منتصادفی نیست که امسال بسیاری از مردم موسیقی هارولد باد را کشف کردند. مهار و آرامش بخش – حتی آرام بخش – هواپیماهای بدون سرنشین متفرق و مینیمالیسم خشن از 1978 در پاویلیون رویاها و مروارید 1984 احساس می کنند که برای مقابله با اوقات ناآرام ساخته شده اند. آلبوم های او دروازه ای برای فراتر از آن و دعوت به وجود آمدن است ، هرچند به طور مختصر ، بالاتر از خودتان. همانطور که او همچنان به لیست های پخش اضافه می شود تا به شنوندگان کمک کند تا تمرکز کنند ، آرام شوند و بله ، “در اوقات بی سابقه” حرکت کنند ، نوازنده – که این هفته در سن 84 سالگی درگذشت – نزدیکترین چیزی است که موسیقی معاصر باعث ایجاد آرامش در صدا شده است.
بود از اوایل دهه 1960 به عنوان آهنگساز آوانگارد ، شش دهه را به عنوان استاد ازدواج با مجلل و با دقت گذراند. در کنار افرادی مانند هیروشی یوشیمورا ، استیو روچ و برایان انو – که با آنها در چندین نسخه همکاری کرده است ، از جمله 1980 “Ambient 2: The Plateaux of Mirror” متعالی 1980 – موسیقی او فضای خالی را استخراج کرد تا صحنه های عظمت بزرگی را نشان دهد. مانند قدم زدن در یک شهر در ساعت اوج ، گوش دادن به “حلقه های متلاشی شدن” از ویلیام باسینسکی ، یا استقرار در موسیقی “انو برای فرودگاه” هنگام نشستن در دروازه شبانه روزی ، موسیقی او یکه تازی را دعوت می کند: مشاهده جهان از طریق شادی ها و اضطراب های شخصی خود.
صدای اصلی Budd از انگیزه های پیانو مشتاقانه و امپرسیونیسم مملو از طنین اغلب مینیمالیسم نامیده می شود. اما در مقایسه با کاردستی دوره ای استیو رایش و اوایل فیلیپ گلس ، جنجال های کم ارتفاع و گسترده او بسیار ماهرانه احساس حداکثر می کرد. همین امر باعث شده است که هنر Budd مترادف با Dreamworld باشد. موسیقی او که وارث ساتی و دبوسی بود ، شاعرانه رفتار کرد ، هرگز زانو زد و محتاطانه هم نبود. به عنوان مثال مانتاهای جداشده از Lovely Thunder 1986 ، تعداد بی شماری از شنوندگان را از طریق سرزمین مبهم هیچ کس بین هوشیاری و خواب هدایت کرده است.
بود برای مانتوی “محیط” که به شدت با او در ارتباط است ، اهمیتی نداشت. وی گفت: “کلمه” ambient “با من زنگ نمی زند.” “این به معنای معنی است ، اما در واقع بی معنی است. برای من ربطی ندارد. سبک من تنها کاری است که می توانم به خوبی انجام دهم. به ژانرها فکر نمی کنم. من به برچسب ها فکر نمی کنم ، آنها معنی ندارند. ” مانند یونگ ، بونوئل یا دالی ، بود نیز می دانست که کیفیت غیرقابل کنترل انسان بودن در جهان بیش از هر برچسب یا انتسابی معنی دارد.
گرچه ظاهراً سکولار بود ، اما بهترین کار او زیبایی زیبایی داشت. نگاهی به آوالون سوترا / تا زمانی که بتوانم نفسم را نگه دارم یا Madrigals of the Angel Angel در سال 2005 ، کار 14 دقیقه ای خود را از Pavilion of Dreams انجام دهید. با نواختن چنگ ، پیانو و سلست با آوازهای آواز ، این یکی از شاهکارهای مالیخولیاست که در بهترین حالت برای Radiohead احساس الگویی می شود. هدایت همه چیز درک بصری بود از اقتصاد و ساختن هر عبارت شایعه است. هنگامی که او اقیانوسهای وسیع احساس را می پیمود ، به نظر می رسید که هر عمق عبوری باید مورد توجه ویژه قرار گیرد.
همکاری به آشکار کردن گستردگی استعدادهای بود کمک کرد. کار او با او در اواخر دهه 1970 با انو ، کوکتو دوقلوها ، اندی پاتریک XTC و تعداد بیشماری از علاقه مندان به دنباله دارهای موسیقی جاز مانند لنی ترستانو بزرگ شده است ، نشان می دهد تعداد زیادی رنگ جدید در یک پالت که از قبل چند رنگ بود. اگرچه او در سال 2004 در سن 68 سالگی “بازنشسته” شد ، اما نمی توانست دور بماند. همین هفته گذشته ، آخرین همکاری او با رابین گاتری ، گل دیگری از کوکتو دوقلوها ، به عنوان بیانیه فراق یک هنرمند دو برابر شد که تا پایان کار جایگاه جدیدی را ایجاد کرد. بود که یک بار گفته بود “هنر بدون خطر هنر نیست” ، زندگی خود را متعهد به جلو رفتن بود ، نه اینکه زمان گرانبها را برای دلتنگی تلف کند.
او در مورد اولین کتاب شعر خود ، رنگارنگ فورچون ، در سال 2009 صحبت کرد ، او اشاره کرد که کارهای مکتوب گاه به گاه خود در گذشته “چیزی شبیه شعر بود ، اما نه همان” درست به همان اندازه که هست موسیقی او یادآوری بسیاری از ما از تلاش برای خاموش کردن ایستا در پایان یک روز در قفل خواهد بود ، اما حتی وقتی که ما به طور مشترک قدم هایی برای زمان های نا آرام تر برمی داریم ، همان نبوغ بهشتی برای روح باقی خواهد ماند.