جهنم نمی گذرد – ClassicalMusicNews.Ru

Category: اخبار روز موسیقی

اولین اوراتوریو رستاخیز هندل برای اولین بار در مسکو اجرا شد.
اولین اوراتوریو رستاخیز هندل برای اولین بار در مسکو اجرا شد.

اولین اوراتوریو رستاخیز هندل برای اولین بار در مسکو اجرا شد.

Resurrection در سال 1708 زمانی که یک آهنگساز آلمانی لوتری در ایتالیا زندگی می کرد ایجاد شد و توانست علاقه زیادی را در بین دوستداران موسیقی کاتولیک برانگیزد. این تنها اراتوریو عید پاک هندل است و هیچ گروه کری ندارد، فقط تک نواز است. بیهوده نبود که اولین اجرای رومی دارای مناظر باشکوهی بود: اپوس شبیه اپرای مجلسی است و این ژانری است که ایتالیایی ها عاشقانه آن را دوست دارند.

ظاهراً، بنابراین، و نه تنها به دلیل کیفیت موسیقی، و نه تنها به دلیل تقوا، نیکوکار روشنفکر مارکی روسپولی، حامی هندل، قصر را برای نمایش برتر فراهم کرد.

این یک رویداد نیمه پرهیزگار و نیمه سکولار بود: همانطور که معاصران به یاد می آورند، در خلال وقفه اکشن بر اساس لیبرتو کارلو سیگیسموندو کیپس، گل، میوه و بستنی توزیع شد. بدون رسوایی نیست: در ایالات پاپ ممنوعیت آواز خواندن زنان روی صحنه وجود داشت و پاپ کلمنت یازدهم هنگامی که مری مجدلیه توسط خواننده مارگریتا دورستانتی خوانده شد، خشمگین شد. در کنسرت دوم، مجبور شدم او را با یک کاستراتو جایگزین کنم، یک چیز رایج در آن زمان، بابا بدش نمی آمد.

طرح اوراتوریو ساده است: تجربیات سه شخصیت مثبت در روز سوم پس از مصلوب شدن، یعنی بین جمعه خوب و یکشنبه عید پاک. اینها جان، بشارتگر آینده، مریم مجدلیه و مریم کلئوپووا هستند. به علاوه سخنرانی یک قهرمان پست، اما چه (لوسیفر). همه چیز حول محور رستاخیز مسیح ساخته شده است.

احساسات قهرمانان، البته، متضاد قطبی است: مردم خوب امیدوارند، شیطان برعکس میل دارد. همچنین فرشته ای وجود دارد که به مردم آرامش می دهد و به لوسیفر ثابت می کند که خود را بیهوده تصور کرده است. در آمیختگی آریا و رسیتیتیو، دیالوگ پرتنشی از بردارهای قطبی متولد می شود. چنین ترکیبی از اواخر باروک جنوبی با نبوغ یک آهنگساز جوان شمالی است که موسیقی با انرژی، درخشندگی و شجاعت استثنایی نوشت.

در تلاوت ها رد و بدل سخنان کوتاه و تاریخ وجود دارد، در آریاها نه تنها سخنان پرهیزگار، بلکه اعترافات معنوی صادقانه ای وجود دارد که شخصیت ها با یکدیگر رد و بدل می کنند و از نظر اخلاقی از یکدیگر حمایت می کنند.

هندل اغلب از فیگوراتیویتاسیون موسیقایی استفاده می کند، آهنگ و تلاطم سرعت امواج دریا، زمزمه یک جریان یا پرتاب پرنده شکاری را می سازد، زیرا یکی از تکنیک های اصلی در اوراتوریو «آریاهای مقایسه» سنتی در اپرای اپرا است. آن زمان. برای مثال مسیح را با خورشید تشبیه می کنند که گرما و نور می دهد و سردرگمی روحی با هیجان یک دریانورد در یک قایق شکننده در طوفان مقایسه می شود. در اپوس مجلسی نه تنها تأثیرات سنتی با بلاغت وجود دارد، بلکه در واقع روانشناسی نیز وجود دارد. چگونه بدون آن، اگر موضوع از غم به امید و اعتماد توسعه یابد؟

گروه کر در پایان هر کنش، Il Nume vincitor (خدای فاتح) و Diasi lode in cielo (ستایش خدا در بهشت) پر از شادی و شادی است. اما این هنوز در راه است. و تماشای اینکه چگونه پیشگویی قهرمانان به تدریج به واقعیت تبدیل می شود، انگیزه های اضطراب دردناک و انتظار در موسیقی درام مقدس با پایانی خوش برای رستگاری همه تغییر می کند، مست است.

ارکستر مجلسی مسکو “Musica Viva” به رهبری الکساندر رودین این قطعه را به دلیل عید پاک و عدم اجرای “رستاخیز” در روسیه انتخاب کرد. آنها نه با سیم های روده ای، بلکه در باروک 415 می نواختند و برخی از سازها باروک بودند: فلوت، فاگوت، ابوا، ترومپت، تئوربو و ویولا دا گامبا. ارکستر شامل یک ارگ مثبت و دو هارپسیکورد بود (یکی توسط خود رهبر نواخته شد). ترکیب جدید و قدیم با رودین باتجربه نتیجه عالی داد.

این بلافاصله روشن شد. سونات مقدماتی با تکنوازی ویولن شروع می‌شود و از طریق سیم‌های دیگر گسترش می‌یابد، و فنفارهای ترومپت با پشتیبانی از طبل نیز در اینجا مهم هستند، به عنوان یک بیان موسیقایی از درجه بالایی که نماد الوهیت است.

پاتوس ناگهان با سه آکورد آزاردهنده و خروج از سرعت تند جایگزین می شود. ابوا غم و اندوه آشکاری را به ارمغان می آورد، اما آواز فرشته آن را نرم می کند (“بیا دروازه های دنیای زیرین را باز کنیم”). به نظر می رسد که صدا و مهارت باروک دیلیارا ادریسووا (فرشته) برای یک تمثیل موسیقایی ساخته شده است: تمام تریل ها و رنگارنگی های او نشانه ای واقعی از امر بهشتی است، یک فعل خبر خوب و نه فقط یک معمول – و در سبک ضروری – برای عموم مردم سال 1708 و برای ما لذت بخش است. افسوس که در بین تک نوازان فقط ادریسووا با چنین سطح بالایی مطابقت داشت.

لیلیا گیسینا در نقش مریم مجدلیه از صدای نقره‌ای خود راضی بود، اما نه از خلوص صدای پیشرو و عدم درک سبک او. اما پیشرفته ترین دوستداران موسیقی به یاد آوردند که آریا مجدلیه Ho un non so che nel cor (“نمی دانم در قلبم چیست”) بعدها توسط هندل در اپرای “آگریپینا” استفاده شد.

ماریا استروخوا نیز اول از همه از یکنواختی صدای عمیق و دامنه آن خوشحال شد، اما ما تأییدی از کلمات کتابچه نشنیدیم که ماریا کلئوپووا به توصیه های جان با یک “آریای فوق العاده فاضلانه” پاسخ می دهد.

خود جان (سرگئی گودین)، به خصوص در اولین اقدام، آنطور که باید از روی رویایی غمگین و هیجان انگیز غنایی نبود، بلکه کسل کننده بود و هرگز چشمانش را از روی نت ها بلند نمی کرد. درست است، در آریا Caro Figlio، amato Dio (“پسر عزیز، خدای محبوب”)، جایی که جان کلمات شاد مادر خدا را منتقل می کند، نوعی الهام ظاهر شد. ولادیمیر کراسوف (لوسیفر) مرتباً کسل کننده نبود و جوهر عجیب شخصیت خود را نشان می داد.

لوسیفر در هندل یک شخصیت کمیک است و این یک تمسخر سنتی شیطان است که در موسیقی مقدس رومی رایج است. کافی است اپرای «سنت الکسی» اثر استفانو لندی را به یاد بیاوریم که در آن شخصیتی به نام دمونیو پرورش یافته است.

رومن ناسونوف موسیقی شناس می گوید. اما این شیطان نه در سطح یک نوازنده، بلکه یک خواننده آواز خواند. اما در اینجا نیز تاریخ موسیقی حاکی از آن است که آریا اول دیو (“بله، سقوط کردم، اما …”) نیز از هندل اقتصادی در “آگریپینا” به دست امپراتور کلودیوس لاف زن افتاد. .

در نتیجه، اول از همه به نوازندگی ارکستر با ترکیبی از پرسش و اطمینان، درام و تأمل مؤثر، یعنی دقیقاً همان چیزی که هندل در رستاخیز درباره آن نوشته بود، گوش دادم. چه لطیف و غم انگیز بود ابواها در لمنتو. همانطور که اغلب اتفاق می افتد، ارگ و هارپسیکورد چقدر متمایز و مبهم نبود (هم نیکلای مارتینوف و هم خود هندل در اولین نمایش روم هارپسیکورد نواختند).

چگونه Theorbo Asya Grechishcheva و Viola da Gamba Rust Pozyumsky برای پایه های باروک جذابیت داشتند. چگونه تارهای عجیب و غریب از اراده رهبر اطاعت کردند، که در اولین نمایش رم توسط استاد مشهور آرکانجلو کورلی رهبری می شد.

تنها حیف این است که اکنون، در همان سالن کنسرت چایکوفسکی، ما شاهد یک پروژه بزرگ بین المللی نخواهیم بود – جشنواره هندل، جایی که ارکستر رودین بیش از یک بار با موفقیت اجرا کرده است.

مایا کریلوا