سیهز جانکل با احتیاط در راهروی پشت صحنه در میخانه Greyhound در جاده کاخ فولام قدم زد. بخار از یک رختکن بیرون آمد، انگار از یک حمام ترکی. با برگزاری دادگاه در وسط نوازندگانی که داخل آن جمع شده بودند، یکی از آنها به او چشم دوخت. “آیا من شما را می شناسم؟ خب لعنت به پس!»
این شروع ناخوشایند یکی از بزرگترین مشارکتها در موسیقی پاپ بریتانیا بود، بین یانکل، یک شهروند متوسط شمال لندن که عاشق فانک و سول سیاهپوست آمریکایی است، و ایان دوری، خواننده راک میخانهای متخاصم و کاریزماتیک. ژانکل به زودی موسیقی را برای آهنگهایی مانند Sex & Drugs & Rock’n’ Roll، Spasticus Autisticus، و تک آهنگ شماره 1 بریتانیا در سال 1979 به نام Hit Me Your Rhythm Stick نوشت. اما این فقط اولین فصل از یک داستان قابل توجه برای ژانکل بود، که در ادامه تبدیل به محبوب صحنه باشگاهی آمریکا شد، کوئینسی جونز او را دوست داشت و تا به امروز به انتشار موسیقی ادامه داد: او در سن 71 سالگی جدیدترین آلبوم انفرادی خود را منتشر کرد. هفته گذشته
در بازی Greyhound، جانکل آنجا بود زیرا توسط گیتاریست دوری، اد اسپایت، دعوت شده بود – گروه آنها، Kilburn and the High Roads، به یک کیبوردیست نیاز داشت. جانکل در مورد کنسرتی که دید می گوید: «واقعاً مثل تماشای یک دسته دیوانه بود. “من به خصوص موسیقی را دوست نداشتم اما هیپنوتیزم شدم. بلند بود. سورئال بود ایان فاس تامی کوپر پوشیده بود. نوازنده ساکس تصویر تف کردن فرانک زاپا بود. مثل این بود که با یک ابزار بینقص به سرش بزنند.»
پس از رفتن به پشت صحنه و رد شدن توسط دوری، جانکل برگشت تا آنجا را ترک کند، اما اسپایت او را دید و از او دعوت کرد تا روز بعد تمرین کند. ژانکل شروع به خندیدن با آنها کرد، اما خیلی زود از آهنگهای پیانوی Wurlitzer که او مینواخت خسته شد: «این برای گوش من روحانگیز نبود. فکر کردم: به بیش از این نیاز دارم.» او دوری را ترغیب کرد تا مطالب جدید و متفاوتی را با او بنویسد، و آنها یک گروه حمایتی بدیع تر جمع کردند: Blockheads. یانکل به یاد می آورد: «یان عشقش به سالن موسیقی و حس کنایه اش را به ارمغان آورد. “و خشم او.”
دوری به دلیل فلج اطفال که در کودکی از آن رنج می برد تا حدی فلج شد. ژانکل می گوید: «اگر او فلج اطفال نداشت، مثل باگزی مالون یا رونی کری می شد. اما او این خشم را در اشعار و شخصیت صحنه اش قرار داد – و ما باند او بودیم.
او در دهه 1950 در دوران بسیار سختی بزرگ شد، جایی که معلولیت مانند داشتن یک اختلال روانی بود. همه مردم فقط در یک خانه دور هم جمع شده بودند. و بنابراین تبعیض و ظلم در زندگی او در حالی که او در حال رشد بود بسیار زیاد بود و او بسیاری از آن را در اشعار خود هدایت کرد. همچنین، زنانی که او می توانست جذب موسیقی کند، انگیزه بزرگی برای تبدیل شدن به یک موسیقیدان بودند! او هم خیلی خوب بود [visual] هنرمند اما یک بار به من گفت که وقتی فهمید هرگز نمی تواند به خوبی رامبراند باشد، انجام این کار فایده ای ندارد.
مشارکت دوری-جانکل به سرعت نتیجه داد. اولین آلبوم جدید چکمه و شورت!! در سال 1977 به رتبه 5 برتر رسید و پس از آن Do It Yourself به شماره 2 رسید. دوری از صحنههای پانک که به الهام بخشیدن به آن کمک کرده بود، مهارت داشت، اما جانکل به Blockheads یک مزیت رقصانگیز و تقریباً پیچیده داد. یانکل میگوید: «ایان بسیار خوش بیان، پرانرژی، پویا، خندهدار و 10 سال از من بزرگتر بود – بنابراین او به من در مورد جاز و انواع چیزها آموزش میداد. «اینجا شخصی کاملا متعهد به حقیقت و کلام مکتوب است. و به عنوان یک ترانه سرا، صدایی برای محرومان بود.» او به بیلری دیکی و پلیستو پاتریشیا اشاره میکند که بزرگتر از شخصیتهای زندگی طبقه کارگر هستند که در چکمهها و شورتهای جدید ظاهر میشوند. او می گوید که مردم این را دوست دارند، “تو هرگز آنها را نمی بینی [in media]; سیاستمداران در مورد هیچ یک از آنها غافل نمی شوند. در هر صورت، در حال حاضر فکر می کنم حرکتی برای خلاص شدن از شر افرادی که هیچ پولی ندارند وجود دارد.
در عین حال، اسپاستیکوس اوتیستیکوس – یکی از اصرارترین اعداد بدبوی ژانکل – همچنان یک جشن قهرمانانه بی ادبانه و بی ادبانه از انسانیت معلول است. در سال 1981 توسط بی بی سی ممنوع شد اما در مراسم افتتاحیه پارالمپیک 2012 اجرا شد. بیبیسی فکر میکرد که ایان به سراغ افراد معلول میرفت. او نبود، فقط می گفت: سلام به تو، زمین معمولی. [Disabled people] در حاشیه بودند و او صدایشان را می داد. بسیاری از افراد معلول به من گفته اند که ایان چقدر در زندگی آنها مهم است.
اما دوری همکار آسانی نبود. ژانکل می گوید: «او دو شخصیت کاملاً متفاوت بود – یکی زمانی که هوشیار بود و دیگری زمانی که مشروب می خورد. برخی از مردم از الکل به عنوان فویل استفاده می کنند تا آنچه را که می خواهند بگویند. شجاعت هلندی می تواند غلبه کند و آنها می توانند کمی شرور باشند. خوب، نه کمی.» یک بار در حین تمرین، دوری شروع به لگد زدن روی درام کیت کرد. «این عصبانیت تصادفی. سپس به سمت اد اسپایت رفت و بی دلیل یک تخم مرغ روی سرش شکست. اد زرده روی پیشانیاش میریزد و از بینیاش میچکد روی گیتارش. و این بدیهی است که تمرین را به طور ناگهانی متوقف کرد. بنابراین روز بعد در تمرین، ایان یک تخم مرغ می گیرد و: بوش، آن را روی سر خودش می شکند. این روش او بود که می گفت: من از کار افتاده بودم. این عبارت، «خارج از نظم»، بسیار ظاهر شد.»
بار دیگر دوری به جانکل گفت که در یک جلسه نوشتن چشمانش را ببندد. او آنها را باز کرد تا دوری را پیدا کند که شاخ های ساختگی به تن دارد و مشعل زیر چانه اش دارد. او به من خیره شده است – و من تا به امروز می لرزم. او می خواست چنین بازی هایی انجام دهد و سعی می کرد بگوید: من می توانم شیطان باشم.
حرفه یانکل قبل از دوری تقریباً وجود نداشت. عشق او به موسیقی از زمانی شروع شد که او بسیار کوچک بود، با دیدن لونی دونگان در حال نواختن گیتار، و وسیله ای برای فرار در یک مدرسه شبانه روزی شد که هم کسل کننده و هم خشن بود – جانکل توسط پسران بزرگتر مورد ضرب و شتم قرار گرفت. “موسیقی تبدیل به حمل و نقلی شد، جایی که شما به پاسپورت نیاز ندارید، هر کجا که در ذهن خود می خواهید می روید.” Get Out of My Life، Woman اثر لی دورسی دروازه او برای ورود به موسیقی سیاهپوستان بود، و او حتی زمانی که در گروهی به نام بیزانتیوم، روانگردان ساحل غربی را مینواخت. «آنها موهای بلند داشتند و همه چیز جین بود، و من با یک جلیقه ساتن سفید بدون آستین، شلوار دم زنگ با پنل قرمز و پولکهای پولک وارد شدم. وقتی به گذشته نگاه میکنم، شبیه کسی به نظر میرسیدم که از شوادیوادی بیرون آمده باشد.»
پس از ترک آن گروه، او در اوایل 20 سالگی خود خط کشی کرد: کشیدن علف هرز، زندگی با والدینش و کار بی حوصله در بخش نورپردازی جان لوئیس تا اینکه شماره تلفن خود را در یک فروشگاه موسیقی گذاشت که خوشبختانه راه خود را به اسپایت پیدا کرد. اما علیرغم اینکه دوری و بلاکهدز موسیقی جانکل را به صدر جدول رساندند، «این بر اساس شرایط ایان بود. فکر کردم، خوب، از کجا وارد این موضوع شوم؟»
الهامبخش اولین تکآهنگ انفرادی فوقالعادهاش در حین تور با گروه Blockheads به وجود آمد – بهویژه، زمانی که با یک مدل هلندی در اتاق هتلش پس از یک کنسرت اوج گرفت. او چیزهایی را به من پیشنهاد می کرد که قبلاً هرگز آنها را نگرفته بودم. چیزهایی که لزوما قانونی نیستند. ملودی Ai No Corrida به ذهنم رسید، و من فقط به سراغ گیتارم رفتم، فقط برای اینکه ببینم این ملودی در چه کلیدی است. آنقدر هیجان زده شدم که زنگ زدم [bassist] نورمن وات روی گفت: بیا و این را بشنو. با وجود این تضعیف روحیه عاشقانه، مدل در اطراف ماندگار شد. “عمر بسیار کوتاهی بود!”
Ai No Corrida یک آهنگ خیره کننده است که رقصیدن با آن شگفت انگیز است. کني يانگ، ترانه سراي آمريکايي آن که اجير شده است، از داستان واقعي (دراماتيو شده در فيلم در قلمرو حواس) الهام گرفته شده است. . “همه چیزی که من واقعاً می خواستم یک نوع غزل سبک بود – لعنتی؟” حتی زمانی که به داستانی از شیفتگی رویایی تبدیل شد، زمان تقریباً نه دقیقهای آن شاید محکوم به شکست بود، اگرچه زمانی که کوئینسی جونز (با حمایت هربی هنکاک و دیگران) آن را به عنوان یک تکآهنگ سه دقیقهای پخش کرد، به یک موفقیت فراآتلانتیک تبدیل شد.
ژانکل با A&M یک لیبل بزرگ در ایالات متحده داشت و حس فانک بودن او به این معنی بود که این آمریکایی ها بودند که واقعاً او را جذب کردند: تک آهنگ به همان اندازه فوق العاده Glad to Know You در سال 1981 به محبوبیت همه جا در کلوپ های ایالات متحده تبدیل شد. جانکل مهمان افتخاری کلوپ شبانه نیویورک Paradise Garage با دیجی افسانهای خود لری لوان بود – “با او در غرفه ایستادم، احساس کردم مانند زانوهای زنبور عسل هستم” – و در استودیو 54، جایی که پس از کمی نوشیدن خیلی، «من چیزی را که فکر میکردم یک ستون است قرض دادم، اما معلوم شد که درخت کریسمس غولپیکر است. ناگهان این چیز در حال حرکت بود و مانند: timberrr! به سمت دایره افرادی دویدم که سعی می کردند از راه این درخت بزرگ که در حال افتادن به زمین بود بیرون بیایم. دارم نگاه میکنم، خدایا، چه کسی این کار را کرده است؟»
دوری متن ترانه Glad to Know You را نوشت که از بهترین هایش بود: “تو در زندگی من سرگردان شدی / و هنوز مرا از دست ندادی / بوقلمون به چاقوی حکاکی گفت / آنچه می دهی همان چیزی است که می گیری.” یانکل میگوید سالها قبل از آن بود که به آنچه ایان میگفت، پی برد: «مواظب خنجرهای پشتی باش».
یانکل آن را در یک برنامه تلویزیونی بزرگ ایالات متحده به نام استند آمریکایی دیک کلارک اجرا کرد و در مصاحبه با کلارک شکل عجیبی را برش داد: بسیار خوش تیپ و باحال، اما همچنین بی دست و پا و گیج کننده، در مورد ویژگی های معماری موسیقی صحبت می کند. آیا او برای تبدیل شدن به یک ستاره پاپ یک ماهی عجیب و غریب بود؟ “من بودم. فهمیدم که میتوانم با همه اینها یک مسیر بسیار تجاری را طی کنم، اما همیشه در مورد صیقل دادن نفس خود مشکوک بودم.» ژانکل آهنگهای پاپ بینقص دیگری را ساخت – شماره یک، بدون تو، 109 – که مانند هال و اوتس در حال اجرای دیسکوی ایتالو هستند، اما هیچکدام موفقیتهای پاپ واقعی نبودند، و A&M او را پس از چهارمین آلبومش کنار گذاشت.
پس از گذراندن اواخر دهه 80 در لسآنجلس برای آهنگسازی فیلمها، او راه خود را به Blockheads باز کرد، اگرچه یانکل دوباره با دوری مخالفت کرد، حتی تهدید کرد که با اقدام قانونی خود را از گروه جدا خواهد کرد. اما پس از آن دوری به سرطان مبتلا شد که در نهایت در سال 2000 باعث مرگ او شد و جانکل ماند. «روی شمشیر افتادم، بگذار آن را همینطور بگذاریم. و خوب بود – از محل ترحم بود. اگر به کسی اهمیت می دهید، همیشه این بخشش وجود دارد. اگر او انسانگرای بسیار باهوش، دلسوز و نوعدوست نبود، تمام آن سالها با او نبودم.» ژانکل همچنان با گروه Blockheads تور میکند: «حس دموکراسی خارقالعاده است، هرگز بهتر از این نبوده است».
این را نمی توان در مورد بقیه جهان گفت، و آلبوم جدید یانکل Flow علیه نابرابری، شکاف اجتماعی و بحران آب و هوا مبارزه می کند. او در مورد «شکاف عظیم بین ثروت و خلاف آن» تأمل کرده است. چگونه می خواهیم همه چیز را تغییر دهیم؟ هر زمان که یک پرتو نور دریافت می کنید، تقریباً مانند آن است که خاموش شده است – منظورم این است که ببینید آنها با جرمی کوربین چه کردند. اما یانکل در حال مدیتیشن و مطالعه اکهارت توله است و – قابل درک است که در خانه خوب او و با شغلی ارجمند پشت سرش – تصویر رضایت است. «شما باید آن مکانی را در درون خود پیدا کنید که با آمدن و رفتن این رویدادهای وحشتناکی که ما در حال گذراندن آن هستیم، دست نخورده باشد. خود را در حس آرامش لنگر بیاندازید. از آنچه در حال وقوع است مصون نباشید، اما اجازه ندهید که حس شما را از خود خراب کند.»
او هرگز بهعنوان یک هنرمند انفرادی موفق نشد، تحتالشعاع نفس درخشان دوری قرار گرفت و برای بیشتر افراد ناشناخته باقی مانده است، اما به نظر میرسد برایش مهم نیست. من آهنگی داشتم به نام تو شغل من هستی – تونی بلکبرن فقط یک بار آن را در رادیو پخش کرد. اما زنی که در یک باشگاه استریپ اسپیرمینت راینو می رقصید، بعد از یک کنسرت به سراغم آمد و گفت که این آهنگ مورد علاقه اش برای انجام کارهای روزمره است. پوزخندی می زند. “موفقیت به اشکال مختلف به دست می آید.”