آساعت 7:55 بعدازظهر شنبه، خیمهای پر از هزارهها در تاریکی منتظر جای پل بود. با قضاوت در مورد هياهو و هيجان انگيز هر بار كه به نظر ميرسد مجموعه او شروع ميشود، اكثريت حاضران اهميت اين مناسبت را درك كردهاند.
بیش از یک دهه از زمانی که خواننده و تهیهکننده منزوی اهل غرب لندن، دو دموی تعیینکننده دوران به نامهای BTSTU و Jasmine را منتشر کرد، که در سالهای آینده بر موسیقی زیرزمینی و جریان اصلی تأثیر گذاشت، میگذرد. ده سال از زمانی که آلبوم هنوز ناتمام او به صورت آنلاین درز کرد، باعث کناره گیری او از موسیقی و ناپدید شدن او از یک زندگی عمومی حداقلی شد.
حالا او قرار بود اولین ست زنده خود را در استیج کواچلا موهاوی اجرا کند، اعلامیه ای که باعث فروپاشی شادی در گوشه هایی از اینترنت هزاره شد. او هم 15 دقیقه تاخیر داشت. آیا او نشان می دهد؟ اعصابش چطور بود؟ یک دقیقه گذراندن با کل چادر در نزدیکی تاریکی قبل از اینکه گروه او روی صحنه برود فقط بر رمز و راز افزود.
ورود نهایی پل چیزی را روشن نکرد. او با یک ژاکت برنزه رنگ و ترکیبی از شلوار و دامن بلند (به درستی تشخیص آن دشوار بود و به نظر می رسید هر دو باشند)، با عینک آبی اسکی با موهای رگهای ببری، رمزی در وسط ظاهر شد. صحنه. بدون مقدمه، بدون شوخی صحنه، فقط مستقیماً وارد موسیقی می شود.
و این موسیقی، بیش از آواز خواندن، برای مجموعه 45 دقیقه ای او بود. متأسفانه شنیدن پل در اکثر 11 آهنگ او، از جمله کاورهای Higher Res از Big Boi و Crush جنیفر پیج، دشوار بود. که ممکن است عمدی بوده یا نبوده باشد – صدای پل، یک فالستوی متمایز، بخش اصلی آهنگ های او نبود. به عنوان مثال، در BTSTU، آواز گیجآلود او مانند برف در حال باریدن روی یک باس تکتونیکی و لرزان است. شخصاً، ناهماهنگی مغناطیسی تولید پل به صورت زنده پخش شد، اما صدای او را خفه کرد، تا جایی که در بعضی مواقع تشخیص اینکه او حتی در حال آواز خواندن است یا نه. میکروفون به اندازه کافی روشن نشد؟ آیا او به اندازه کافی بلند آواز نمی خواند؟ آیا او می خواست که این صدا به این شکل باشد؟ گفتنش غیر ممکنه نکته دیگر برای عرفان.
با این حال، تنظیم و موسیقی درخشان پل به اندازه کافی برای جمعیتی که هر آهنگ را همراهی می کردند، شاداب بود. صحنه پردازی – یک دماغه صخره ای که پل از آن جاسمین را خواند – کاملاً بیگانه و جدی بود. جلوههای بصری لرزان و عنصری بودند – موجهای آب بیپایان، غارهای بیپایان، و چیزی که من تصور میکنم یک کانیشناس مواد مخدر است. آواز ممکن است وجود نداشته باشد، اما ترجمه موسیقی به روی صحنه به اندازهای بود که مردم را مجذوب خود کند.
به نظر میرسید که پل با سه شماره آخر – Jasmine، BTSTU و Str8 Outta Mumbai که هنوز هم صدایی دارد، اعتماد به نفس پیدا میکند – صدای او خواناتر، حرکات صحنهاش تا حدی فرماندهندهتر. اولین بازی او که با هر شماره با تشویق های پرشور همراه بود، شاید از قضا شاهدی بر موسیقی او بود. اجرای واقعی نسبت به این واقعیت که اصلاً ظاهر عمومی وجود داشت، برای آهنگهای ناتمام که هنوز پابرجا هستند، ثانویه بود. و خبری از آنها نخواهد بود. پل ست خود را با حرکت دست های دعا به جمعیت پیچید، سپس مستقیماً در آغوش محکم یکی از دوستانش خارج از صحنه رفت، که امیدوارم بیشتر تسکین دهنده باشد تا پشیمانی.