مندر اتاق هتل نیویورک در سال 1976، دونا سامر به سمت لبه پنجره قدم گذاشت. او در سال قبل به خاطر آوازهای شبه ارگاسمیک خود در تک آهنگ Love to Love You Baby که به رتبه دوم در ایالات متحده و 10 برتر در بیشتر اروپا رسیده بود، فوراً به شهرت رسید. اما، که برای طرفدارانش ناشناخته بود، او به طرز وحشتناکی بر سر اجرای جنسی، و همچنین در چنگال یک رابطه خشونت آمیز توهین آمیز درگیر شد. او شروع به بالا رفتن کرد.
او بعداً گفت: 10 ثانیه دیگر و من رفته بودم، اما پایش در یک پرده گیر کرد و در آن لحظه خدمتکاری وارد شد. او توضیح داد: «احساس میکردم که خدا هرگز نمیتواند مرا ببخشد، زیرا او را ناکام گذاشتهام. “من منحط بودم، من احمق بودم، من یک احمق بودم. من فقط به این نتیجه رسیدم که زندگی من معنایی ندارد.»
این احساسات از دید مردمی که او را به عنوان یکی از جذابترین و بااستعدادترین چهرههای پاپ ایالات متحده میشناختند پنهان بود، زنی که بعداً آهنگهای متحول کننده I Feel Love، آهنگهای داغ Hot Stuff و Bad Girls، پاپ غمانگیز She Works را خواند. Hard for the Money، و بسیاری از بازدیدهای جوشان دیگر. حتی در حال حاضر، 11 سال از مرگ او بر اثر سرطان، تهیه کننده و همکار او پیت بلوت هنوز او را به عنوان “بهترین صدایی که تا به حال ضبط کرده ام” می داند. او با این حس باورنکردنی و شهودی آواز می خواند. او بلافاصله صاحب یک آهنگ می شود. همه چیز همیشه یک برداشت بود – او هرگز تلاش نکرد.
اما – همانطور که در یک مستند جدید به نام Love to Love You، دونا سامر بررسی شد – پشت پرسونای براق ملکه دیسکو او مبارزه زیادی وجود داشت. تابستان مخفیانه با تروما، احساس گناه و ناامنی مواجه شد. بروکلین سودانو، کارگردان فیلم و دختر سامر، می گوید: «من برای همیشه از این روند تغییر کرده ام. من از اینکه در این سمت هستم احساس قدردانی می کنم، زیرا بسیار شدید بود.
زمانی که سامر در کودکی در کلیسا آواز می خواند، گاهی اوقات برای زدن نت های بلند به سختی تلاش می کرد. یک روز ناامید شده دعا کرد: “خدایا، لطفا به من یاد بده که چگونه بهتر آواز بخوانم.” کلیسا منبع ایمان و امید برای تابستان جوان بود. او در یک خانواده عمیقا مذهبی بزرگ شد، اما در نوجوانی توسط کشیش مورد آزار جنسی قرار گرفت. ریکی گینز، برادر سامر در این فیلم می گوید: «او کار شیطان را بهتر از بقیه انجام داد. “این یک لحظه تعیین کننده در زندگی او شد.”
این لحظه، که سامر تا زمانی که خاطراتش را در سال 2003 منتشر کرد، به طور علنی جزئیات آن را بیان نکرد، موضوعی است که در این مستند می گذرد. ما در اوایل فیلم می شنویم که تابستان می گوید: «تو به من نگاه می کنی، اما آنچه می بینی من نیستم». “من در زندگی خودم چند نقش بازی می کنم؟”
این سوالی است که سودانو به همراه کارگردان همکارش، راجر راس ویلیامز (که در سال 2010 اولین کارگردان آفریقایی-آمریکایی بود که برای مستند کوتاهش به نام “موسیقی توسط پرودنس” برنده اسکار شد، تصمیم گرفت که بپرسد. سودانو می گوید: «ما می خواستیم فیلمی کاملا شخصی و صادقانه بسازیم. “برای داشتن درک واقعی از مادر، خواهر و همسری که می شناختیم – زنی پیچیده، هنرمند و رنگارنگ.”
بیشتر فیلم از فیلم های خود سامر ساخته شده است، زیرا او کارگردان آماتور مشتاقی بود که دوست داشت در جاده یا در خانه فیلمبرداری کند. فیلمهایی از او بهعنوان یک فالگوی کلاهبردار، در کریسمسهای خانوادگی، مهمانیهای رقص در اتاقهای هتل، نشستن آرام پشت پیانو، و اجازه دادن به صدایش در خانه خانواده وجود دارد. نقاط عطف موسیقی زندگی او را بهبود می بخشد، از جمله هشت آهنگ برتر او در ایالات متحده در یک گردباد 18 ماهه در اواخر دهه 70.
علیرغم تایید شدن توسط خانواده او، این فیلم روابط عمومی براق نیست. اولین چیزی که از بروکلین پرسیدم این بود: آیا حاضری به مکان های ناراحت کننده بروی و به طرز وحشیانه ای صادق باشی؟ ویلیامز می گوید. نتیجه نگاهی صمیمی به هنرمندی است که تاریکی پنهانی را در خود حمل میکند در حالی که به طور عمومی زرق و برق و تمایلات جنسی را نشان میدهد.

سامر که در بوستون، ماساچوست بزرگ شد، از سنین پایین مورد نژادپرستی قرار گرفت و توسط باندهای جوانان سفیدپوست مورد ضرب و شتم قرار گرفت. یک جای زخم صورت احساس “زشت” و “ناکافی” را در او ایجاد کرد. او همچنین در هشت سالگی تقریباً بر اثر غرق شدن جان خود را از دست داد. فردی که او در آن بزرگ شد، بامزه و با استعداد بود، اما همچنین محافظ و خصوصی بود. وقتی مادر شد، اتاق خوابش را قفل نگه داشت، حتی برای فرزندانش هم ممنوع بود. هنگامی که او در سال های آخر زندگی اش به سرطان ریه مبتلا شد، به هیچ کس خارج از خانواده خود نگفت. سودانو می گوید: «این خیلی سخت بود. ما به سفر او احترام گذاشتیم، اما دشوار بود، زیرا مردم سؤال می کردند و ما باید می رفتیم: “اوه، او خوب است.”
این دوگانگی – غم و اندوه خصوصی در حالی که علناً وانمود می کرد که همه چیز گلگون است – موضوع اصلی فیلم شد. سودانو می گوید: «بعد از درگذشت او، افراد زیادی به سراغ من آمدند و تعطیلی نداشتند. آنها می خواستند بفهمند که چرا او این انتخاب را انجام می دهد [not to tell them]. من فکر کردم: ما باید داستان را تعریف کنیم – اما واقعاً آن را تعریف کنیم.
سامر پس از نقل مکان به نیویورک برای حضور در گروه روان-راک Crow، در موزیکال Hair ایفای نقش کرد. این تولید او را در سال 1968 به آلمان برد، جایی که پنج سال بعد با بازیگر اتریشی هلموت سامر ازدواج کرد و دخترشان میمی را به دنیا آورد. او که به عنوان خواننده پشتیبان در مونیخ کار می کرد، با تهیه کنندگان Bellotte و Giorgio Moroder آشنا شد.

در سال 1975، سه نفر از آنها عشق به عشق تو را نوشتند، طرحی برای دیسکوی خشن که در اجرای نالهها و نالههای جنسی آنقدر واقعی بود که بیبیسی آن را ممنوع کرد. اما، در اوایل سال 1976، این چیزی بود که تابستان نمی خواست او را تعریف کند. او به رولینگ استون گفت: “من چیزهای بیشتری برای ارائه دارم.”
موسیقی بسیار شهوانی نیز اساساً با پسزمینه سامر در تضاد بود – در کودکی، پدرش به خاطر استفاده از لاک قرمز ناخن او را کتک میزد، زیرا به گفته او، “این همان چیزی است که فاحشهها میپوشیدند”. بلوت به یاد میآورد که به یک مهمانی رونمایی برای یک مجرد بداخلاق رفته بود، اما به والدین سامر معرفی نشد. او میگوید: «فکر میکنم ما دشمن بودیم.
این یک درگیری عمیق درونی ایجاد کرد – و صعود سریع تابستان به شهرت با زوال ذهنی او مطابقت داشت. او میگوید: «بدترین روزهای زندگی من در اوج زندگی من بود. میمی در حالی که تلاش می کرد برای زندگی با پدربزرگ و مادربزرگش فرستاده شد و سامر که اکنون از همسرش جدا شده بود، رابطه ای توهین آمیز با هنرمند پیتر مولدوفر را تحمل کرد. یک ضرب و شتم او را بیهوش کرد، با چشم سیاه و دنده شکسته. تا پایان سال 1976، سامر در آن اتاق هتل فکر می کرد که خودش را بکشد.
ویلیامز میگوید: «ما گاهی میترسیدیم که با بستگان بروکلین وارد این گفتگو شویم – اشکهای زیادی جاری شد. آنها حتی مولدوفر را ردیابی کردند، که فکر می کند: “من او را زدم و هرگز نتوانستم خودم را ببخشم.”
سودانو می گوید: «یکی از ارکان اساسی این فیلم این است که این گفتگوهای سخت ضروری است. میدانستم که مادرم او را بخشیده است، بنابراین با انجام این گفتگو احساس راحتی میکردم و با این کار شما شفا میآورید.»
وقتی فاش می شود که میمی در کودکی نیز مورد آزار جنسی قرار گرفته است، در خانه خانواده توسط فردی مرتبط با خانه دار، فیلم حتی از مستند موسیقی سنتی دورتر می شود و به بررسی آسیب های نسلی و پیچیدگی های آن در خانواده می پردازد. ، ایمان و شهرت. سودانو می گوید: «داستان میمی جدایی ناپذیر بود. «این بسیار با زندگی مادرم و مبارزات او با مادر شدن و چگونگی آشتی دادن با آسیبهای روحیاش مرتبط است. شفاهای زیادی برای شخص میمی و همچنین ما به عنوان یک خانواده وجود داشته است. حتی اگر هیچ اتفاقی برای فیلم نیفتاده بود، بزرگترین هدیه این بود که بتوانم به تسهیل این روند برای او کمک کنم.”

جدا از اینکه نوعی خانواده درمانی است، میتوان آن را به عنوان یک پروژه مشترک پس از مرگ با خود سامر نیز دید، با توجه به اینکه داستان از طریق کلمات و فیلمهای او روایت میشود. سودانو می گوید: «ما همیشه یک شوخی می کردیم: اینکه او از بهشت کارگردانی می کرد.
موفقیت تجاری تابستان در سال 1979 با فروش چند میلیونی Bad Girls به اوج خود رسید. در سال 1980 با بروس سودانو ازدواج کرد و تا سال 1982 صاحب دو دختر دیگر به نامهای بروکلین و آماندا شد. آلبوم موفق دیگری در سال 1983 با She Works Hard for the Money منتشر شد، اما زندگی خانوادگی بیشتر مورد توجه قرار گرفت. ایمان نیز همینطور، با تبدیل شدن سامر به مسیحی دوباره متولد شد.
در یک کنسرت در سال 1983، گزارش شد که او گفت: “خدا آدم و حوا را آفرید، نه آدم و استیو”، که باعث ناراحتی قابل توجهی در بین طرفداران LBGTQ + او شد – جامعه ای که نقش مهمی در موفقیت او داشت. همچنین گزارش شد – اما بعداً توسط سامر در مجله Advocate به شدت و با گریه رد شد – که او گفت ایدز مجازات خدا برای همجنس گرایی است.
ویلیامز که همجنسگرا است، آن دوران را به یاد می آورد. “من از نظر “آدام و استیو” بسیار تحت تاثیر قرار گرفتم و صدمه دیدم. بنابراین میخواستم آن را در این فیلم بررسی کنم و بدانم چرا.» سامر سعی کرد جبران کند و در مزایای ایدز عمل کرد، در حالی که علناً اظهار داشت: “آنچه مردم می خواهند با بدن خود انجام دهند ترجیح شخصی آنهاست.” در حالی که او هنوز وضعیت نماد بسیاری از افراد LGBTQ+ را حفظ می کند، سامر احساس کرد که رابطه او با طرفداران همجنسگرایش خدشه دار شده است. سودانو می گوید: «داشتن این ستاره روی میراث شما ویرانگر بود. غلبه بر این برای او بسیار سخت بود، زیرا او مردم و به ویژه آن جامعه را دوست داشت. باز هم در مورد شفا است. این اعتراف به این است که این یک چیز وحشتناک بود که فوق العاده آسیب زا بود.»
در این فیلم، سودانو میگوید که «سعی میکند تا تکههای زیادی را بفهمد که مامان کیست». او دارد؟ او میگوید: «من اکنون درک بسیار بیشتری دارم. واقعاً تازه بود که بفهمم این لحظات چقدر در زندگی او تاثیرگذار بوده اند و چگونه احساس می کند که نمی تواند برای زنده ماندن در مورد آن صحبت کند. او خیلی کارها را با ابزارهای کم انجام داد.»
Love To Love You، Donna Summer در HBO و HBO Max در ایالات متحده و Sky Documentary در ماه آینده در بریتانیا پخش می شود.
در انگلستان و ایرلند، سامری ها می توانید با تلفن رایگان 116 123 یا ایمیل تماس بگیرید [email protected] یا [email protected]. در ایالات متحده، خط حیات ملی پیشگیری از خودکشی در 988 است، یا برای پشتیبانی چت کنید. همچنین می توانید برای ارتباط با مشاور خط متن بحران، HOME را به 741741 پیامک کنید. در استرالیا، خدمات پشتیبانی بحران خط حیات است 13 11 14. سایر خطوط کمک بین المللی را می توانید در این آدرس بیابید befrienders.org