دبلیوهر وقت از من چگونگی نوشتن س askedال شود ، پاسخ من همیشه این است: “با صدای رپ بریتانیایی یا صدای رپ انگلستان تا جایی که ممکن است در گوش من پخش شود”. وقتی سرانجام دومین رمان خود را برای ویراستاران خسته خود در این هفته فرستادم ، دلیل آن را فهمیدم. چیزی در مورد انرژی موسیقی وجود دارد که من باید آن را حفظ کنم تا از طریق یکی از سخت ترین و تنهایی ترین فرآیندهایی که تجربه کرده ام ، آرام و قرار بگیرم. اگر من در حال نوشتن یک صحنه احساسی هستم که مجبورم می کند به عمق خودم تبدیل شوم ، یک آهنگ آهسته و درون نگرانه را تکرار می کنم (معمولاً “The Essence” توسط گیگز). اگر من در حال نوشتن یک صحنه انفجاری بزرگ هستم (در رمان دوم من یک فصل کامل دارم که فقط یک بحث و جدال بین پنج نفر است) به دیوانه وارترین و پر بارترین آهنگی که فکر می کنم گوش می دهم. فهمیدم که همه این انتخاب های موسیقی ناخودآگاه است.
چیزی که من بیشتر در مورد این ژانر خاص موسیقی دوست دارم فقط باس نیست که باعث می شود لرزش تند من ایجاد شود (از همسایگان متاسفم) این داستان سرایی است. و این دو پیشنهاد دهنده است که من با ترس و وحشت از کلمات کلیدی ، آنها را بارها و بارها عقب می کشم. دو افسانه در این بازی ، D Double E و Frisco ، آلبوم هایی را منتشر کردند (دو برابر یا هیچ و غریبه آشنا، به ترتیب) در حالی که من در آخرین نوشتن مقاله بودم و این موارد را تکرار می کردم ، همراهی می کردم و مرا به جلو سوق می دادم ، در حالی که به سمت خط پایان می خزیدم. این یک کراس اوور فرهنگی است که ممکن است افراد کمی انتظار داشته باشند ، اما برای من ، اکنون کاملا منطقی است.