کارلوس لیرا، پیشگام بوسا نوا در 90 سالگی: “ما آهنگ هایی درباره واقعیت خود نوشتیم: ساحل، خورشید و داستان های عشق” | موسیقی

Category: اخبار روز موسیقی

مندر سال 1959، رونالدو بوسکولی، شریک موسیقی و ترانه سرای کارلوس لیرا، گفت که بوسا نوا یک حالت ذهنی است. لیرا فکر می کرد که حرف بیهوده می زند. او بیش از شش دهه بعد، در حالی که به وضوح یک فلاش بک از روزهای اولیه این ژانر در دهه 1950 ریودوژانیرو را روایت می کند، منعکس می کند: «امروز، من در واقع با او موافقم. «با گیتارها و بطری‌های نوشیدنی‌های خانگی‌مان، هنگام غروب آفتاب به ساحل می‌رفتیم و شب را در آواز خواندن می‌ماندیم. روز بعد، همه چیز را دوباره انجام می‌دادیم. فضای شاد و بی دغدغه ای بود.»

لایرا که مانند معدود افراد دیگر با آثار کلاسیکی مانند Você e Eu و Coisa Mais Linda آن حالت ذهنی را تداعی کرد، هفته گذشته 90 ساله شد و یکی از تنها نوازندگانی است که به تولد ژانر برزیلی کمک کرد که هنوز زنده است. در آوریل 1958، الیزته کاردوسو، خواننده، Canção do Amor Demais را ضبط کرد – اولین آلبومی که آهنگ بوسا نووای گیتار ژائو ژیلبرتو را با الهام از سامبا و جاز آمریکایی – عمدتاً، اما نه تنها – ارائه کرد. کمتر از یک سال بعد، ژیلبرتو آلبوم Chega de Saudade را منتشر کرد، پر از آهنگی که بعدها به خاطر آن شهرت جهانی پیدا کرد.

کارلوس لیرا در سال 1954.
“همه ما شروع به جستجوی هارمونی های جدید کردیم” … کارلوس لیرا در سال 1954. عکس: (مجموعه لیرا)

لیرا که سه آهنگ ضبط شده توسط ژیلبرتو در Chega de Saudade داشت، می‌گوید: «همه ما به دنبال هارمونی‌ها و راه‌های جدیدی برای نواختن سامبا بودیم، یعنی زمانی که ژوائو گیلبرتو با آن ضرب آهنگ همزمان ظاهر شد. Ninguém. این دو هنرمند چند سال قبل در سنگفرش روبروی هتل پلازا کوپاکابانا با هم آشنا شده بودند. بار پلازا مقصد همیشگی لیرا و گیلبرت بود که برای قدردانی از پیانوی همگام جانی الف (یکی از مهم ترین پیشگامان بوسا نوا) به آنجا می رفتند.

لایرا با یادآوری اولین برخوردشان می‌گوید: «در پشت میله، در تاریکی، ژوائو نشسته بود، با گیتارش و به طرز عجیبی می‌نواخت – دست‌هایش به شکلی کج قرار گرفته بودند. سپس ژیلبرتو شروع به برگشتن به خانه‌اش کرد: «وقتی رسیدم، ژوائو را با لباس خوابم، روی تشکی کنار تختم پیدا کردم و با مادرم چای می‌خورد.» آنها سپس برای مدتی در مکزیک زندگی کردند. ژوائو یک سوسک می‌راند و هنگام برخورد با سرعت‌گیرها فریاد می‌زد: «ویوا زاپاتا!» او فردی بود که خواستار توجه بود و اگر مراقب خودت نبودی، همیشه در کنارش بودی. او همیشه در مورد آهنگ‌هایی که می‌شنید و می‌نواخت با من مشورت می‌کرد – اما او همان کسی بود که نیمه‌شب زنگ زد و از تو خواست بیرون بروی و اگر نرفتی عصبانی می‌شد.»

لیرا می‌گوید ژیلبرتو سرسخت بود، اما از نظر الهام‌بخش چنین بود. او هر آهنگ را صدها بار، هجا به هجا، مطالعه کرد، به طوری که همراه با هارمونی که او می ساخت، زنگ زد. کار زرگری بود، اما وقتی آماده شد، یک ناک اوت بود.»

در اولین گردهمایی های خود در ایپانما و کوپاکابانا، لیرا و نوازندگان جوانی مانند ژیلبرتو، نارا لئو، و روبرتو منسکال (به علاوه کهنه سربازانی مانند آنتونیو کارلوس جوبیم و وینیسیوس د مورائس) به سختی می توانستند تصور کنند که شهرت بین المللی به دست آورند. لیرا با اشاره به شب بوسا نوا در سالن کارنگی در سال 1962، زمانی که لایرا و همتایانش با مایلز دیویس، دیزی گیلسپی نواختند، گفت: «فقط زمانی متوجه شدم که در نیویورک برای بت‌های خود اجرا می‌کردیم که درخور توجه است. ارول گارنر و دیگر غول های جاز آمریکایی.

لیرا می گوید، با این حال، قبل از آن، «ما هیچ هدفی به نام آن نداشتیم که بخواهیم به آن برسیم. ما نوازندگان جوانی از طبقه متوسط ​​ریو بودیم که با نیاز به یک بیان موسیقی که بتوانیم با آن ارتباط برقرار کنیم، شروع به خلق چیزی نزدیک‌تر به واقعیت‌های خود کردیم.»

در اواسط دهه 50، ایستگاه های رادیویی ریو دیگر نماینده نوازندگان جوان ایپانما و کوپاکابانا نبودند: آنها تحت سلطه بودند. samba-cançãoلیرا می‌گوید، یک ژانر عاشقانه که با «نوحه‌ها، دلتنگی‌ها و غرق شدن غم‌ها» مشخص می‌شود (نینگوم من آما نوشته آنتونیو ماریا نمونه خوبی است، یکی از برجسته‌ترین آثار این ژانر). لایرا به یاد می‌آورد که واکنش طبیعی این بود که شروع به «نوشتن آهنگ‌هایی درباره واقعیت خودمان کنیم: ساحل، خورشید، دختران دوست‌داشتنی و داستان‌های عاشقانه».

روی کاسترو، نویسنده کتاب‌های مشهور در مورد بوسا نووا، در پیش‌گفتار کتاب لایرا Eu ea Bossa (2008)، می‌نویسد: «بدون کارلینهوس لیرا – و همچنین ژائو گیلبرت، تام جوبیم، و وینیسیوس دو موراس – بوسا نوا وجود نداشت. و ما همچنان Ninguém Me Ama را می‌خوانیم.»

حتی اگر بدون لایرا وجود داشت، روبرتو منسکال می‌گوید که بدون او، این ژانر چیز مهمی نداشت. در 85 سالگی، منسکال، یکی دیگر از پیشگامان بوسا نوا که O Barquinho و Você را آهنگسازی کرد، یکی از قدیمی ترین شرکای موسیقی Lyra است که در سال 1956 در دبیرستان Copacabana با یکدیگر آشنا شده است. ما روز اول کلاس را برای نواختن گیتار در خانه لیرا رها کردیم. منسکال به یاد می آورد که ما خود را در هارمونی کامل موسیقی یافتیم. آنقدر که ماه‌ها بعد با هم یک مدرسه گیتار راه‌اندازی کردند: «همه می‌خواستند ضرب‌های بوسا نووا را یاد بگیرند. تب بود.»

(از سمت چپ) تام جوبیم، وینیسیوس دی مورائس، رونالدو بوسکولی، روبرتو منسکال و کارلوس لیرا در خانه وینیسیوس دی مورائس در سال 1973.
«بدون آنها ما همچنان Ninguém Me Ama را می‌خواندیم» … (از سمت چپ) تام جوبیم، وینیسیوس دی مورائس، رونالدو بوسکولی، روبرتو منسکال و کارلوس لیرا در خانه وینیسیوس دی موراس در سال 1973. عکس: (مجموعه لیرا)

برای منسکال، لایرا اولین کسی بود که جدید بودن موسیقی را که به دنبالش بود بیان کرد و این کار را با زیباترین ملودی ها انجام داد. وقتی برای اولین بار بازی او را شنیدم، فکر کردم: “این چیزی است که من می خواهم.” خطوط ملودیک Lyra تا آخر بالا و سپس پایین می‌رود – زیباست، حتی از نظر بصری.» جوبیم لیرا را ملودیست اصلی بوسا نوا می‌نامید و برونا راموس دافونته، مورخ، موسیقی‌دان و نویسنده Essa Tal de Bossa Nova با این نظر موافق است: «وقتی نت‌ها را انتخاب می‌کند، لیرا دقیق است. هیچ اضافه ای وجود ندارد این همیشه یک ملودی واضح و تصفیه شده است.”

لیرا قبلاً با منینا در سال 1955، یکی از اولین ساخته های او، به پیش بینی محتوای غزلیات بوسا نوا کمک کرده بود. راموس دافونته می گوید: «در زمانی که طبقه متوسط ​​و نخبگان به اشعار جدی و «خوش رفتار» عادت داشتند، منینا تغییری را ایجاد کرد که نسل Lyra به دنبال آن بود. متن ترانه Lyra ادامه دارد: «دختر، من برای تو خوب نیستم». “من چیز بدی هستم / آیا می خواهید آنها / در مورد شما هم صحبت کنند / آنطور که آنها در مورد من صحبت می کنند؟” علاوه بر این، منینا و اشعار جسورانه آن برای اولین بار با صدای یک زن، خواننده سیلویا تلس، ضبط شد.

«فقط زمانی متوجه شدم که در نیویورک برای بت‌های خود اجرا می‌کردیم، کاری انجام می‌دادیم که درخور توجه بود.
«فقط زمانی متوجه شدم که در نیویورک برای بت‌های خود اجرا می‌کردیم، کاری انجام می‌دادیم که درخور توجه بود. عکس: مجموعه Lyra

همراه با آن اشعار محاوره ای، لایرا می گوید که هارمونی های پیچیده و ملودی های استادانه دو ستون کلیدی دیگر در زیر بوسا نوا هستند، که او از تعریف آن به عنوان ریتم خودداری می کند. در عوض، “روشی برای آهنگسازی است – اما مردم آن را به عنوان چنین نمی پذیرند زیرا بوسا نوا [as a rhythm] در نهایت به یک برند قوی تبدیل شد.» استانداردهای آمریکایی، فرانسوی شانسونبولروهای مکزیکی، امپرسیونیسم دبوسی، سامبای برزیلی نوئل روزا، و لیرا به یاد می‌آورد، «آلبوم‌های کوبایی که پدرم از سفرهای کاری‌اش می‌آورد» همگی الهام‌بخش روند خلاقیت او بوده‌اند.

در سال 1961، لیرا به همراه دیگر هنرمندان و روشنفکران جوان، مرکز فرهنگی مردمی اتحادیه ملی دانشجویان را تأسیس کرد. “CPC da UNE” همانطور که نامیده می شد، یک ابتکار با گرایش چپ بود که هدفش شکستن دیوارهای طبقات اجتماعی از طریق هنر بود. Lyra به عنوان مدیر موسیقی خود می خواست بوسا نوا را به طبقه کارگر و فرهنگ طبقه کارگر (از جمله سامبای نلسون کاواکینیو و زی کتی) را به طبقه متوسط ​​نزدیک کند.

لیرا می‌گوید: «من شروع به درک اهمیت اشعاری کردم که پیامی اجتماعی ارائه می‌دهند. او که از اینکه چگونه «ما، جوانان طبقه متوسط، در یک حباب زندگی می‌کردیم» ناراحت بود، از بوسا نوا که ارتباطش با مسائل اجتماعی جدا بود، کنار رفت. «بعد از پیوستن من به جنبش سیاسی، اشعار من لایه های جدیدی پیدا کرد. کاری که من تا به امروز انجام می‌دهم، بوسا نوا است، اما نه اشعار من و نه خودم بیگانه نیستند.»

پس از ساختن ترانه‌های مرتبط با سیاسی-اجتماعی، مانند Influência do Jazz (انتقاد کنایه آمیز از تأثیر بیش از حد جاز آمریکایی بر سامبا) و ماریا مویتا (درباره نابرابری‌های طبقاتی و جنسیتی که برزیل را شکل داده است)، به مدت 10 سال در خارج از برزیل زندگی کرد. دیکتاتوری نظامی در سال 1964 کشور را به دست گرفت. «من درگیر مبارزه برای عدالت اجتماعی بودم. لیرا که به ایالات متحده و مکزیک نقل مکان کرد، تأیید می کند که این مرا مجبور به تبعید خود کرد، اما در عین حال قوی تر و خلاق ترم کرد. او حتی در مکزیک گروهی را با الهام از CPC da UNE تأسیس کرد.

با زندگی بسیار درهم آمیخته با تاریخ بوسا نوا و خود برزیل، لیرا با احساس رضایت 90 ساله می شود. او می‌گوید: «من همیشه موسیقی با کیفیت را دنبال کرده‌ام، اما آهنگ‌های فکری نمی‌سازم. “موسیقی با کیفیت آن چیزی است که از دل بیرون می آید.”

joker123 casino malaysia minyak dagu mega888 apk pussy888 xe88 joker123 super 8 ways ultimate live casino malaysia live22 malaysia mega888 apk 免费电影 casino malaysia