خواننده، دیوا، نماد مد، پیشگام، رقصنده: پنج طرف تینا ترنر | تینا ترنر

Category: اخبار روز موسیقی

تینا خواننده: “در صدایش سنگریزه انداخت”

پوست اسکانک آنانسی

تینا ترنر در سال 1971.
تینا ترنر در سال 1971. عکس: پیتر بیشوف/گتی ایماژ

سخت است که یک خواننده زن بلک راک باشید و تحت تاثیر تینا ترنر قرار نگرفته باشید. وقتی من نوجوان بودم و در اوایل 20 سالگی ام، زنان سیاهپوست زیادی در اطراف نبودند که راک می خواندند. اتا جیمز بود – من فکر می‌کنم او یکی از خواننده‌های اصلی راک است – اما برای داشتن گیتارهای با صدای بلند، واقعاً فقط تینا ترنر بود. او همچنین با تمام این شخصیت آمد: کلاه گیس، موضع، لباس، پاها. اما، برای من، مهم‌ترین چیزی که او در صدایش داشت، کثیفی بود – برای موسیقی که می‌خواند غیرعادی بود. او یک نویسنده بود، اما بیشتر از آن مترجمی بود که می‌توانست یک غزل را به سطح دیگری برساند. نسخه او از Whole Lotta Love باعث ایجاد رابطه جنسی شد. نه این که آهنگ سکسی نبود، اما او زن های زیادی را وارد آن می کند. سپس آلبوم بیایید با هم بمانیم از آل گرین است. پدر و مادرم آن آهنگ را نواختند – من آن را از نزدیک می دانم. این یک آهنگ زیبا و ملایم R&B است، با نت ها و جمله بندی عالی. و سپس تینا با صدای راک آمد و انرژی کاملا متفاوت و باشکوهی به آن بخشید. او مقدار زیادی از صدا روی آن، و ناامیدی بسیار بیشتری به آن بخشید. نسخه او اساساً این است: بیایید فاک کنیم. او خواستارتر است: لطفا، بیا باهم بمانیم. و صدایش می ترکد و آن را در آنجا نگه داشتند – او به آن احساس دیگری داد.

او از دورانی بود که باید عالی باشی. آنها فقط یک میکروفون، یک صدا و یک تکنیک تنفس داشتند. بسیاری از آن‌ها از آیک می‌آیند – تاریخچه افتضاحی در آنجا وجود دارد، اما از نظر نحوه توسعه صدای او، او کار فوق‌العاده‌ای انجام داد. او عبارات فوق‌العاده‌ای داشت: روشی که یادداشت را رها می‌کرد و سپس نقطه گذاشتن سنگ‌ریزه را در آنجا پیدا می‌کرد.

این کاملاً یک چیز است که آن شن را برای مدت طولانی در صدای خود داشته باشید و تارهای صوتی خود را از بین نبرید. اگر آن را در جهت اشتباهی سوق دهید، حفظ یک شغل 60 ساله دشوار خواهد بود. وقتی به جنیس جاپلین گوش می‌دهم، آزارم می‌دهد، زیرا می‌توانم صدای مالش آن تارهای صوتی را بشنوم! اما با تینا، شما با این احساس آرامش می کنید، طبیعی است. او کنترل زیادی بر احساسات داشت و اشعار کاملاً برای او و موقعیتش نوشته شده بود. گاهی اوقات، او حتی به طور خاص آهنگ ها را دوست نداشت، اما می توانست چیزهای زیادی در آنها بگذارد. این ریتم، جمله بندی و ارتباط روحی بود – من چه می خوانم و چگونه می توانم آن را منتقل کنم؟

تینا نماد مد: “او در پولک های پولک خیره شد”

کلویی مک دانل

اولین چیزی که تماشاگران هنگام تماشای زنده تینا ترنر دیدند، چهره او نبود که میکروفون را برای زدن اولین نت خود بالا می‌برد. نور خیره کننده ای بود. حتی اگر در ردیف عقب نشسته باشید، می‌دانستید که ترنر در حالی از راه رسیده است که کانون توجه لباس‌های پولکی او را تحت تأثیر قرار داده است.

برای بیش از پنج دهه، ترنر با چیزی که طرفداران با محبت آن را “لباس تینا” می نامیدند، فرماندهی صحنه را بر عهده داشت و هر چه بیشتر اجرا می کرد، خطوط پاچه ها کوتاهتر می شد. «هیچ قانونی وجود ندارد که بگوید شما باید به گونه ای خاص لباس بپوشید یا به گونه ای خاص باشید. ما در دوران هیجان انگیزی برای زنان زندگی می کنیم.

ترنر در مانتین ویو، کالیفرنیا، در سال 1997.
ترنر در مانتین ویو، کالیفرنیا، در سال 1997. عکس: تیم موزنفلدر/گتی ایماژ

در حالی که قیافه قبلی او متین‌تر بود، درخواست طلاق از آیک در سال 1976 بود که کاتالیزور رویکردی جذاب‌تر در لباس پوشیدن بود. او در مجموعه عکس های خود یعنی زندگی من نوشت: «وقتی به گذشته نگاه می کنم، می توانم داستان زندگی ام را از طریق لباس هایی که پوشیده ام ببینم. من در لباسم احساس زیبایی می کردم، مثل یک شاهزاده خانم. اما آن لباس یک زندان بود، درست مثل ازدواج من. می‌خواستم حرکت کنم، بنابراین دامن‌هایم کوتاه‌تر و منقبض‌تر شدند، زیرا آزادی برای من، روی صحنه و زندگی مهم بود.»

او شروع به همکاری نزدیک با طراح آمریکایی باب مکی کرد که با دایانا راس و شر نیز کار می کرد، و این مکی بود که ترنر و شر را در آن لباس های منقش به شعله برای اجرای مشترک ویژه در نمایش The Sonny & Cher در آن لباس های فوراً قابل تشخیص قرار داد. 1977. بعداً، وقتی ترنر اولین تور انفرادی خود را آغاز کرد، لباس را با یک شنل پر نارنجی غول پیکر به روز کرد.

این سبک پر زرق و برق و نمایشی پیشروی اجراکنندگانی از جمله پرینس، مدونا و اخیراً بیانسه بود، که تور رنسانس کنونی آن‌ها دارای انبوهی از ظاهر ترنر است، و با ادامه رشد اعتماد به نفس ترنر، سبک او حتی آزادتر شد. او به مکی دستور داد تا لباسی بسازد که شامل بال‌های نقره‌ای غول‌پیکر بود که در حین چرخیدن او در اطراف صحنه بال می‌زد. او گفت: «احساس می‌کردم که دارم پرواز می‌کنم، و برای اولین بار تنها و آزاد بودم.

بعداً کرست‌های چرمی دوخته شده، جین دوتایی و آن جوراب شلواری توری رقصنده خصوصی آمدند، اما برای آخرین تور خود در سال 2009، او به عشق اولش، پولک‌های پولک، بازگشت. با پایین آمدن از پلکانی مرتفع، در حالی که نت‌های آغازین Addicted to Love شروع به نواختن می‌کردند، ترنر لباس را از تن بیرون کرد تا یک لباس کوتاه قهوه‌ای درخشان زیر ران‌ها نمایان شود. خیره – تحت اللفظی و استعاری – مثل همیشه کورکننده بود.

تینا دیوا: “او تجسم امیدهای پیروزی بود”

لورا اسنیپس

وقتی آیک ترنر متوجه شد که احمق است که به آنا مای بولاک قدرت آوازی اجازه ندهد به گروهش ملحق شود، او را مجبور کرد نام تینا ترنر را انتخاب کند و در صورتی که او ترک کند و او بخواهد دوباره آن را به یک خواننده جایگزین اختصاص دهد، آن را علامت تجاری قرار داد. آنها در سال 1962 ازدواج کردند اما در سال 1978 در نتیجه آزار طولانی مدت آیک طلاق گرفتند و تینا تنها با دو ماشین – و حق نامش – از آنجا رفت. در حالی که آیک «تینا ترنر» را به‌عنوان قالبی عمومی می‌دید که باید پر شود، تینا می‌توانست خود را فراتر از آن چیزی که برای او دیده بود تصور کند تا شروع یک دومین کنش سرکش را ایجاد کند – کاری که به سرعت روند انحطاط صنعت موسیقی را معکوس می‌کرد. علاقه. احتمالاً تصادفی نیست که باب مکی تینا این دوره را به عنوان یک ققنوس طراحی کرد.

ترنر در لس آنجلس در سال 1980.
ترنر در لس آنجلس در سال 1980. عکس: هری لنگدون/گتی ایماژ

این خودسازی در مواجهه با تخیل محدود است که باید تعریف کاری ما از معنای دیوا بودن باشد. این برعکس تصور رایج زن‌ستیز است که هر نوازنده زن موفقی باید ایده‌هایی بالاتر از جایگاه خود داشته باشد: چگونه جرات می‌کند استعداد خود را تأیید کند، بر حرفه‌اش کنترل داشته باشد، یا آشکارا از غنایم موفقیت خود لذت ببرد؟ این ایده اغلب مبتنی بر نژادپرستی و طبقه‌گرایی است، تلاشی مردسالارانه برای به حداقل رساندن تهدید تصور شده از دستیابی زنان طبقه کارگر و سیاه‌پوست به قدرت همتراز با مردان – جای تعجب نیست که سردسته‌زنان به عنوان یک فرد تحقیرکننده اغلب به افرادی مانند ماریا کری، ویتنی هیوستون و ریحانا.

اگرچه بسیاری از معروف‌ترین دیواهای ما دارای نمای بیرونی آهنین هستند، اما دوگانگی به معنای شکست ناپذیر بودن نیست، تصوری که خود ترنر آن را رد کرد. او یک بار گفت: «من لزوماً نمی‌خواهم فردی «قوی» باشم. «زندگی وحشتناکی داشتم. من فقط ادامه دادم.» استقامت کلیدی برای دوگانگی است و این انسانیت است، نه خود بزرگ‌نمایی، که دیوا را به سلطنت فرهنگی ارتقا داده است: و دیوها امیدهای ما را برای غلبه بر شادی، به‌ویژه برای مخاطبانی از پس‌زمینه‌های حاشیه‌ای، تجسم می‌دهند. او در اواخر عمرش گفت که تینا ترنر بودن واقعاً معنایش را داشت و به نوبه خود یک دیوا بود: پس از دستیابی به “خوشبختی واقعی و پایدار”، این “بزرگترین آرزوی او بود که به دیگران نیز کمک کند تا واقعاً خوشحال شوند.” “.

اجرا در برلین در سال 1979.
اجرا در برلین در سال 1979. عکس: Ulstein bild/Getty Images

تینا پیشرو: «او عرق می‌کرد، جیغ می‌کشید، صورت‌ها را می‌کشید»

دوقلوهای نوا

میراث تینا به نسل‌های جوان‌تر می‌رسد، که به آن ویدیوها نگاه می‌کنند و دوباره الهام می‌گیرند. شما اغلب نمی توانید یک هنرمند، به خصوص یک زن، را پیدا کنید که با چنین مهارتی اجرا کند. او سعی نمی کرد روی صحنه زیبا باشد – عرق سخت، عصبانیت، چهره هایی که او می کشید را می دیدید. به خصوص در روزهایی که او شروع به کار کرد، زنان ظاهراً ریزه اندام و مودب بودند و آرایششان کاملاً ست شده بود. تینا از آن فراتر رفت و او به ما الهام می بخشد. مانند او، ما می خواهیم در لحظه باشیم، عرق کرده، احساس کنیم که داریم اجرا می کنیم، نگران هیچ چیز دیگری نباشیم. ما می خواهیم آن احساس و رویکرد زنانه به انرژی، خشن و هیجان انگیز را به تصویر بکشیم. امروزه در راک، دیدن زنان و افراد غیر باینری بیشتر از این رویکرد بسیار عالی است. زمانی که ما برای اولین بار شروع کردیم، کمی شبیه این بود: “کمتر جیغ بزن، بیشتر هیپ هاپ باش.”

پاپ جنسیت‌گرا است، اما سن‌گرا هم است – دختران نوجوان را می‌گیرد و می‌گوید که کار شما باید از اینجا شروع و پایان یابد. اما حرفه تینا واقعاً در 40 سالگی او شروع شد. او گواهی است که زنان می توانند در آینده موفق باشند.

زنان طوری تنظیم نشده اند که سرفصل باشند، به خصوص زنان سیاه پوست. تینا با نام‌های بسیار کمی که می‌توانستیم به آن اشاره کنیم، قطعا به ما کمک کرد و نسل بعدی کمتر احساس انزوا و تنهایی کند. هیچ کس نمی تواند با او برابری کند، اما اگر بتوانیم کمی از تینا جلوتر بگیریم، این یک چیز شگفت انگیز است. او به شما می آموزد که خود واقعی خود باشید، و اینکه وقتی در موسیقی هستید، رها کنید و از خود لذت ببرید.

تینا در استودیو: “او نمی توانست رقصیدن را متوقف کند”

جانی داگلاس

برچسب ها به دنبال هر کسی که در حال تجربه است تعقیب می کنند. در سال 1999، زمانی که من با تینا ترنر بر روی آخرین آلبوم انفرادی او، بیست و چهار هفت، کار کردم، چر به تازگی با Believe، آهنگ سال، منتشر شده بود. شرکت‌های ضبط فکر می‌کردند: «این عالی است! ما می‌توانیم تعدادی از ستاره‌های گذشته خود را بیرون بکشیم و دوباره برای بچه‌ها اختراع کنیم.» من خیلی دوست داشتم با او یک آلبوم قدیمی روح خام ممفیس بسازم، اما لیبل آهنگ های مدرن می خواست.

ضبط کردن او بسیار سخت بود، زیرا در استودیو، یک خواننده باید روی میکروفون بماند و تینا نمی توانست جلوی رقصیدن را بگیرد. صدا به سمت چپ و راست حرکت می کرد و از میکروفون خارج می شد. ما مجبور بودیم به توقف حرکت او ادامه دهیم! اما این میزان انرژی و شادی او بود. او واقعاً از حضور در استودیو هیجان‌زده بود، در سنی که بیشتر هنرمندان می‌خواهند کنار استخر خود بنشینند و میلیون‌ها را بشمارند.

اجرا با پل مک کارتنی در جشن تولد 10 سالگی Prince's Trust در لندن در سال 1986. همچنین تصویر: مارک کینگ، پل یانگ، برایان آدامز، فرانسیس روسی و جان ایلسلی.
اجرا با پل مک کارتنی در جشن تولد 10 سالگی Prince’s Trust در لندن در سال 1986. همچنین تصویر: مارک کینگ، پل یانگ، برایان آدامز، فرانسیس روسی و جان ایلسلی. عکس: برایان کوک/ردفرنز

من می‌توانم به او بگویم که آیا او از میکروفون خارج می‌شود، آیا برخی از عبارت‌ها را اشتباه گفته است، اما کسی با آن سطح که این مدت طولانی این کار را انجام می‌دهد – آنها به راهنمایی زیادی نیاز ندارند. من پس از کار با این همه گروه پسر و دختر بند کنار می آمدم، و آنها به شدت نیاز به کلام کردن کلمه به کلمه، و رقابت کردن، و این چیزهای فنی داشتند تا صدایشان خوب باشد. اما تینا چندین دهه بود که ضبط می کرد، او کاملاً می دانست که دارد چه کار می کند. حتی اگر موسیقی مدرن‌تر از آن چیزی بود که او به آن عادت کرده بود، او مشکلی نداشت که فقط او باشد و روی پیست بنشیند. عجیب است وقتی با کسانی کار می‌کنی که با آنها بزرگ شده‌ای، و آنها دهانشان را باز می‌کنند و مثل این است که: لعنتی، تینا ترنر است. اینطور نیست که شما به یک جعبه جادویی نیاز داشته باشید تا صدای او را از طریق آن بسازید تا صدای او را درآورید – فقط نحوه بیرون آمدن آن است. شما همیشه از میراثی که پیش روی شما آمده است آگاه هستید و این فشار بسیار زیاد را احساس می کنید که به لعنتی نروند یا کاری را انجام ندهید که شبیه او نیست. من فقط بهترین ها را دور سرم می چرخاندم و فکر می کردم: باید به جایی نزدیک به این سطح از نبوغ برسم.

همه ما استعداد و رکوردهای تینا را می دانیم، اما چیزی که بسیاری از مردم نمی دانند این است که او چه انسان باورنکردنی بود. من با صدها هنرمند کار کرده‌ام – خیلی‌ها را که نمی‌توانم به خاطر بیاورم، برخی از افراد دوست‌داشتنی و برخی از ترسناک‌ها – و او بسیار بالاتر و فراتر از بهترین هنرمندی است که تا به حال با او کار کرده‌ام. کار با او تقریباً یک تجربه مذهبی بود. نور سفید مثبتی در اطراف او وجود داشت. او در این مرحله حدود 60 سال داشت، اما انرژی بیشتری نسبت به جوانان 18 تا 21 ساله ای داشت که من با آنها کار می کردم. با توجه به آنچه که از سر گذرانده بود، هیچ تلخی برای او وجود نداشت. هنرمندانی که برای رسیدن به جایی که هستند باید سختی ها را تحمل کنند و بجنگند، محتوای واقعی دارند. او این لبخند و خنده عفونی را داشت – شما این تصور را دارید که تینا هرگز روز بدی نداشته است. و اگر این کار را می‌کرد، می‌توانست آن را از بین ببرد که انگار چیزی نیست.

تواضع هم وجود داشت. او به من گفت: «من حتی خودم را یک خواننده نمی دانم. من یک رقصنده هستم!» او خیلی زمین گیر شده بود. و او این معنویت را بدون توجه به معنویت برای خود داشت. سطح انرژی، نور، شادی – به نظر می رسید هیچ تاریکی در او وجود ندارد.

مصاحبه توسط بن بومونت توماس

joker123 casino malaysia minyak dagu mega888 apk pussy888 xe88 joker123 super 8 ways ultimate live casino malaysia live22 malaysia mega888 apk 免费电影 casino malaysia