هجوم شگفت انگیز خلاقیت در زمان واقعی: 40 سال از جلسات لایه برداری اسمیتز | موسیقی

Category: اخبار روز موسیقی

مندر این ماه 40 سال می گذرد از زمانی که کسی از شرکت کنندگان در کنسرت های انگشت شماری که صدای اسمیت ها را شنیده است منع می کند. در 13 می 1983، آنها اولین تک آهنگ خود را با نام Hand in Glove در Rough Trade منتشر کردند. سپس، در 31 مه، جان پیل اولین جلسه خود را برای برنامه رادیوی بی بی سی خود پخش کرد. قبل از پایان سال، آنها یک مورد دیگر را برای او و همچنین دو مورد برای دیوید جنسن ضبط می کردند. در مجموع 14 آهنگ پخش شد که همه برای اولین بار شنیده شدند، به غیر از نسخه جدید Handsome Devil، B-side to Hand in Glove.

جلسات رادیویی اسمیتز همانقدر حیرت انگیز بود که پاپ شاهد آن بود. هنگامی که آنها اولین آلبوم خود را در سال بعد منتشر کردند، تنها دو قطعه از 10 قطعه آن قبلاً برای رادیو 1 ضبط نشده بود. این جلسات بود که به سرعت و به سرعت دنبال کنندگان آنها را افزایش داد.

دیوید کاوانا فقید در بیوگرافی پیل شب بخیر و رهایی خوب درباره این جلسات نوشت که «آنقدر به اسمیت ها شتاب داده اند که یک آلبوم تقریباً اضافی است. شکی نیست که حرکت با پیل آغاز شد. جهان اسمیت ها تقریباً با همه چیزهایی که در دهه 80 بریتانیا در سطح فرهنگی یا تجاری اتفاق می افتد در تضاد است و پیل داور سلیقه در جامعه جایگزین است. (حقیقت آن با عدم موفقیت کامل یک گروه مستقل استانی بسیار خاص، اما فوق العاده ملودیک دیگر با یک خواننده عجیب و غریب ثابت شد – پیل به فلت اهمیتی نداد و حرفه آنها به جایی نرسید.)

وقتی Hand in Glove منتشر شد، صدای Hand in Glove را نشنیدم، زیرا هنوز به رادیو 1 شبانه گوش نمی‌دادم. اما چند هفته بعد، متوجه شدم که اغلب گروه‌های هوی متال در Top of the Pops وجود دارند. وقتی پیل آن را ارائه کرد و من فکر کردم که آیا او ممکن است یکی از آن را در رادیو پخش کند. (من 13 ساله بودم و با علاقه تصور می کردم که مجریان حداقل برخی از بازیگران را برای Top of the Pops انتخاب کرده اند.) او این کار را نکرد – به هر حال نه در آن مقطع زمانی – اما در یکی از اولین برنامه هایی که گوش دادم شنیدم. تکرار همان جلسه اول اسمیتز. من هرگز موسیقی با آن صدایی را قبلا نشنیده بودم، و هرگز خواننده ای را نشنیده بودم که کلامش – به هیچ وجه – در واقع زندگی من را منعکس کند، به عنوان یک بچه قلدر و تنها که نمی دانست چگونه با خیال راحت در جهان حرکت کند. تنها با اطمینان

البته، تعداد بی‌شماری از بچه‌ها در سراسر کشور به همان شیوه من پاسخ دادند. اجازه نداشتم تا نیمه شب بیدار بمانم، وقتی پیل تمام شد، به رختخواب می رفتم و چراغ را خاموش می کردم، سپس هدفون را به ضبط کننده رادیو کاست وصل می کردم. من یک مشت C90 داشتم که با جلسات پیل پر کردم، یک انگشت روی دکمه مکث قرار داشت. اما تنها با جلسات اسمیت ها بود که روز بعد وقتی از مدرسه به خانه می آمدم، با پشتکار متن ترانه را رونویسی می کردم.

و آهنگ ها! آن آهنگ های عجیب و زیبا. پیل آنها را به عنوان “یک گروه بدون هیچ تاثیر آشکار” توصیف کرد. خوب، این درست است و در عین حال نادرست است. اسمیت ها به هیچ وجه به نظر نمی رسیدند چون خیلی شبیه بودند: مار موتاون و استوگ ها و گروه پتی اسمیت و برت یانش و بوفالو اسپرینگفیلد و خیلی چیزهای دیگر را در نوشته هایش آورد، اما چون کنار هم قرار گرفتنشان خیلی غیرمنتظره بود، شنیده نشد. و از آنجایی که تأثیرات از طریق نوازندگی او فیلتر شده بود (به خاطر می‌آورم که موریسی در مصاحبه اولیه با ساوندز آن را «شکسته و در عین حال روان» نامیده بود)، اسمیت‌ها فقط شبیه اسمیت‌ها بودند.

گاهی اوقات اسمیت ها از جلسات خود تکامل می یافتند و گاهی اوقات به عقب می رفتند. Reel Around the Fountain یکی از موارد اخیر بود. ضبط شده برای اولین جلسه Peel، چیز سنگین و باشکوهی بود، با گیتار نوازی طیفی و پراکنده مار مانند گاز روی آهنگ پوشیده شده بود. چند ماه بعد آنها آن را برای جنسن ضبط کردند (اگرچه این نسخه به مدت دو سال به دلیل ادعای تبلوید مبنی بر اینکه سرود پدوفیلی است پخش نشد)، و گیتارهای آکوستیک وجود دارد که این خطوط عنکبوتی را از بین می برد. سال بعد، در اولین آلبوم خود با نام خود، خط بیس تغییر کرده بود و دیگر پیامی عجیب و مه آلود از اتر نبود، بلکه یک آهنگ کاملاً متعارف کانتری پاپ بود. شرمنده

این مرد جذاب که برای دومین جلسه پیل ضبط شد، روند معکوس را طی کرد. مار آهنگ را به طور خاص برای جلسه نوشت و سعی کرد چیزی شبیه دوربین Aztec همکارهای Rough Trade بسازد، اما با ریتم باس You Can’t Hurry Love از Supremes (و البته در نهایت شبیه هیچکدام نبود). اما آن نسخه از This Charming Man در مقایسه با نسخه ای که تنها چند هفته بعد به عنوان تک آهنگ منتشر شد، یک گل باز نشده است. برای تک‌نسخه، جان پورتر تهیه‌کننده به آن‌ها توصیه کرد که ریتم را از جهش موتاون به سبکی سخت‌گیرانه‌تر و سفت‌تر تغییر دهند، که خط بیس درخشان اندی رورک را پیش‌زمینه می‌کرد، و مکث‌های ناگهانی را که به آهنگ درام می‌بخشد، معرفی کنند. اسمیت ها در این مرحله اینگونه بودند: از طراحی به یکی از تک آهنگ های عالی دهه در عرض چند هفته.

از تبلیغات قبلی خبرنامه رد شوید