Forest Lawn لذت می برد. او توضیح می دهد: “این دیزنی لند گورستان ها است.” علاوه بر اینکه سرداب الیزابت تیلور را در خود جای داده است، یک کلیسای کوچک عروسی با تم اسکاتلندی و یک ماکت پنج متری از داوود میکل آنژ دارد. «این مکانی ساخته شده است که شما میروید و این را دارید تجربهکه خیلی هالیوود است.»
تربیت نیل نمیتوانست دورتر از این نوع غوغاهای گستاخانه و خودنمایی که در خانهای که او در لسآنجلس به فرزندی پذیرفته بود، باشد. این خواننده و ترانه سرا و گاهی آبرنگنویس در مزرعهای در عمیقترین روستایی ویرجینیا بزرگ شد، جایی که پدرش که عاشق مردگان سپاسگزار بود، گاوهای گوشتی با علف پرورش داد و مادرش او را با موسیقی Cure و Beastie Boys آشنا کرد. اگرچه هیچ کس در خانواده نیل به طور حرفه ای اجرا نمی کرد، اما در مزرعه انباری وجود داشت – و هنوز هم وجود دارد – که به عنوان یک اتاق موسیقی مهتابی می شد.
نیل می گوید: «این جایی است که پدر با دوستانش سنگسار می شود و بازی می کند. “اما خیلی کثیف است. همچنین جایی است که او روی تراکتورهایش کار می کند و ابزارهای زیادی در اطراف وجود دارد، بنابراین بوی تراکتوری چرب را دارد…
نیل با بازگشت به ویرجینیا در طول همهگیری، به جوجهها کمک کرد و سومین آلبوم خود را با نام Star Eaters Delight ضبط کرد. این یک پیشنهاد منحصر به فرد، جسورانه عجیب و غریب است، و با افتخار نشانه ای از گریس تراکتور را به همراه دارد. نیمی از آن مانند هنرمند فولکلور دهه 70 کارن دالتون است که با Velvet Underground و Suicide میگذرد، در حالی که بقیه تصنیفهای مدرنتری را ارائه میدهند و او را بیشتر در دنیای Angel Olsen و Cat Power قرار میدهند.
اگرچه اشعار آن حول مرگ، آب مقدس، پاکی و نیایش میچرخد، اما هیپنوتیزمکننده هشت دقیقهای در ورونا پس از دیدن فیلم تحسیننشده «نامهها به ژولیت» در سال 2010 نوشته شد. شکسپیر نبود. نیل از دیدن آن با مادرش در حین قرنطینه به یاد میآورد: «حدود 15 دقیقه آن را تماشا کردم و میتوانستم آتروفی مغزم را احساس کنم – خیلی وحشتناک بود. علیرغم ابتذال بی امان خود، به نوعی همچنان جرقه خلاقیت نیل را برانگیخت. “بنابراین من رفتم، اما بعد از آن احساس بدی داشتم زیرا قرار بود این کار خوب مادر و دختری را انجام دهیم، و من اینطور گفتم: “من از اینجا رفتم!” سپس شروع به نوشتن آهنگ کردم.»
در ویدیوی خود کارگردانی ورونا تا حدی از برداشت باز لورمن از داستان الهام گرفته شده بود، رومئو + ژولیت در سال 1996، بخش مهمی از آموزش صوتی و تصویری نیل. زمانی که در اوایل نوجوانی بودم آن را دیدم و در آن زمان فقط به چیزهایی مانند بیتلز گوش میدادم. او به یاد می آورد که من را با Radiohead آشنا کرد. این کیمیاگری شگفتانگیز وقتی اتفاق میافتد که موسیقی کاملاً با فیلم همخوانی داشته باشد – در مورد هارولد و ماد و موسیقی متن فیلم گربه استیونز هم همینطور است.»
برخی از فیلمها مربوط به زمانی است که نیل و دوست پسرش در یک هتل قدیمی دهه 1920 زندگی میکردند که آپارتمانسازی شده بود. این مکان واقعاً منحصربهفرد بود، فقط چند بلوک دورتر از پیادهروی مشاهیر، و فوقالعاده ارزان بود. نیل می گوید: پر از نوازندگان و هنرمندان و افراد مسن عجیب و غریب که برای همیشه آنجا بوده اند. “این در واقع هتلی بود که کوکب سیاه در آن زندگی می کرد.” آیا حق داریم بگوییم که چنین بنای تاریخی هالیوود احتمالاً خالی از سکنه بوده است؟ نیل تأیید می کند: «قطعاً. «ما پالو سانتو اتاق را تنظیم کردیم [by burning the plant] برای پاک کردن انرژی – نه اینکه خیلی کالیفرنیایی باشیم – و بعد از چند هفته از اقامتمان در آنجا متوجه شدیم که آخرین مرد آنجا از پنجره سرش را تکان داد و افتاد و مرد.
نیل، که ژانویه امسال به لس آنجلس بازگشت، مدتهاست که مجذوب سمت غریب شهر شده و لبههای وهمآور آن و تجربیات جادوییتر خود را در صدای غیرزمینیاش جاسازی کرده است. او پس از انتشار اولین آلبوم موسیقی محلی مرسومتر خود، در سال 2015، «انجمن تحقیقات فلسفی» را کشف کرد و شروع به اجرای کنسرتها در مجتمع دور از خانهاش در محله لوس فلیز کرد.
این مجموعه در سال 1934 توسط یک عارف کانادایی به نام Manly P Hall تأسیس شد و یکی از بزرگترین مجموعه های ادبیات باطنی جهان را در خود جای داده است. «به طور تصادفی وارد کتابخانهای میشوید که مملو از تکتک کتابهایی است که احتمالاً میتوانید رویای آنها را داشته باشید – و برخی از آنها در قفل شدهاند که مربوط به دهه 1600 هستند – واقعاً باورنکردنی است. این راز پنهانی بود که افراد زیادی از آن خبر نداشتند.»
نیل علاوه بر دنبال کردن علایق ماوراییاش، چند سال بعد را به پرستاری، کار در کافی شاپها و عدم انتشار موسیقی گذراند. در واقع تا سال 2021 بود که نیل دومین آلبوم خود را پس از امضای قرارداد با لیبل مستقل ساب پاپ منتشر کرد. قطعه تجربی و بدون پشتی «آشنایی با شب» عمدتاً بر روی یک ابزار الکترونیکی رترو دهه 80، به جای گیتار آکوستیک که اولین کار خود را در سال 2015 روی آن نوشت، نوشته شد. او میگوید: «من واقعاً سعی میکردم صدای مناسب را بین سال 2015 و آلبومی که در سال 2021 منتشر شد پیدا کنم. این مانند زیارتی بود برای یک فرد ایدهآل که با او کار کند و بهترین راه برای ساخت آن بود. تقریباً در سالهای 2017، 2018، یک آلبوم کامل روی آیپاد تاچ خود ساختم که اساساً فقط یک یادداشت صوتی بود و این اولین قدم برای درک این موضوع بود که باید رویکردی ابتداییتر داشته باشم.»
آن آلبوم هرگز منتشر نشد، اما در رویکرد خاص نیل قرار داشت (“نه یک استودیو بزرگ، نه این تهیه کننده شیک، نه یک دسته درام و بیس”). این چشماندازی است که حتی بیشتر در Star Eaters Delight تحقق مییابد، جایی که مناظر صوتی چرخان و فالستهای نگرانکننده او چیزی واقعاً مسحورکننده را ایجاد میکنند – نه بهگفته کاملاً ترسناک.
Star Eaters Delight منتشر شد 21 آوریل.