جین بیرکین شروع به نگه داشتن دفتر خاطرات در 11 سالگی کرد ، با نوشته هایی که به اسباب بازی پر شده محبوب او مکی داشت. او در لندن متولد شد. مادرش بازیگر بود و پدرش جاسوس در جنگ جهانی دوم. در ابتدا نگرانی های بیرکین معمولاً نوجوان بود – مدرسه شبانه روزی ، پسران – اما به سرعت آبدارتر می شدند: در 18 سالگی ، او با آهنگساز جیمز باند ، جان باری ازدواج کرد. یک سال بعد ، او در Blowup . در دهه 20 ، او با موسیقی سرور گاینزبورگ با نوازنده فرانسوی درگیر شد (خلاقانه و عاشقانه) و در یک مسیر مادام العمر آواز ، بازیگری ، نوشتن و یکی از مشهورترین موزهای قرن 20 و بعد از آن قرار گرفت. اکنون 73 ساله ، او با بولداگ خود در پاریس زندگی می کند – مرتبا دخترانش را با نام های شارلوت گینزبورگ و لو دویلون می بیند ، که هم بازیگر هستند و هم نوازنده. بزرگترین دخترش کیت باری ، عکاس ، در سال 2013 درگذشت. خاطرات مانی: 1957-1982 در این ماه منتشر شده است. p>
می توانید مانکی را معرفی کنید؟ strong> آه ، فکر می کنم برادر پدرم او را در یک قرعه کشی برنده کرد. شاید در یک میخانه بوده است. او با ریش و کلاه خاکی خود ، شخصیتی نسبتاً ساده و طاقت فرسا ، بسیار شرم آور بود. و من او را تحسین کردم ، بنابراین مانکی من به چیزی تبدیل شد که جزئی از زندگی ما بود. پدر من لباس خواب خود را داشت. سرگ یک جفت شلوار جین داشت. دخترانم کلاه های ساخته شده توسط مادربزرگم داشتند ، بنابراین لباس های جادویی به حساب می آمدند زیرا آنها قبل از 14 سالگی ساخته می شدند. منکی را که هنگام انجام عمل انجام دادم ، به همراه پدرم یا سرخ ترک کردم. ما هیچ وقت بدون مونکی هواپیما نگرفتیم. ما هیچ وقت بدون مونکی قطار نرفتیم.
و شما هرگز او را گم نکردید؟ strong> شگفت انگیز! برای من که تقریباً همه چیز را از دست داده ام. و او با سالها بهتر شد ، زیرا چهره او روی جلد [آلبوم Serge Gainsbourg Histori de ] < / a> ملودی نلسون از زمانی که برای اولین بار او را گرفتم بسیار جذاب تر است. بنابراین ، در زمان درگذشت سرگ [1991] ، كودكان – كیت و شارلوت – چنان مضطرب بودند ، من نمی دانستم چه كسی را داخل تابوت بگذارم كه باعث شود كودكان احساس كنند كه او کمی ایمن تر است. بنابراین من به خانه برگشتم و منکی را گرفتم و او را با سرگ در آوردم. کاری که دیوانه وار است ، اما بهتر از این است که او را در یک هتل احمقانه گم کرده یا هر چیز احمق دیگری را که ممکن است برای او اتفاق بیفتد داشته باشیم.