“احساس بی پروایی سرنوشت داشتم”: عکاس جیل فورمانوفسکی در باشگاه پسران بلوندی، باب مارلی و راک | موسیقی

Category: اخبار روز موسیقی

تیاولین عکسی که جیل فورمانوفسکی از راک گرفت، از پل مک کارتنی، دو دوست و یک آرنج بود. سال 1967 بود – اگر یادش بماند – و او 13 ساله بود، در حالی که روزهایش را بیرون از استودیو ابی رود به امید دوستی با بیتل می گذراند. فورمانوفسکی با پیگیری محل اختفای گروه در مجله‌ای که او و ده‌ها هزار نفر دیگر هر ماه در آن پست دریافت می‌کردند، خواند که مک‌کارتنی اخیراً به سنت جانز وود نقل مکان کرده و تصمیم گرفته است که او را ملاقات کند. او می گوید: «عکس را بیرون از خانه او گرفتم. بیتلز در مورد چنین چیزهایی بسیار سخاوتمند بود. می گفت: “خانه پل نقل مکان کرد” – آنها تقریباً آدرس را به شما می دادند.

در نیم قرن پس از آن عکس فوری خودجوش، این عکاس زندگی حرفه ای خود را با موشپیت سپری کرده است. لنز فورمانوفسکی، از جذابیت‌های جنسی داغ بیلی آیدل جوان (با یک بچه گربه)، تا اسلیت‌ها، کلش و سیوکسی سیوکس روی صحنه، نوازندگان را با شدتی بدون فیلتر جذب کرده است. شخصیت‌های ظاهراً نفوذناپذیر که به جایگاهی خداگونه ارتقا یافته‌اند، در لنز او فروتن می‌شوند و در لحظات صمیمیت روزمره گرفتار می‌شوند: راجر واترز در طول یک جلسه استودیو با یک کیک کوچک شوخی می‌کند. باب مارلی، همانطور که فورمانوفسکی به یاد می آورد، «کاملا دوست داشتنی» است، در مه دود علف های هرز پس از اجرا دراز کشیده است. او حالت بسیار خوشحالی در صورتش دارد، اما با پلیس مشکلات زیادی داشت، بنابراین فکر کردم بهتر است از نشان دادن سیگار کشیدن به او اجتناب کنم – جایی که شکافته می شد را قطع کردم. نگاهی به گذشته از کار او در کتابخانه مرکزی منچستر، مهمان نوئل گالاگر – یکی از سوژه‌های مکرر فورمانوفسکی – و گیل باکلند، مورخ عکس، در این ماه به او ادای احترام می‌کند.

لیام و نوئل گالاگر در فرودگاه اسخیپول، آمستردام، 1997.

فورمانوفسکی که در زیمبابوه (در آن زمان رودزیا) به دنیا آمد، در ۱۱ سالگی با خانواده‌اش به لندن نقل مکان کرد. او می‌گوید: «همیشه احساس می‌کردم کمی خارجی هستم، اما موسیقی در دهه ۶۰ یک جنبش فرهنگی بود.» معرفی او از طریق برنامه های تلویزیونی Ready Steady Go! و Top of the Pops: «تقریباً اگر والدینتان در اتاق بودند خجالت می کشیدید، زیرا میک جگر بسیار جنسی بود.»

وقتی راجر واترز به‌عنوان نقشه‌کش جوان در شرکت معماری که پدرش در آن کار می‌کرد استخدام شد، فورمانوفسکی 15 ساله مجذوب داستان‌های «مردی نسبتاً عبوس» شد که پیراهن‌های روانگردان می‌پوشید و در یک «گروه پاپ» به نام پینک بازی می‌کرد. فلوید: «فکر می‌کردم که آنها فوق‌العاده به نظر می‌رسند!» اولین برخورد او با پیشگامان پروگ مدت کوتاهی بعد، نشستن در کف غرق آبجو میخانه راه آهن در وست همپستد رخ داد – و چهار سال دیگر فورمانوفسکی با آنها در تور خواهد بود.

فورمانوفسکی با تحصیل در سنترال سنت مارتینز، خود را به مدار کنسرت لندن پرتاب کرد و هر صدایی را که در خوابگاه دانشجویی رالف وست در باترسی می‌پیچید، جذب کرد: «سانتانا، برادران واکر، همه چیز در برچسب بلو نوت. رولینگ استونز، اگر دختر بدی بودی.» او از طریق برایان انو، راکسی موزیک، جان لنون، ​​همپوشانی هنر و موسیقی را کشف کرد. او به یاد می آورد: «جو استرامر از کلش در کالج من بود. “لن لوویچ مجسمه سازی می کرد.” از کنسرتی به کنسرت دیگر او به شدت می‌خواست راهی برای ورود پیدا کند و در سال 1971 با یک قلم و کاغذ در کنسرت لد زپلین شرکت کرد. او می‌خندد: «من فکر می‌کردم شاید اگر در یک دفترچه کوتاه‌نویسی کنم، مردم فکر کنند که من یک روزنامه‌نگار هستم. “من فقط می خواستم اجازه ورود پیدا کنم.”

وقتی فرصت پیش آمد، او از آن استفاده کرد. به عنوان بخشی از یک دوره دو هفته‌ای عکاسی، فورمانوفسکی در تئاتر افسانه‌ای رنگین کمان در پارک فینسبوری – پس‌زمینه ویدیوی راپسودی بوهمی کوئینز، و کی دوباره فریب نمی‌خورد – مشغول عکاسی بود که شخصی این سوال را مطرح کرد که زندگی را تغییر می‌دهد: شما حرفه ای هستید؟ او می گوید: «من منتظرش بودم. وقتی او گفت بله، به عنوان عکاس داخلی محل کار مشغول شد.

تور پینک فلوید در Dark Side of the Moon در سال 1974.

در همان زمان، او برای فیلمبرداری تور نیمه تاریک ماه پینک فلوید استخدام شد. و بنابراین، در 19 سالگی، فورمانوفسکی با اسطوره‌های راک مردی که 10 سال از او بزرگتر بودند، به یک اتوبوس تور می‌رفت. او اذعان می کند: “من آنها را از طریق یک لنز پرستش کردم، اما واقعاً داشتن یک مکالمه عادی بسیار دشوار بود.” او نیک میسون را به‌عنوان ساده‌ترین فرد برای کنار آمدن با او به یاد می‌آورد (“درامرها اغلب آرام‌ترین هستند”) و راجر واترز را “کمی ترسناک”. گفتگو با فردی به زیبایی دیوید گیلمور بسیار سخت بود، اما او همیشه بسیار خندان بود. من او را دوست داشتم زیرا لباس نمی پوشید. به نظر می رسید که او خیلی از منیت برخوردار نبود. همه آنها نسبتاً ژولیده بودند و همانطور که بودند روی صحنه آمدند. ریک رایت خجالتی‌ترین فردی بود که فکر می‌کنم تقریباً در هر جایی دیده‌ام.»

فورمانوفسکی نیز خود را خجالتی توصیف می‌کند، اما می‌گوید ترسو بودن او همیشه با «احساس بی‌پروای سرنوشت» همراه بود. این توصیفی است که به راحتی می‌توان آن را به یک راک‌استار کلیشه‌ای نسبت داد: درون‌گرای مرموز که روی صحنه به نیرویی از خودباوری غیرقابل توقف تبدیل می‌شود. یکی از این اقدامات بی پروا در کنسرت Led Zeppelin در Knebworth در سال 1979 رخ داد، زمانی که نیروهای امنیتی عکاسان را به یک نقطه دید دور منتقل می کردند تا نمایش را ثبت کنند. او می گوید: “من تجهیزات راه دور نداشتم.” بنابراین خودم را در میان همسران و دوست دخترانی که به صحنه می‌بردند پنهان کردم و دوربینی را در کیف دستی‌ام گذاشتم.» هنگامی که روی صحنه رفت، او از یک دروازه‌ای برای دید پرنده بالا رفت و بهترین عکس‌های خود را ثبت کرد. فورمانوفسکی می گوید: «دوربین به کمرویی من کمک کرد. “شما به سمت چیزهایی جذب می‌شوید که این احساس را در شما ایجاد می‌کنند، و بنابراین من به سمت هنر و موسیقی جذب شدم.”

به جز چند استثناء تماشایی، مانند الکی بروکس و سونیا کریستینا از Curved Air («نماد برای پسران»)، خاطرات اولیه کار فورمانوفسکی سرشار از تستوسترون است: «این یک باشگاه پسران بود». اولین جلد مجله فورمانوفسکی تصویری از راجر دالتری Who’s بود که بدون اعتبار در صفحه اول هفته نامه بریتانیایی ملودی میکر منتشر شد. پس از به دست آوردن شهامت برای مقابله با سردبیر، ری کلمن، او پاسخی پشیمانانه دریافت کرد: «زمانی که لیاقتش را داشته باشید، اعتبار دریافت خواهید کرد».

کریسی هایند با کلاه دالی.
دبی هری در سال 1977.

او این تجربه را به ساده لوحی جوانی و همچنین جنسیت خود نسبت می دهد. فورمانوفسکی با نگاهی به آن دوران مردانه، اعتماد هنرمندانی مانند دبی هری را تحسین می کند. او درست متوجه شد. بلوند و زیبا، اما او همیشه حال و هوای کمی ترسناک داشت – او کمی غرغر می کرد. فورمانوفسکی می‌گوید که همچنان به سمت زنانی مانند بیلی آیلیش می‌کشد که «بر خلاف زیبایی‌شان کار می‌کنند» و فلسفه سرکشی دوست نزدیکش کریسی هایند را به یاد می‌آورد. او همیشه می‌گفت نگرش شما باید «لعنت به من» نباشد، بلکه باید «لعنت به شما» باشد.»

فورمانوفسکی احتمالاً امروزه بیشتر به خاطر تصاویر نمادینش از Oasis مشهور است – از نوئل گالاگر که فرماندهی جمعیت استادیوم مین رود فروخته شده را فرماندهی می کند تا گروهی که با آبجو در کلوپ اسنوکر کینگز کراس (اکنون اتاق طوفان) در روز نخست وزیری تونی بلر می خندند. در سال 1997. لیام، او می‌گوید، معمولی‌ترین شخصیت راک اند رولی است که تا به حال ملاقات کرده است: «این به فحش دادن و فلسفه پانک «من اهمیتی نمی‌دهم» مربوط می‌شود. و من فکر می‌کنم لیام گالاگر به موسیقی اهمیت زیادی می‌دهد، اما در واقع به تأثیر او بر افراد دیگر، از جمله گروه، اهمیت نمی‌دهد.»

گریس جونز در سال 1980 و امی واینهاوس در سال 2006.

برخی از مناسب ترین عکس های او، عکس هایی هستند که از زنان گرفته است. او کنجکاوی کاریزماتیک بیورک را با نرمی زیبا به تصویر می کشد (“شفاف ترین پوستی که تا به حال روی هر کسی دیده ام – نیاز به روتوش صفر از هر نوع!”) و عجیب و غریب بودن دوست داشتنی کیت بوش نوجوان به وضوح در حضور عکاس راحت است. حتی دیدن اسطوره های راک مرد که از طریق نگاه زنانه به تصویر کشیده شده اند، امری نادر است، اما وقتی صحبت از زنان پیشرو موسیقی به میان می آید، دیدگاه فورمانوفسکی معنادارتر است. پرتره او از گریس جونز برای نسخه 1980 Face دارای قدرت شدید و جذابیت مغناطیسی است که گواهی بر توانایی عکاس در پرده برداری از لایه های پیچیده سوژه هایش است. نیل راجرز از شیک در مستندی درباره فورمانوفسکی که قرار است اواخر امسال اکران شود، می گوید: «او تو را به خودت نشان می دهد.

نوئل گالاگر در این فیلم می افزاید: “همه پرتره های عالی، با عشق و احترام به هنرمندان گرفته شده اند.” و سخنان خود فورمانوفسکی این احساس او را تأیید می کند: «من همیشه نسبت به نوازندگان کمتر از آن چیزی که فکرش را می کنیم احساس عصبیت کرده ام، زیرا آنها واقعاً خودشان هستند. حتی آنهایی که لباس می پوشند و این زرق و برق را دارند، در نهایت باید به آمپر خود وصل شوند و به تمرین بروند. من فکر می کنم یک نوع کیفیت پایه ای برای موسیقی وجود دارد.”

این سخت گیری های روزمره شباهت هایی با عکاسی دارند – لود کردن یک فیلم کمی شبیه کوک کردن یک سیم گیتار است – و فورمانوفسکی در نهایت یک سری افراد را به ما نشان می دهد، نه ستاره های راک. همانطور که نویل برودی، مدیر هنری سابق Face می گوید: “از طریق صداقت کار جیل، ما به ضعف و انسانیت افراد مشهور نزدیک می شویم.”

این ویژگی هاست که حتی 50 سال بعد در آثار فورمانوفسکی نفوذ می کند، به ویژه در مستندسازی او از هنرمندانی که خیلی زود مرده اند. پوستر نمایشگاه تصویری از ایمی واینهاوس است که روی دیوار تکیه داده و لبخندش درخشان است. این یک تصویر زیبا، و تضاد با طراوت با تصاویر غم انگیز و ناراحت کننده از زندگی بعدی او است.

فورمانوفسکی می‌گوید: «وقتی یک هنرمند بزرگ از دنیا می‌رود، نوعی ردپای نور از خود به جای می‌گذارند – ارتعاشات کاری که انجام داده‌اند. «همیشه احساس خوشحالی می‌کنم اگر توانسته باشم چیزی از خودشان را که شاید آن‌ها متوجه نشده‌اند پس بدهم. و مطمئناً برای امی واینهاوس اینطور بود. من فقط یک بار از او عکس گرفتم، و فکر می‌کنم او را در یک لحظه خاص گرفتم، بدون اینکه متوجه شوم، زمانی که شادی مطلق در او وجود داشت.»

جیل فورمانوفسکی: عکاسی از نامرئی، 50 سال عکاسی راک از 15 آوریل تا 24 ژوئن در کتابخانه مرکزی منچستر برگزار می شود. ورود رایگان.

joker123 casino malaysia minyak dagu mega888 apk pussy888 xe88 joker123 super 8 ways ultimate live casino malaysia live22 malaysia mega888 apk 免费电影 casino malaysia