هری بلافونته، خواننده، بازیگر و فعال گسترده، در سن 96 سالگی درگذشت. سخنگوی او به نیویورک تایمز گفت که علت مرگ نارسایی احتقانی قلب بود.
بلافونته علاوه بر اجرای آهنگ های جهانی مانند Day-O (آواز قایق موز)، برنده جایزه تونی برای بازیگری و حضور در فیلم های بلند متعدد، زندگی خود را صرف مبارزه برای اهداف مختلف کرد. او ابتکارات متعدد دهه 1960 را برای ایجاد حقوق مدنی برای سیاهپوستان آمریکایی سرمایه گذاری کرد. مبارزه علیه فقر، آپارتاید و ایدز در آفریقا؛ و از شخصیت های سیاسی چپ مانند فیدل کاسترو از کوبا و هوگو چاوز از ونزوئلا حمایت کرد.
بلافونته در سال 1927 در هارلم نیویورک به دنیا آمد و هشت سال از دوران کودکی خود را در جامائیکا زادگاه والدین فقیر خود گذراند. او برای دبیرستان به نیویورک بازگشت اما با نارساخوانی دست و پنجه نرم کرد و در اوایل نوجوانی ترک تحصیل کرد. او مشاغل عجیب و غریبی را در بازارها و محله پوشاک شهر انتخاب کرد و سپس در مارس 1944 در سن 17 سالگی به نیروی دریایی ایالات متحده ثبت نام کرد و به عنوان بارکننده مهمات در پایگاهی در نیوجرسی کار کرد.
پس از پایان جنگ، او به عنوان دستیار سرایدار کار کرد، اما پس از تماشای نمایشهایی در تئاتر سیاهپوست آمریکایی نیویورک (به همراه سیدنی پواتیه، بازیگر دیگر مشتاق) آرزو داشت بازیگر شود. او در کلاسهای بازیگری شرکت کرد – جایی که همکلاسیهایش شامل مارلون براندو و والتر ماتائو بودند – هزینههایش را با خواندن آهنگهای فولک، پاپ و جاز در کنسرتهای کلوپ نیویورک پرداخت میکرد، جایی که گروههایی از جمله مایلز دیویس و چارلی پارکر از او حمایت میکردند.
او اولین آلبوم خود را در سال 1954 منتشر کرد که مجموعه ای از ترانه های محلی سنتی بود. دومین آلبوم او، Belafonte، اولین شماره 1 جدول آلبوم جدید بیلبورد ایالات متحده در مارس 1956 بود، اما موفقیت آن با سومین آلبوم او در سال بعد، Calypso، که دارای آهنگ هایی از میراث جامائیکا بود، پیشی گرفت. برای اولین بار سبک کالیپسو را برای بسیاری از آمریکایی ها به ارمغان آورد و اولین آلبومی بود که بیش از یک میلیون نسخه در ایالات متحده فروخت.
آهنگ اصلی آهنگ Day-O (آهنگ قایق موز) بود، آهنگی با امضای بلافونته – این آهنگ 18 هفته در جدول تک آهنگ های بریتانیا سپری کرد، از جمله سه هفته در رتبه دوم. نسخه او از Mary’s Boy Child بعداً در جدول برتر بریتانیا قرار گرفت. در آن سال، در حالی که جزیره در خورشید به شماره 3 رسید. او 30 آلبوم استودیویی، به علاوه آلبوم های مشترک با نانا موسکوری، لنا هورنای، و میریام ماکبا منتشر کرد. انتشار اخیر یکی از دو جایزه گرمی را برای او به ارمغان آورد. او بعداً جایزه یک عمر دستاورد گرمی و جایزه شایستگی رئیس آکادمی را دریافت کرد.
اولین ضبط باب دیلن – نواختن سازدهنی – در آلبوم 1962 Belafonte، Midnight Special بود. سال قبل، بلافونته توسط فرانک سیناترا برای اجرا در مراسم تحلیف ریاست جمهوری جان اف کندی استخدام شده بود.
بلافونته در کنار موسیقی حرفه بازیگری را ادامه داد و در سال 1954 جایزه تونی را برای حضور در نمایشنامه نقد موسیقی، سالنامه جان موری اندرسون، و حضور در چندین فیلم، به ویژه به عنوان یکی از بازیگران اصلی فیلم جزیره در خورشید، همراه با جیمز دریافت کرد. میسون، جوآن فونتین و جوآن کالینز که با آنها رابطه نامشروع داشت. او دو بار در کارمن جونز و جاده روشن با دوروتی دندریج جفت شد، اما فیلم سوم را رد کرد، اقتباسی از پورگی و بس، که به نظر او «از نظر نژادی تحقیرکننده» بود.
او بعداً گفت که این تصمیم به «روح شورشی» که در او شکل میگرفت کمک کرد، روحی که او در طول عمر خود به فعالیت پرداخت و از ثروت جدید خود برای تأمین مالی طرحهای مختلف استفاده کرد. او توسط مارتین لوتر کینگ جونیور و پل رابسون راهنمایی شد، و کینگ را از زندان بیرمنگام، آلاباما، در سال 1963 نجات داد و همچنین در سازماندهی راهپیمایی در واشنگتن که با سخنرانی کینگ “من یک رویا دارم” به اوج رسید. او همچنین از Freedom Riders و SNCC، فعالانی که با جداسازی غیرقانونی در جنوب آمریکا مبارزه میکنند، حمایت مالی کرد و روی درایوهای ثبت نام رای دهندگان کار کرد.
او بعداً بر یک سری ابتکارات آفریقایی تمرکز کرد. او رکورد خیریه همه ستاره ها را سازماندهی کرد و بیش از 63 میلیون دلار برای رفع قحطی جمع آوری کرد و آلبوم او در سال 1988 به نام بهشت در گازانکولو علیه آپارتاید در آفریقای جنوبی اعتراض کرد. او در سال 1987 به عنوان سفیر حسن نیت یونیسف منصوب شد و بعداً برای ریشه کن کردن ایدز از آفریقا به مبارزه پرداخت.
پس از بهبودی از سرطان پروستات در سال 1996، او از آگاهی از این بیماری حمایت کرد.
او طرفدار سرسخت سیاست چپ بود، از سیاست خارجی جنگ طلبانه ایالات متحده انتقاد می کرد، مبارزات انتخاباتی علیه تسلیحات هسته ای را انجام می داد و با کاسترو و چاوز ملاقات می کرد. او در ملاقات با چاوز در سال 2006، جورج دبلیو بوش، رئیس جمهور آمریکا را “بزرگترین تروریست جهان” توصیف کرد. او همچنین کالین پاول و کاندولیزا رایس وزیران خارجه سیاه پوست بوش را مانند بردگانی توصیف کرد که در خانه ارباب خود کار می کردند نه در مزارع، انتقاداتی که پاول و رایس آنها را رد کردند.
او از منتقدان مکرر دموکراتها، بهویژه باراک اوباما، بر سر مسائلی از جمله بازداشتهای زندان گوانتانامو و مبارزه با افراطگرایی راستگرا بود. او در سال 2012 از جی زی و بیانسه انتقاد کرد که «به مسئولیت اجتماعی پشت کرده اند… به من بده بروس اسپرینگستین، و حالا شما دارید صحبت می کنید. من واقعاً فکر می کنم که او سیاه پوست است.” جی زی پاسخ داد: “شما این فعال حقوق مدنی هستید و در رسانه های سفید پوست سفیدپوست را علیه من بزرگ کردید… این راه اشتباهی بود.”
او به ایفای نقش های گاه به گاه بازیگری ادامه داد. در سال 2018 در فیلم Spike Lee BlackKkKlansman ظاهر شد. در سال 2014، استیو مک کوئین، کارگردان فیلم 12 Years a Slave اعلام کرد که با بلافونته بر روی فیلمی درباره پل رابسون کار می کند، اگرچه ساخته نشده بود.
بلافونته از سال 1948 تا 1957 سه بار ازدواج کرد، ابتدا با مارگریت برد، که از او دو دختر، آدرین فعال و هنرپیشه شاری داشت. او با همسر دومش جولی رابینسون دو فرزند دیگر داشت: جینا بازیگر و دیوید تهیه کننده موسیقی. او و رابینسون پس از 47 سال از هم جدا شدند و در سال 2008 با پاملا فرانک ازدواج کرد که از او جان سالم به در برد.