انریکه (ایستاده) ، رقصنده از پاچا و کو ، و دوست از نزدیک در فراموشی قرار می گیرند
تا رسیدن به ایبیزا فهمیدم که چقدر عجیب است که صحنه ای الهام گرفته و تصور شده در شبهای دلپذیر بالئاریک ، با شکوفه های بوگنویلا و گیاهان همیشه سبز که در اطراف مناطق خنک کننده و بالشتک رشد می کنند ، تبدیل به تاریک و پر از دود شده است غارهایی با نور باران ، عرق می چکد که به لندن رسید ، یک نوع غوطه وری حسی بسیار متفاوت